Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,534
- 22,013
- مدالها
- 3
1- همانطور که گفته شد بعد از پذیرش اعسار و ناتوانی از پرداخت مهریه، قاضی مجاز به دادن مهلت یا تقسیط مهریه است (قسطی کردن مهریه).
2- تشخیص میزان اقساط با قاضی است ولی معمولا ده درصد مهریه به عنوان پیش قسط و یک چهارم درآمد ماهیانه فرد به عنوان اقساط ماهانه تعیین میشود. (در صورتیکه بدهکار مجرد باشد یک سوم ). هر چند که بسیار دیده شده که قاضی ملاک عرفی را رعایت نکرده و بیشتر یا کمتر تعیین نموده است.
3- در حال حاضر (سال 1399 شمسی و 2020 میلادی) به دلیل اینکه دادگاهها به موجب بخشنامه صادره از رئیس قوه قضائیه حکم جلب بدهکار را نمی دهند عم پرداخت اقساط مهریه هیچ ضمانت اجرایی ندارد.
4- در صورتیکه زوجه از زوج مال معرفی کند (مثل حساب بانکی یا ملک یا سهام یا هر نوع مال توقیف دیگر) تا کل مهریه را میتواند وصول کند ولی همانطور که گفته شد در صورتیکه اطلاعی از اموال شوهر در دست نباشد حتی برای وصول اقساط هم نمیتوان به وی فشار آورد.
5- دعوای اعسار در همان دادگاهی رسیدگی میشود که به اصل دعوا رسیدگی کرده است.
6- برای درخواست اعسار مدارک زیر لازم است :
الف- تصویر حکم محکومیت زوج به پرداخت مهریه
ب- استشهادیه (شهادت دو شاهد که از وضعیت معیشتی زوج اطلاع کامل داشته باشند).
ج- دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به
د- لیست اموال مدعی اعسار
7- برای دعوای اعسار از پرداخت مهریه داشتن وکیل دادگستری ممنوعیت و محدودیت ندارد و بر اساس یک باور غلط گاهی داشتن وکیل در دعوای اعسار و تقسیط محکوم به منع شده است ولی همانطور که گفته شد داشتن وکیل برای تقاضای اعسار و تقسیط نه تنها ممنوع نیست بلکه می تواند بسیار در نتیجه دعوا موثر باشد.
8- هر چند اخذ وکیل لزوماً به معنای توانایی مالی محکوم به پرداخت آنچه که محکوم شده است، نیست، اصولاً با توجه به اینکه حقالزحمهای بابت پیگیری دعوا توسط وکیل به وی داده میشود، در اغلب اوقات قضات محترم این موضوع را دلیلی بر تمکن مالی محکوم میدانند.به این ترتیب شخص محکوم با وجود استفاده از وکیل در سایر دعاوی خود نظیر طلاق یا تمکین ممکن است به قصد فریب دادگاه محترم در دعوای مطالبه مهریه، از وکیل استفاده نکند. در این موارد باید طرف مقابل به این موضوع در جلسه رسیدگی به اعسار اشاره کند؛ یعنی به قاضی دادگاه اطلاع دهد که محکومعلیه در پروندههای دیگری مبادرت به اخذ وکیل کرده است.در نتیجه صرف گرفتن وکیل در مرحله اعسار دلیل تمکن مالی نیست و فقط در صورتی که فرد در دعاوی متعدد وکیل داشته ممکن است در یک فرض بدبینانه دلیلی بر تمکن مالی باشد.
9- ممکن است پروندهای دارای بار مالی بالا باشد و در این موارد شخصی که اقامهکننده دعواست، ممکن است اعسار خود را از پرداخت هزینه دادرسی کلان اعلام کند. در این موارد بسیاری از قضات عدم توانایی مالی خواهان را نمیپذیرند، زیرا معتقدند طرح چنین دعوای با بار مالی فراوان خود حکایت از تمکن و توانایی مالی خواهان دعوا در پرداخت هزینه دادرسی دارد.
10- اعسار از پرداخت مهریه، نوعی اعسار از پرداخت «محکومبه» است که اصولا توسط خوانده دعوا مطرح میشود.در این خصوص باید این نکته را در نظر داشت که بسیاری از محکومان با یادگیری روشهای اخذ اعسار از دادگاه و نپرداختن یکجای محکومبه، با وجود توانایی مالی، بدون وکیل وارد دعوای مالی میشوند.
2- تشخیص میزان اقساط با قاضی است ولی معمولا ده درصد مهریه به عنوان پیش قسط و یک چهارم درآمد ماهیانه فرد به عنوان اقساط ماهانه تعیین میشود. (در صورتیکه بدهکار مجرد باشد یک سوم ). هر چند که بسیار دیده شده که قاضی ملاک عرفی را رعایت نکرده و بیشتر یا کمتر تعیین نموده است.
3- در حال حاضر (سال 1399 شمسی و 2020 میلادی) به دلیل اینکه دادگاهها به موجب بخشنامه صادره از رئیس قوه قضائیه حکم جلب بدهکار را نمی دهند عم پرداخت اقساط مهریه هیچ ضمانت اجرایی ندارد.
4- در صورتیکه زوجه از زوج مال معرفی کند (مثل حساب بانکی یا ملک یا سهام یا هر نوع مال توقیف دیگر) تا کل مهریه را میتواند وصول کند ولی همانطور که گفته شد در صورتیکه اطلاعی از اموال شوهر در دست نباشد حتی برای وصول اقساط هم نمیتوان به وی فشار آورد.
5- دعوای اعسار در همان دادگاهی رسیدگی میشود که به اصل دعوا رسیدگی کرده است.
6- برای درخواست اعسار مدارک زیر لازم است :
الف- تصویر حکم محکومیت زوج به پرداخت مهریه
ب- استشهادیه (شهادت دو شاهد که از وضعیت معیشتی زوج اطلاع کامل داشته باشند).
ج- دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به
د- لیست اموال مدعی اعسار
7- برای دعوای اعسار از پرداخت مهریه داشتن وکیل دادگستری ممنوعیت و محدودیت ندارد و بر اساس یک باور غلط گاهی داشتن وکیل در دعوای اعسار و تقسیط محکوم به منع شده است ولی همانطور که گفته شد داشتن وکیل برای تقاضای اعسار و تقسیط نه تنها ممنوع نیست بلکه می تواند بسیار در نتیجه دعوا موثر باشد.
8- هر چند اخذ وکیل لزوماً به معنای توانایی مالی محکوم به پرداخت آنچه که محکوم شده است، نیست، اصولاً با توجه به اینکه حقالزحمهای بابت پیگیری دعوا توسط وکیل به وی داده میشود، در اغلب اوقات قضات محترم این موضوع را دلیلی بر تمکن مالی محکوم میدانند.به این ترتیب شخص محکوم با وجود استفاده از وکیل در سایر دعاوی خود نظیر طلاق یا تمکین ممکن است به قصد فریب دادگاه محترم در دعوای مطالبه مهریه، از وکیل استفاده نکند. در این موارد باید طرف مقابل به این موضوع در جلسه رسیدگی به اعسار اشاره کند؛ یعنی به قاضی دادگاه اطلاع دهد که محکومعلیه در پروندههای دیگری مبادرت به اخذ وکیل کرده است.در نتیجه صرف گرفتن وکیل در مرحله اعسار دلیل تمکن مالی نیست و فقط در صورتی که فرد در دعاوی متعدد وکیل داشته ممکن است در یک فرض بدبینانه دلیلی بر تمکن مالی باشد.
9- ممکن است پروندهای دارای بار مالی بالا باشد و در این موارد شخصی که اقامهکننده دعواست، ممکن است اعسار خود را از پرداخت هزینه دادرسی کلان اعلام کند. در این موارد بسیاری از قضات عدم توانایی مالی خواهان را نمیپذیرند، زیرا معتقدند طرح چنین دعوای با بار مالی فراوان خود حکایت از تمکن و توانایی مالی خواهان دعوا در پرداخت هزینه دادرسی دارد.
10- اعسار از پرداخت مهریه، نوعی اعسار از پرداخت «محکومبه» است که اصولا توسط خوانده دعوا مطرح میشود.در این خصوص باید این نکته را در نظر داشت که بسیاری از محکومان با یادگیری روشهای اخذ اعسار از دادگاه و نپرداختن یکجای محکومبه، با وجود توانایی مالی، بدون وکیل وارد دعوای مالی میشوند.