اشعار درحال تایپ {نور سوزان عشق} اثر ▪︎F.A کاربر انجمن رمان بوک▪︎

[آلاء]

نام نویسنده: F.A
نام اثر: نور سوزان عشق
قالب اثر: غزل
ژانر اثر: عاشقانه
مقدمه:
می‌کند تطهیر؛ نور سوزان عشق، تاریکی وجود را
می‌کند تقدیرِ هیزمِ آتش، گریبان‌گیر، تار و پود را

لیلا اگر لیلا بُوَد، می‌سوزاند دل معشوق را
مجنون اگر مجنون، می‌چشد درد تش و دود را

 

[mobina01]

با سلام.
شاعر عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمان بوک برای منتشر کردن
آثار خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ اشعار قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید:
[قوانین اشعار در حال تایپ]

پس از گذشت ده پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[درخواست نقد اشعار]

پس از ارسال پانزده پست می‌توانید درخواست جلد برای اشعار خود دهید:
[تاپیک درخواست جلد اشعار]

پس از گذشت پانزده پست می‌توانید درخواست تعیین سطح برای اشعارتان بدهید:
‌[تاپیک درخواست تگ]

در صورتی که نمی‌خواهید به نوشتن اشعارتان ادامه دهید و یا سوالی دارید در این تاپیک اعلام کنید:
[تاپیک پرسش و پاسخ اشعار]

اگر اشعارتان به پایان رسید در این تاپیک اعلام کنید:
[اعلام پایان اشعار کاربران]

شاعران دقت کنند در صورتی که دو ماه تاپیکشان آپدیت نشود تاپیک بسته می‌شود.

●با آرزوی موفقیت شما
[ مدیریت تالار شعر]​

 

[آلاء]

آغوش معشوق که ندید، خار بیابان عشق!
بپرس ز آغوش آتش حال آن عاشق همچو عود را

گله نمی‌کند؛ گر زبانه کشد نار از دل محب، بدان!
می‌ستاید چون به دین عشق، معشوقه‌ی به‌سان معبود را

 

[آلاء]

چشم در خون دلداده گر ببیند رهگذر
چه‌ گویی؟ کی‌ توان آرد دیده‌ی ساده‌نظر آن چشم‌های خون‌‌آلود را

چون بسوزد، با نور رخ ماه حبیب قلب در سینِه‌ی عاشق
موسیقی شود جز و زجرش، لاله‌ی گوش ارکیده‌ی کبود را

 

[آلاء]

چشم‌هایش، چشم‌هایش نور شمع‌ِ کنارِ بید مجنون می‌دهد
شمعی که سوازند بال‌های پروانه‌ی رقصنده در دود عاقبت مفقود را
قصه‌ی پروانه، شمع، عشق، دود و سوختن
اندکی نقل است حال نگین در دل خون رود را