جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مصاحبه نویسنده | ویدا چراغیان

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مصاحبه با نویسندگان توسط MHP با نام نویسنده | ویدا چراغیان ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 202 بازدید, 1 پاسخ و 8 بار واکنش داشته است
نام دسته مصاحبه با نویسندگان
نام موضوع نویسنده | ویدا چراغیان
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MHP
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,321
مدال‌ها
23
Negar_1730392703309.jpg

شغل و پیشه: نویسنده، ویراستار، فیلم‌نامه نویس

سال شروع نویسندگی: ۱۳۹۳

اکانت کاربری نویسنده در انجمن: @Vidaacheraghian
آثار:​
یه نفر مثل تو (چاپ شده)
مرام عاشقی (چاپ شده)
عروس اورامان (چاپ شده)
آوای حسرت (چاپ شده)
رویای پرواز (چاپ شده)
دنیا همان یک لحظه بود (چاپ شده)
راز گل بهار نارنج (در دست چاپ)
وای اگر باران ببارد ( در دست نگارش)​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,321
مدال‌ها
23
برای ابتدا بیوگرافی و قسمت کوتاهی از زندگی‌نامه را شرح دهید.

سلام و عرض ادب!

ویدا چراغیان هستم، زاده فصل زمستان. مادر، نویسنده، ویراستار و فیلمنامه‌نویسم. حدوداً دوازده سال است که به طور حرفه‌ای می‌نویسم. هفت رمان چاپی دارم که ژانر غالبشان اجتماعی_عاشقانه است، گاهی تلفیقی با سیاست، گاهی پلیسی و معمایی... .
سال ٩٨ برنده جایزه نوقلم از جشنواره لیلی شدم. آثارم را با این نام‌ها می‌شناسند:
یه نفر مثل تو، مرام عاشقی، عروس اورامان، آوای حسرت، رویای پرواز، دنیا همان یک لحظه بود، راز گل بهارنارنج که منتظر مجوز است و وای اگر باران ببارد که در دست نگارش است.

۱. ایده نوشتن رمان/ کتاب‌هایت از کجا می‌‌آیند؟

ایده قصه‌ها برای من گاهی فقط از یک تصویر می‌آید گاهی از یک جمله یا یک بیت شعر و گاه حتی فقط از یک نام. برای مثال اولین کتاب من با بیتی از اشعار زنده یاد افشین یدالهی شکل گرفت.
« کافر اگر عاشق شود/ بی پرده مومن می‌شود
چیزی شبیه معجزه/ با عشق ممکن می‌شود»
یا مثلاً کتاب عروس اورامان از تصاویر زیبای اورامانات و چشم و ابروی زیبای دختران کورد تبار.
یک نویسنده برای گرفتن ایده‌های خوب باید خوب دیدن را تمرین کند. نگرش یک نویسنده به جهان اطرافش با آدم‌های عادی زمین تا آسمان فرق دارد.

۲. اسم کتاب‌هایت را چگونه انتخاب می‌کنی؟

معمولاً اسم کتاب‌هایم با خود قصه می‌آید. تا به حال پیش نیامده که قبل از نوشتن رمان، اسمی برایش در نظر بگیرم. اغلب جایی در قصه به نقطه‌ای می‌رسم که احساس می‌کنم بار اصلی داستان همین‌جاست. بسته به این که این نقطه شخص باشد، حس باشد، مکان باشد یا هر چیز دیگر... کتاب را نام گذاری می‌کنم.

۳. اصلاً از کجا پی بردی به این‌که می‌توانی بنویسی؟

همیشه عاشق نوشتن بودم. اوایل با دلنوشته شروع شد. اما یک روز وقتی تصمیم گرفتم یک داستان بلند بنویسم انگار تمام کائنات همراهم شد تا این تصمیم برایم عملی شود. هرچند رمان اولم هرگز چاپ نشد و رمان دوم و سومم از سوی انتشارات به‌نام بارها رد شدند اما هرگز ناامید نشدم. مدام بازنویسی کردم، بارها و بارها از نو نوشتم تا عاقبت کتاب عروس اورامان و یه نفر مثل تو تقریباً همزمان تأیید شدند.

۴. آسان‌ترین قسمت نوشتن؟

ساده‌ترین بخش نوشتن برای من شروع قصه است. اگر رمان را به سه بخش یا سه پرده تقسیم کنیم، نوشتن پرده اول یا همان یک سوم ابتدایی رمان برای من ساده‌ترین قسمت است.

۵. دوست‌داشتنی‌ترین قسمت نوشتن؟

دوست‌داشتنی‌ترین بخش نوشتن برای من حس قشنگ خالق بودن است. از اینکه به موازات دنیای حقیقی دنیایی خلق کرده‌ام که در آن خدایی می‌کنم و تمام مخلوقاتم را عاشقانه دوست دارم، حسی بی‌نظیر و غیر قابل وصف پیدا می‌کنم.
اصولاً انسان از خلق کردن لذت می‌برد و داستان نویسی یکی از لذت بخش‌ترین خلاقیت‌های بشر است.

۶. سخت‌ترین لحظه نوشتن؟

به نظرم نوشتن از درد و غم شخصیت‌های قصه یا از دست دادن هر یک از آن‌ها یکی از سخت‌ترین کارهای نوشتن است. احساس می‌کنم هر بار با مشکلات شخصیت‌های هر رمانم پیر می‌شوم و بخشی از وجودم را میان صفحات کتاب جا می‌گذارم.


۷. از نظر تو چالش برانگیز‌ترین لحظه نوشتن کتاب/داستان کجاست؟

ما در فیلم‌های کلاسیک، فیلمنامه را به سه پرده تقسیم می‌کنیم و معمولا پرده دوم یا بخش میانی مهم‌ترین و چالشی‌ترین بخش قصه است؛ چون در پرده اول کلی اطلاعات داریم که باید با روابط منطقی و علت و معلولیِ آن‌ها قصه را پیش ببریم و به پرده آخر وصل کنیم. اما اگر این میان، داستان به هر دلیلی از مسیر اصلی خارج شود و روابط علت و معلولی درست از کار درنیاید، پایان بندی داستان هم خراب خواهد شد. و حالا اگر این مورد را به رمان تعمیم دهیم، به مراتب بدتر خواهد بود. چرا که فیلم با استفاده از تصاویر شاید بتواند تا حدی بیننده را جذب کند اما در کتاب کوچک‌ترین اشتباه در بدنه‌ی داستان، باعث می‌شود مخاطب دلسرد شده و تمایلی برای ادامه نداشته باشد.

۸. آیا بخشی از کتاب‌هایت است که برایت جذاب‌تر باشد؟

بله. قطعاً هر کتاب در دنیای خیالی خودش لحظاتی دارد که برای نویسنده آن کتاب شیرین‌ترین و قشنگ‌ترین خاطرات را به همراه دارد.

۹. مدت زمان نوشتن یک کتاب به چه چیزی بستگی داره؟

البته دلایل زیادی وجود دارد که مهم‌ترینشان به عقیده من این سه مورد است؛

اولین و مهم‌ترین آن این است که بدانیم قصه قرار است از کجا شروع و به کجا ختم شود. و در واقع یک دورنمای کلی از داستان داشته باشیم. نوشتن یک پلات کامل و دقیق این مشکل را تا حد زیادی حل می‌کند و سرعت را در نوشتن بالا می‌برد. مورد بعدی اشراف و تسلط نویسنده به موضوعی‌ست که انتخاب کرده. هر چه دانش و اطلاعات نویسنده در موضوعی که برای نوشتن انتخاب کرده بیشتر باشد، به طبع سرعت نوشتن هم بالاتر می‌رود.
یکی دیگر از نکاتی که سرعت نوشتن را بالا می‌برد، داشتن یک برنامه‌ی روزانه دقیق است که نویسنده خودش را موظف کند هر روز در زمانی مشخص و ساعتی معین پشت لپتاپ بنشیند و بنویسد.

۱۰.عادت‌های خاصی برای نوشتنت داری؟

بله متأسفانه 🤭من عادت دارم در حین نوشتن تنقلات بجوم. صدای خرچ‌خرچ تنقلات به راحتی ذهنم را باز می‌کند. اما با اتمام هر کتاب چند کیلو اضافه وزن پیدا می‌کنم😁

۱۱. از نظر تو خواندن دیگر داستان چه تاثیری بر نوشتن دارد؟

مطالعه برای یک نویسنده مهم‌ترین فاکتور است. فرقی ندارد که رمان بخواند یا علمی، ورزشی یا سیاسی و اجتماعی... اصولاً تا وقتی ورودی خوب و مناسبی نباشد نباید انتظار خروجی بی‌نظیر و عالی داشته باشیم. مغز ما از طریق مطالعه تغذیه می‌کند. در واقع آنچه می‌نویسیم و در قالب یک اثر از خود به جا می‌گذاریم ماحصل همان آگاهی و اطلاعاتی‌ست که به مغز خود وارد کرده‌ایم. بنابراین طبیعی‌ست اگر در انتخاب کتابی که مطالعه می‌کنیم وسواس به خرج دهیم.

۱۲. کدام داستانت برای خودت جالب‌تر و چالش برانگیز‌تر به نظر میاد؟
رمان دنیا همان یک لحظه بود فراز و فرود زیادی داره و به نظرم فضای هیجانی و پرتعلیق قصه در کنار احساسات عمیق و لطیف کارکترها، لااقل داستان رو برای خودم جذاب می‌کنه امیدوارم برای مخاطب عزیز هم همین‌طور باشه.

۱۳. ممکنه روزی فیلمنامه بنویسی؟

بله، درحال حاضر یک فیلمنامه بلند دارم، یک سیناپس کامل و تعدادی طرح اولیه که تماماً در خانه سینما به ثبت رسیده‌اند. دنیای سینما برای من بسیار جذاب و دوست داشتنیه و البته وارد شدن به آن بسیار دشوار. به نظرم نوشتن فیلمنامه به مراتب سخت‌تر از نوشتن رمانه. ما در رمان برای نشان دادن احساسات و عواطف و فضای لوکیشن صدها بلکه هزاران صفحه فرصت داریم تا آنچه در ذهنمان نقش بسته برای مخاطب باورپذیر و تصویر سازی کنیم اما در فیلمنامه چنین نیست. مجال ما برای نشان دادن تمام آنچه در ذهنمان می‌گذرد نهایتاً صد الی صد و بیست صفحه است.

۱۴. از نوشتن کتابی تا به حال پشیمون شدی که وسط راه ولش کنی؟
پشیمان نشدم اما به دلیل سوژه خاص و متفاوتش مجبور شدم برای پایان بندی داستان دست نگه دارم . اما ان‌شاءالله به زودی تمامش می‌کنم.


۱۵. چی باعث میشه یه نویسنده به اثر خودش علاقه نداشته باشه؟
به نظر من وقتی در داستان حرفی برای گفتن نداشته باشیم در طول نگارش قصه دچار سردرگمی و گیجی می‌شیم و جایی از قصه دیگه دستمون پیش نمیره. و همین موضوع باعث میشه نویسنده دلسرد بشه و تمایلی برای ادامه داستان نداشته باشه.

۱۶. چه توصیه‌ای می‌کنید به افرادی که اعتماد به نفس کافی برای نوشتن ندارند؟

به نظرم این نبودِ اعتماد به نفس از ترس میاد. ترس تأیید نشدن، ترس مورد انتقاد قرار گرفتن، ترس اشتباه رفتن مسیر...
بدترین دشمن خلاقیت شک کردن به خود و توانایی‌های خود است. برای انجام هر کاری باید تو دل کار رفت. وگرنه هیچ‌وقت انجام نمی‌شود. باید باور داشت که بزرگ‌ترین نویسنده‌ها هم نقد شدند و گاهی حتی اشتباه رفتند. برای مقابله با این مسئله نوشته‌های خود را از طریق سایت‌های معتبر رمان منتشر کنید تا خوانده شود . سایت‌های خوبی مثل رمان بوک بهترین فضا برای رساندن شما به مقصد است.

۱۷. الگویی برای نوشتن داشتی؟
ادبیات فارسی همیشه نویسنده‌های بزرگی داشته که میشه از سبک نگارش و نوع جهان بینی اون‌ها درس گرفت و آموخت. اما مراقب باشیم کپی نکنیم. چون در نهایت یک نویسنده باید سبک خودش رو ارائه بده. ادبیات فارسی، بزرگانی چون گلشیری‌ها و هدایت‌ها و معروفی‌ها داشته. این عزیزان تکرار شدنی نیستن.

۱۸. چه حسی داری وقتی می‌نویسی؟
دنیای قصه‌ها برای من دنیای مرموز و عجیبیه.
صفحه لپتاپ که جلوی چشمام روشن میشه انگار دکمه‌ی فارغ از جهانم فعال میشه و ذهنم آروم. ساعت‌ها پشت لپتاپ طلوع و غروب خورشید را دیده‌ام و بارها و بارها تاریکی شب را به سپیدی صبح دوخت. آدم‌های خیالی خودم را دارم که سرنوشت تک‌تکشان دست من است. کوچه‌های خیالی، خانه‌های خیالی، عشق‌های خیالی... .
خلاصه با همین قصه‌ها و دنیای قشنگشان برای خودم خدایی می‌کنم و این حس از ابتدای آفرینش برای بشر حس بی‌نظیری بوده.

۱۹. به افراد تازه وارد چه توصیه‌ای در رابطه با نوشتن می‌کنی؟
همان چیزی که استادم به من آموخت.
همیشه سخت‌ترین لحظه، درست لحظه‌ی قبل از شروعه. بعد از اون همه‌چیز بهتر و بهتر میشه.
اگر گاهی شکست نمی‌خورید، نشانه آن است که هیچ‌کار خلاقانه‌ای انجام نمی‌دهید. شکست آغاز موفقیته.

با تشکر از سرکار خانم چراغیان عزیز که افتخار مصاحبه رو نصیب ما کردند.
همچنین کمال تشکر و خسته نباشید خدمت مصاحبه گر دوست داشتنی «یلدا شیخ‌آبادی».
ممنون از عاطفه‌ی عزیز بابت وقتی که برای ویراستاری گذاشتند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین