برای ابتدا بیوگرافی و قسمت کوتاهی از زندگینامه
من مهسا میرحسنپور هستم یا همونMahsaMHP و ام اچ پی مخفف فامیلیم هست. من اهل شیراز و متولد1387 هستم و در یک خانواده پنج نفره زاده شدم. دو برادر بزرگتر از خودم دارم و به نویسندگی، طراحی، منطق و فلسفه و... علاقه دارم.
۱. ایده نوشتن رمان/ کتاب هایت از کجا میآید؟
هیچ وقت به دنبال ایدهها نرفتم و در لحظه خودشون به سراغم اومدن، مثلا با دیدن یک موزیک ویدئو یا عکس حتی پادکست و موسیقی، ایدهها به ذهنم هجوم میارن.
۲. اسم کتابهایت را چگونه انتخاب میکنی؟
معمولا با اصول پیش میرم، اینکه به تمام رمانم ربط داشته باشه و جدید باشه اهمیت داره برام.
۳. اصلاً از کجا پی بردی به اینکه میتونی بنویسی؟
من اولین داستان کودکانه خودم رو وقتی اول ابتدایی بودم نوشتم و دومین و سومین داستانم رو وقتی نه سالم بود با ژانر ترسناک. اون موقع ضمن خالی کردن ذهنم مینوشتم و حتی یادمه همون دفتری که خودم برای داستان ترسناکم درست کرده بودم رو منگنه زدم تا غیر قابل برگ زدن باشه و کسی جز خودم نتونه بخونتش ولی سرانجام وقتی 13 سالم بود فهمیدم میتونم چیزی بنویسم که دارای پیرنگه و علاوه بر خالی کردن ذهنم، حالم رو خوب میکنه.
۴. آسانترین قسمت نوشتن؟
برای من شروع و پایان آسونه ولی میانه سخت، پر و بال دادن و میخکوب کردن خواننده چندان راحت نیست و حتما لازمه مدتها بگذره تا تبحر پیدا کنم.
۵. دوستداشتنیترین قسمت نوشتن؟
گزینههای زیادی تو نوشتن منو سر ذوق میارن، مثلا وقتی تنها صدایی که میشنوم فرو رفتن کیبرد و تایپ کردنه و یهو به خودم میامو میگم همه اینا رو من نوشتم؟ یا وقتی اثر کاملا تموم میشه، نوشتن آخرین جمله... حتی بازخورد مثبت دیگران!
۶. سختترین لحظه نوشتن؟
احتمالا عده زیادی با بلوک نویسندگی آشنا هستن، اینکه نتونی یه جایی ایدهت رو پیش ببری و ذهنت متوقف بشه. این سخت ترین قسمت نوشتن و برای من ترسناکترین قسمتشه.
۷. از نظر تو چالش برانگیزترین لحظه نوشتن کتاب/داستان کجاست؟
زمانی که نقطه اولی و یادت میاد خدا هم سر ساختن این دنیا، حال و روز تو رو داشته.
اینکه چطور شروع کنم، چه شخصیتی بسازم با چه خصلتی و... من رو به چالش میکشه.
۸. آیا بخشی از کتابهایت است که برایت جذابتر باشد؟
قطعا، وقتی تو رمان متلاشی فریا تمام پازل زندگیش رو کنار هم چید، وقتی تو غسالخانه فهمید میتونه فراتر از ادراک پریشی چهره پیش بره یا حتی زمانی که تو رمان کفتار شروع به نقاشی کشیدن کرد.
۹. مدت زمان نوشتن یک کتاب به چه چیزی بستگی داره؟
برای من به حوصله، حس و حال نوشتن... اگر ایدهها جمجمهم رو بخورن قطعا شروع میکنم حتی اگر مشغلههای ذهنیم زیاد باشه و پر از کار باشم. فقط کافیه ایدهها مدام به ذهنت بیان و نه اینکه بری دنبالشون اگر بری دنبالشون این بازه زمانی بیشتر میشه.
۱۰.عادتهای خاصی برای نوشتنت داری؟
تنها عادت من تایپه، برخلاف هزار و یک نویسنده دیگه قادر به نوشتن با خودکار و کاغذ نیستم، میتونم در گسترده کوچکتر مثل دلنوشته و... روی کاغذ افکارم رو پیاده کنم ولی رمان یا داستان فقط با گوشی یا لپتاپ.
۱۱. از نظر تو خواندن دیگر داستان چه تاثیری بر نوشتن دارد؟
یه بچه از زمانی که به دنیا میاد تا حرف زدن کسی رو نشنوه زبان مادریش رو یاد نمیگیره تا راه رفتن رو نبینه سعی نمیکنه راه بره. وقتی داستان بقیه نویسندهها رو میخونی میفهمی چیزایی وجود داره که تو بلد نیستی و هر چقدر بیشتر میخونی و میبینی، یادشون میگیری.
۱۲. کدوم داستانت برای خودت جالبتر و چالش برانگیزتر به نظر میاد؟
رمان کفتار البته برای من که نویسندم ممکنه چند لحظه دیگه نظرم عوض بشه.
۱۳. ممکنه روزی فیلمنامه بنویسی؟
حتما چون بهش علاقه دارم.
۱۴. از نوشتن کتابی تا به حال پشیمون شدی که وسط راه ولش کنی؟
نه، من بدترین رمانم رو هم بازنویسی کردم.
۱۵. چی باعث میشه یه نویسنده به اثر خودش علاقه نداشته باشه؟
پیشرفت کردن خودش و مقایسه اثر جدید با قدیم، دیدن قدرت بقیه تو نوشتن.
۱۶. چه توصیهای میکنید به افرادی کع اعتماد به نفس کافی برای نوشتن ندارند؟
هر اثری حتی اثار تخیلی هم ممکنه یه روز به حقیقت بپیوندن مثل ویروس کرونا که اوایل یه داستان بود ولی بعدا که به واقعیت تبدیل شد همه گفتن فلان نویسنده خبر داشت.
ما خبر نداریم آینده چی میشه یا قراره چه عٌشاق، چه قاتلین، چه سرنوشتی نصیب یک نفر بشه. ولی اگر قدرت نوشتن داریم باید اجازه بدیم چیزی که به ذهنمون اومده یک آماده باش و عبرت برای خوانندهها باشه.
۱۷. الگویی برای نوشتن داشتی؟
نه
۱۹. چه حسی داری وقتی مینویسی؟
انگار یه در باز میکنم و از زندگی خودم میرم بیرون، هر بار زندگی جدید تجربه کردن حالم رو خوب میکنه.
۲۰. به افراد تازه وارد چه توصیهای در رابطه با نوشتن میکنی؟
هر چقدر کتاب بخونید کافی نیست، منظم بنویسید، از شکست نترسید، بازخوردهای مثبت و منفی کمکتون میکنه پس از بازخوردها فرار نکنید و در آخر از نوشتن یک اثر هدف داشته باشید.