Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,533
- 22,017
- مدالها
- 3
سیوسومین نشست «آینهبندان» برای نقدوبررسی مجموعه داستان کوتاه «کوچ اصوات» با حضور منتقدان محمدکاظم مزینانی و محمدرضا شرفی خبوشان و محمدحسن جمشیدی نویسنده و علیالله سلیمی مجری کارشناس در کافه کتاب انتشارات سوره مهر برگزار شد.
علیالله سلیمی نویسنده و منتقد داستانی در ابتدای نشست که به همّت دفتر داستانِ مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری برگزار شد، با یادآوری اینکه داستانهای این مجموعه در عین مستقل بودن گاهی بههمپیوستگیهایی دارد و شاعر بودنِ نویسنده در نثر و فضای داستانی رد پای خودش را گذاشته، گفت: ما با نویسندهای مواجه هستیم که پایبندی چندانی به قواعد داستانی ندارد و میخواهد نگاه خودش را داشته باشد.
محمدکاظم مزینانی «کوچ اصوات» را اثری خاص دانست و تأکید کرد که نباید این داستانها را تنها از دریچه داستاننویسی بررسی کرد و نوشتن داستان برای کسی که شاعری میداند کار بسیار دشواریست.
او در ادامه با بیان اینکه در کتاب ۳۲۱ بار کلمه «صدا» تکرار شده گفت: اولین مجموعه داستانی است که اینقدر هماهنگ است و نویسنده سعی کرده حول یک موضوع بنویسد. او در همه داستانها از واژه «صدا» استفاده کرده که میدانیم اصالت و معنایی شاعرانه دارد. وقتی از صدا حرف میزنیم منظور صدای شخصیتها نیست، بلکه نویسنده وظیفه خودش دانسته که صداها را کشف کند.
این نویسنده در ادامه گفت: در این مجموعه، یک داستان رئال وجود دارد؛ بقیه بین شعر و داستان هستند. نمیخواهم از منظر پیرنگ و اوج و فرود و غیره وارد بحث درباره این مجموعه شوم چون خواننده نباید توقع داستان مدرن و پست مدرن را از این مجموعه داشته باشد.
محمدرضا شرفی خبوشان صحبتهای خود را با تعریف روایت در داستان شروع کرد و گفت: روایت با تغییر آغاز میشود و ما این روایت را از بدو تولد در زندگی خود و اطراف میبینیم. داستان از جایی شروع شروع میشود که روایت ریزتر و دقیقتر با وجود عامل یا فردی در زمان و مکانی توصیف میشود. اگر کسی شیفته داستانی میشود یعنی شیفته این چهار عامل شده است. این چهار عامل تفاوت بین شعر و داستان را معین میکند و اینکه مخاطب انتخاب کند شعر بخواند یا داستان.
علیالله سلیمی نویسنده و منتقد داستانی در ابتدای نشست که به همّت دفتر داستانِ مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری برگزار شد، با یادآوری اینکه داستانهای این مجموعه در عین مستقل بودن گاهی بههمپیوستگیهایی دارد و شاعر بودنِ نویسنده در نثر و فضای داستانی رد پای خودش را گذاشته، گفت: ما با نویسندهای مواجه هستیم که پایبندی چندانی به قواعد داستانی ندارد و میخواهد نگاه خودش را داشته باشد.
محمدکاظم مزینانی «کوچ اصوات» را اثری خاص دانست و تأکید کرد که نباید این داستانها را تنها از دریچه داستاننویسی بررسی کرد و نوشتن داستان برای کسی که شاعری میداند کار بسیار دشواریست.
او در ادامه با بیان اینکه در کتاب ۳۲۱ بار کلمه «صدا» تکرار شده گفت: اولین مجموعه داستانی است که اینقدر هماهنگ است و نویسنده سعی کرده حول یک موضوع بنویسد. او در همه داستانها از واژه «صدا» استفاده کرده که میدانیم اصالت و معنایی شاعرانه دارد. وقتی از صدا حرف میزنیم منظور صدای شخصیتها نیست، بلکه نویسنده وظیفه خودش دانسته که صداها را کشف کند.
این نویسنده در ادامه گفت: در این مجموعه، یک داستان رئال وجود دارد؛ بقیه بین شعر و داستان هستند. نمیخواهم از منظر پیرنگ و اوج و فرود و غیره وارد بحث درباره این مجموعه شوم چون خواننده نباید توقع داستان مدرن و پست مدرن را از این مجموعه داشته باشد.
محمدرضا شرفی خبوشان صحبتهای خود را با تعریف روایت در داستان شروع کرد و گفت: روایت با تغییر آغاز میشود و ما این روایت را از بدو تولد در زندگی خود و اطراف میبینیم. داستان از جایی شروع شروع میشود که روایت ریزتر و دقیقتر با وجود عامل یا فردی در زمان و مکانی توصیف میشود. اگر کسی شیفته داستانی میشود یعنی شیفته این چهار عامل شده است. این چهار عامل تفاوت بین شعر و داستان را معین میکند و اینکه مخاطب انتخاب کند شعر بخواند یا داستان.