Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,534
- 22,013
- مدالها
- 3
رهن عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به طلبکارمی دهد.
قبض شرط صحت , تحقق و وقوع عقد است.
رهن کلی فی الذمه باطل است.
رهن عقدی است عینی یعنی قبض در ان شرط صحت است است ولی فقط خود قبض نه استمرار قبض.
اگر شرط شده باشد که مرتهن حق فروش عین مرهونه را ندارد باطل است.
تبدیل رهن به مال دیگر به تراضی طرفین جایز است.
رهن برای اجیر خاص باطل و برای اجیر عام صحیح است.
✅هرگاه عین مرهونه بواسطه عمل کسی تلف شودمتلف باید بدل را بدهد و بدل مزبور خودبه خود رهن خواهد بود.
حق مرتهن نسبت به ملک مرهون حق عینی تبعی غیر منقول است. رهن عقد عینی تبعی است یعنی باید دینی وجود داشته باشد که مالی به رهن داده شود.
در صورت قبض مال مرهون بدون اذن راهن صورت گیرد عقد باطل است-- ودر قبض ,قبض عرفی کفایت می کند. ولازم نیست قبض جنبه مادی داشته باشد.
اگر مال مرهون به قبض مرتهن داه نشود رهن باطل است --رهن مالی که طبق مقررات خاصی تا مدت معین غیر قابل انتقال است صحیح است ولی اگر بطور دائم باشد باطل است.
رهن وجه نقد مطلقاً صحیح است برای مالی که در ذمه باشد می توان رهن داد ولو اینکه عقدی که موجب اشتغال ذمه است قابل فسخ باشد .
عقد رهن با فوت راهن و مرتهن منفسخ نمی شود ید مرتهن نسبت به مال مرهونه اصولاً امانی است رهن مستعار آن است که مدیون مال شخص ثالثی را با اذن او به رهن بگذارد--راهن به تصرفی در رهن مجاز است که برای رهن نافع و منافی حق مرتهن نباشد.
هرگاه درعقدرهن شرط شودکه مرتهن حق فروش عین مرهونه راندارد عقدرهن صحیح وشرط باطل هست.( بیشترکتاب های تست هردورا باطل درج کرده اندکه غلط هست شما اگر به ظاهرماده۷۷۸ هم توجه کنید درصدرماده(اگرشرط شده باشد ) »» باطل است نه خود عقد جهت نظرموافق به جزوه دکترشهبازی وکتاب تست ایشان ر.ک.
تجزیه دین باعث تجزیه حق رهن نمی شود.
رهن برای راهن»» لازم
رهن برای مرتهن»جایز
رهنی که درآن تعلق منافع موردرهن به مرتهن شرط شده است رارهن »» تصرف میگویند.
قبض شرط صحت , تحقق و وقوع عقد است.
رهن کلی فی الذمه باطل است.
رهن عقدی است عینی یعنی قبض در ان شرط صحت است است ولی فقط خود قبض نه استمرار قبض.
اگر شرط شده باشد که مرتهن حق فروش عین مرهونه را ندارد باطل است.
تبدیل رهن به مال دیگر به تراضی طرفین جایز است.
رهن برای اجیر خاص باطل و برای اجیر عام صحیح است.
✅هرگاه عین مرهونه بواسطه عمل کسی تلف شودمتلف باید بدل را بدهد و بدل مزبور خودبه خود رهن خواهد بود.
حق مرتهن نسبت به ملک مرهون حق عینی تبعی غیر منقول است. رهن عقد عینی تبعی است یعنی باید دینی وجود داشته باشد که مالی به رهن داده شود.
در صورت قبض مال مرهون بدون اذن راهن صورت گیرد عقد باطل است-- ودر قبض ,قبض عرفی کفایت می کند. ولازم نیست قبض جنبه مادی داشته باشد.
اگر مال مرهون به قبض مرتهن داه نشود رهن باطل است --رهن مالی که طبق مقررات خاصی تا مدت معین غیر قابل انتقال است صحیح است ولی اگر بطور دائم باشد باطل است.
رهن وجه نقد مطلقاً صحیح است برای مالی که در ذمه باشد می توان رهن داد ولو اینکه عقدی که موجب اشتغال ذمه است قابل فسخ باشد .
عقد رهن با فوت راهن و مرتهن منفسخ نمی شود ید مرتهن نسبت به مال مرهونه اصولاً امانی است رهن مستعار آن است که مدیون مال شخص ثالثی را با اذن او به رهن بگذارد--راهن به تصرفی در رهن مجاز است که برای رهن نافع و منافی حق مرتهن نباشد.
هرگاه درعقدرهن شرط شودکه مرتهن حق فروش عین مرهونه راندارد عقدرهن صحیح وشرط باطل هست.( بیشترکتاب های تست هردورا باطل درج کرده اندکه غلط هست شما اگر به ظاهرماده۷۷۸ هم توجه کنید درصدرماده(اگرشرط شده باشد ) »» باطل است نه خود عقد جهت نظرموافق به جزوه دکترشهبازی وکتاب تست ایشان ر.ک.
تجزیه دین باعث تجزیه حق رهن نمی شود.
رهن برای راهن»» لازم
رهن برای مرتهن»جایز
رهنی که درآن تعلق منافع موردرهن به مرتهن شرط شده است رارهن »» تصرف میگویند.
آخرین ویرایش: