۱. برای ابتدا بیوگرافی و قسمت کوتاهی از زندگینامه خود را شرح دهید:
راضیه کیوان نژاد، متولد آبان ماه سال ۱۳۷۱، فرزند آخر خانواده و متاهل و متعهد، کارشناسی مامایی!
من عاشق نوشتن بودم یعنی از همون دوران نوجوانی؛ اما زیاد جدی نمیگرفتم تا دانشگاه که دوباره به صورت جدی شروع کردم و به تشویق همسر و خواهرم اولین رمانم که وداد گلگون بود رو نوشتم و در انجمن قرارش دادم.
۲. ایده نوشتن رمان/ کتاب هایت از کجا میآید؟
بعضی وقتا از یه آهنگ یا زندگی و خاطره یه نفر یا از طریق شغلم و همینجوری به ذهنم میاد.
۳. اسم کتابهایت را چگونه انتخاب میکنی؟
بر اساس ایده و محتوای رمانم
۴. اصلاً از کجا پی بردی به اینکه میتونی بنویسی؟
من کلاً توی انشا و متن ادبی نوشتن و شعر نویسی یه استعدادی داشتم اما خب بهش توجه خاصی نداشتم تا اینکه توی دوران دبیرستان یه مسابقه داستان کوتاه نویسی برگزار شد به پیشنهاد دبیر ادبیاتم با ترس و لرز شرکت کردم؛ چون اعتماد به نفس نداشتم و وقتی نفر اول شدم و بابتش لوح تقدیر و جایزه گرفتم از اونجا خیلی تشویق شدم و بعد دوباره توی دانشگاه استارتش رو زدم.
۵. آسانترین قسمت نوشتن؟
شروع رمان و اوج داستانه.
۶. دوستداشتنیترین قسمت نوشتن؟
به نظرم اوج اصلی و پایان رمانه.
۷. سختترین لحظه نوشتن؟
پایان رمان.
۸. از نظر تو چالش برانگیزترین لحظه نوشتن کتاب/داستان کجاست؟
اوج رمان و پایانه چون دقیقاً این دو تا قسمت خواننده رو خیلی درگیر میکنه.
۹. آیا بخشی از کتابهایت است که برایت جذابتر باشد؟
بله توی وداد گلگون جایی که عاطفه به خاطره شوهرش اون کار رو انجام میده و وقتی شوهرش از زندان بیرون میاد برخوردش رو توقع نداره به آدم میفهمونه که هیچ وقت تمامت رو خرج یه نفر نکنی که هیچ چیز از هیچ ک.س بعید نیست و یه جای دیگه توی رمان شفق عمیق شب، توی لحظه جنگ، اونجایی که یاسمن از امیرعلی میخواد جدا بشه.
۱۰. مدت زمان نوشتن یک کتاب به چه چیزی بستگی داره؟
آرامش و خلقیات نویسنده
۱۱.عادتهای خاصی برای نوشتنت داری؟
بله یکیش اینه که حتماً باید قلم و کاغذ دست بگیرم و بقیهاش قابل گفتن نیست.
۱۲. از نظر تو خواندن دیگر داستان چه تاثیری بر نوشتن دارد؟
بستگی داره اگه در حال نوشتن باشی به نظرم خوب نیست چون مغز نویسنده قفل میکنه، اما اگه رمانی ننویسی تاثیر خوبی داره خصوصاً توی فضاسازی و شخصیت پردازی.
۱۳. کدوم داستانت برای خودت جالبتر و چالش برانگیزتر به نظر میاد؟
هر کدومش یه جور چون من با هر کدومش زندگی کردم و هر کدومش یه جور چالش رو برام به وجود آورد اما شفق عمیق شب به نظرم چالش برانگیزتر بود.
۱۴. ممکنه روزی فیلمنامه بنویسی؟
شاید اما زیاد هنوز بهش فکر نکردم.
۱۵. از نوشتن کتابی تا به حال پشیمون شدی که وسط راه ولش کنی؟
بله ولی با تشویق اطرافیان دوباره از سر نوشتمش. منتها یه رمان قدیمی دارم که خیلی ساله به دلیل یه اتفاقی رهاش کردم و دلم میخواد که یه روزی اون اتفاق رو فراموش کنم و ادامهاش رو بنویسم.
۱۶. چی باعث میشه یه نویسنده به اثر خودش علاقه نداشته باشه؟
نمیدونم شاید نظر دیگران یا کم کاری خودش توی نوشتن و توقع بالا از خودش داشتن و خوب از آب درنیومدن نوشتهاش و تلاش نکردنش برای اصلاح و در آخر توی ذوق خوردنش.
۱۷. چه توصیهای میکنید به افرادی که اعتماد به نفس کافی برای نوشتن ندارند؟
از نوشتن نترسن و به قلم در دست گرفتنشون پر و بال بدن و برای اصلاحش تلاش زیاد بکنن تا نوشتن براشون آرزو نشه.
۱۸. الگویی برای نوشتن داشتی؟
نویسنده و شاعران بزرگ که کم هم نیستن.
۱۹. چه حسی داری وقتی مینویسی؟
قابل وصف نیست. فقط حالم رو خیلی خوب میکنه و ذهنم رو آروم. من حتی افکار خوب و بدم رو هم مینویسم. من کلاً نوشتن رو دوست دارم.
۲۰. به افراد تازه وارد چه توصیهای در رابطه با نوشتن میکنی؟
همون توصیهای که به افرادی که اعتماد به نفس ندارند کردم و اینکه وقتی مینویسید کمکم تمام صندوقچههای پر از حرف توی ذهن و سرتون باز میشه و تنها کلیدش خود نوشتنه.