جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

متفرقه نویسندگان ایرانی‌تبار با شهرت جهانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط اولدوز با نام نویسندگان ایرانی‌تبار با شهرت جهانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 426 بازدید, 14 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع نویسندگان ایرانی‌تبار با شهرت جهانی
نویسنده موضوع اولدوز
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط اولدوز
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
نویسندگان ایرانی‌تبار با شهرت جهانی
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
روزنامه شهروند:
گفتم این خانم کیست که رمان زندگی فروغ فرخزاد را نوشته؟ چون اسمش بود «جازمین دارزنیک». «ترانه مرغ اسیر» هم اسم کتابش بود. چاپ به چاپ، پشت هم می‌رفت و سال ٩٧، یکی دو ماهه، سه چهار چاپ آن رفت. با این حال اسمش هم به گوشم نخورده بود؛ نه به‌عنوان رمان‌نویس، نه محقق، نه منتقد. سرچ کردم دیدم پراکنده‌هایی راجع به او در سایت‌های داخلی نوشته‌اند و دست و پا شکسته گفته‌اند کیست. قصه فهمیدم چیست. ماجرا برمی‌گشت به نسل جدیدی از نویسندگان ایرانی که اسم و رسمی بین نویسندگان معاصر دنیا به هم زده‌اند، اما نه برای نوشتن به زبان مادری. درواقع زاده آسیا بودند، اما نه درگیر جبر جغرافیا. رفته بودند. جای دیگری بزرگ شده بودند. حتی بعضی‌شان خودشان را ایرانی نمی‌دانستند، اما به‌هرحال پای شناسنامه یا آن سجل اجنبی که خورده «ایرانی»؛ نخورده؟! نمی‌دانم. این خانم جازمین که اصلا فارسی هم بلد نبود صحبت کند. چون در یکی از شبکه‌های اجتماعی برایش پیغام دادم، اما دیدم در جوابم نوشته: Sorry, I Cant Speak Farsi
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
یاسمین درزنیک


خب این گزارش را با همین خانم یاسمین شروع کنم، چون چند صباحی گپ زدیم. من با انگلیسی شکسته‌بسته، ایشان هم به زبان نامادری. همان ابتدا هم گفت: «من یاسمین هستم. به من نگو جازمین!» درواقع ناشر ایرانی برداشته بود اسم «یاسمین» را خارجی کرده بود، لابد برای فروش بیشتر! نام خانوادگی‌اش هم «درزنیک» بود. بعد گفت اصلا خبر ندارد کتابش در ایران ترجمه شده. درواقع ناشر بی‌خبر برداشته بود رمانش را ترجمه کرده بود و بی‌حق و حقوق پخش کرده بود دل بازار. بازار کتاب ایران هم که دل‌گنده است و قوانین کپی‌رایت در آن گم می‌شود. برای همین کی به کی است! تو می‌توانی کتاب برنده نوبل را بدون اجازه‌اش اینجا ترجمه کنی، چه رسد به کتاب ایرانی‌تباری دور و بعید!
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
بود درباره زندگی فروغ، هرچند در مقاطعی آمیخته با تخیلات نویسنده. پیشتر البته در ایران خانم مریم جعفری هم رمانی درباره زندگی فروغ چاپ کرده بود به نام «شهرآشوب» (نشر «شادان»). اما «ترانه مرغ اسیر» سرآغازی شد برای بنده در جهت شناخت بیشتر این نسل؛ نسلی که ایرانی هستند، اما به زبان فارسی نمی‌نویسند. موفق هم شده‌اند. مثلا یاسمین درزنیک با رمان اولش، «دختر خوب» به فهرست پرفروش‌های «نیویورک تایمز» راه پیدا کرد و برای این کتاب دو جایزه کمیته حقوق بشر ویرجینیا و سانفرانسیسکو را گرفت. «ترانه مرغ اسیر» را هم مثل «دختر خوب» به انگلیسی نوشته که نیویورک تایمز آن را «رمانی زیبا» با «داستانی شکوهمند» خوانده بود. درزنیک متولد ایران است؛ از مادری ایرانی و پدری آلمانی که در کودکی از ایران رفته و درحال حاضر در آمریکا زندگی می‌کند. برایم نوشت: «اگر ترجمه کتابم را بفرستی، لطف بزرگی کرده‌ای.» ما هم عرق ملی‌مان زد بالا گفتیم: «حتما، چرا که نه!» بعد خواندم نوشته مادرش اگر ببیند کتابش به فارسی چاپ شده، به آرزویش می‌رسد. برایش فرستادم. به آرزویش رسید.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
آتوسا مشفق


دنبال خانم مشفق نگردید، چون گشتم نیافتم. بعد دیدم که گویا منزوی‌طور و مطرودحال و اینهاست و اصلا نه اهل فضا‌های مجازی است، نه حتی واقعی! درواقع قرنطینه شخصی را زودتر از کرونا شروع کرده! همین هفته پیش هم در گفت‌وگویی با گاردین چیز‌هایی در این‌باره گفته بود که چندان مهم نیست؛ از این امیدواری‌های تکراری است و نمی‌نویسم اینجا! آنچه مهم است رمان «آیلین» او است که در ایران با سه ترجمه گلاره جمشیدی (نشر چترنگ)، سیدمهدی موسوی (نشر شمشاد) و مسلم بخشایش (انتشارات نظری) چاپ شده (البته بدون اجازه نویسنده!)، اما درباره نویسنده بگویم که سال ١٩٨١ از مادری کروات و پدری ایرانی در بوستون به دنیا آمده است و به زبان انگلیسی هم می‌نویسد و موفقیت‌های زیادی هم داشته است.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
سال٢٠١٤ برای رمان «مک‌گلو» در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار گرفت، سال ٢٠١٦ برای رمان «آیلین» جایزه بنیاد همینگوی را برد و سال بعد هم برای نوشتن رمان «سال استراحت و آرامش» به‌شدت تمجید و تحسین شد. او حالا به چنان شهرتی رسیده است که دیوید سداریس، طنزپرداز معروف آمریکایی هم در گفت‌وگویی اشاره کرده بود بی‌صبرانه منتظر رمان بعدی‌اش است؛ هرچند رونمایی از این رمان با عنوان «داستان تنهایی» به علت وضع کرونایی جهان فعلا به تعویق افتاده است. فضای آثار مشفق نوعی طنز سیاه است با کاراکتر‌های نامتعارف؛ در «مک‌گلو»، ملوانی مسـ*ـت را می‌بینید که به جرم قتل دوستش به زندان افتاده است، در «آیلین» همراه کارمند زندان در فضایی آکنده با روان‌گردان‌ها و قرص و اعتیاد و قتل و تجاور دست و پا می‌زنید و در «سال استراحت و آرامش» هم به دختری جوان و زیبا می‌رسید که با گرایش به مخدر‌های تجویزی می‌خواهد زندگی را فراموش کند.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
مارشا مهران


عجب مرگ غم‌انگیزی داشت این مارشا مهران؛ نویسنده ناب «آش انار» که سن‌وسالی هم نداشت وقتی مرد؛ ٣٦ سال. جسدش را در خانه‌اش در ایرلند پیدا کردند. احتمال قتل هم وسط آمد، اما پلیس شک و تردید‌های اینچنین را مردود دانست. گفتند از بیماری التهاب روده رنج می‌برده است و پزشکی قانونی هم اعلام کرد به علت مسمومیت مرده. هرچند هیچ‌وقت دلیل قطعی مرگ مشخص نشد، اما پرونده بسته شد؛ پرونده نویسنده‌ای که سال١٩٧٧ در تهران به دنیا آمد، اما در آرژانتین بزرگ شد. سه چهار‌سال بیشتر هم نداشت که خانواده‌اش از ایران رفتند. رفتند آرژانتین و آنجا رستورانی زدند که دستمایه اصلی رمان مارشا مهران شد. به فارسی نمی‌نوشت، اما جالب است طعم طعام سرزمین مادری همچنان چاشنی کارش بود.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
در «آش انار» از «دلمه» دارد تا «زعفران ایرانی». این رمان را یکی از ناشران معتبر انگلیسی‌زبان، رندم هاوس، چاپ کرد و «شیکاگو تریبون» درباره آن نوشت: «کتابی اشتهابرانگیز.» حیف که به فارسی ترجمه نشده، چون حتی در ساختار رمان هم از نحوه تهیه غذا‌های مختلف استفاده کرده و رمان را به طعمی مطبوع آغشته. غذا برای او فقط رفع گرسنگی نبود، بلکه نوعی هم‌زیستی با طبیعت و فرهنگ کشور‌های مختلف بود. در «آش انار» سه خواهر ایرانی با دست‌پخت‌شان همه را حیرت‌زده می‌کنند و خوانندگان هم دقیقا همین حس را دارند. او سال ٢٠٠٨ دومین رمانش را هم با عنوان «گلاب و نان سودا» منتشر کرد، اما زندگی‌اش به رمان‌های بعدی نرسید. سال ٢٠١٤ جسدش را بعد از یک هفته در خانه پیدا کردند و تمام.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
مریم مجیدی


از سه نویسنده ایرانی‌تبار نوشتم که به زبان انگلیسی نوشته‌اند؛ حالا، اما نویسنده‌ای دیگر را از همین نسل مهاجر معرفی کنم از پدر و مادری ایرانی که به فرانسه می‌نویسد. ٦ساله بوده که از ایران رفته و ١٦‌سال بعد برگشته؛ یعنی ٢٢سالگی. زبان مادری را خوب صحبت می‌کند، اما به خاطر اینکه از کودکی در فرانسه بزرگ شده، به زبان فرانسه می‌نویسد. جالب اینجاست برای اولین رمانش هم مفتخر به دریافت جایزه «گنکور» شده؛ جایزه‌ای که فهرست برندگان آن پر از چهره‌های پرطمطراق ادبیات جهان است؛ نویسندگانی نظیر مارسل پروست، آندره مالرو، روبر مرل، رومن گاری، پاتریک مودیانو، مارگریت دوراس و... در هرحال که رمان «مارکس و عروسک» در سال ٢٠١٧ جایزه «گنکور» را برد و همین باعث شد به ١٤ زبان دنیا ترجمه شود (هرچند به فارسی ترجمه نشده).
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,175
9,176
مدال‌ها
7
قصه رمان درباره سرگذشت مهاجرت خانواده اوست، اما ابعاد غربت در آن رنگ و بوی ادبیات مهاجرت در مفهوم کلی را ندارد. در واقع اگر بخواهیم به شکلی مختصر نوعی طبقه‌بندی از این نوع ادبیات ارایه کنیم، می‌شود این‌طور دسته‌بندی کرد؛ گروهی که بیشتر مفهوم غربت یا یافتن هویت دوباره را در فرهنگ جدید مطرح می‌کنند و گروهی که هویت از همان ابتدا برای آن‌ها جزو پرسش‌های محوری است؛ چراکه روی مرز ایستاده‌اند؛ خانواده‌ای ایرانی داری، اما در فرهنگی دیگر زندگی کرده‌ای، بزرگ شده‌ای و نوشته‌ای: «حرف‌زدن به زبان مادری، نوشتن به زبان نامادری...»
 
بالا پایین