- Sep
- 659
- 1,150
- مدالها
- 2
ايرانيان، در آغاز، مردمي دريانورد نبودند. رومن گيرشمن (1) (1895- 1979 م )، باستان شناس فرانسوي اي که در کاوش هاي سيَلک و کازرون و شوش و چغازنبيل و بختياري شرکت کرده، مي نويسد: « بَدَوياني که بر اروپا هجوم بردند همانند ايرانيان اصلاً قومي شبان، و به درجه اي کمتر، فلّاح بودند. بالاتر از همه، آنان پرورنده و تربيت کننده ي اسب بودند، و سواره نظام و گردونه رانان ايشان در پيشرفت تهور و جسارت ايشان تأثير بسزا داشتند » ( گيرشمن، ص 68 ).
ايرانيان از صحراهاي جنوب روسيه و اِستِپِ اوراسياي قديم پا به سرزمين هاي نو جنوبي گذاشتند. آنان هنگامي که در ايران جاي گير شدند، رفته رفته متوجهِ درياها و راه هاي دريايي آن گرديدند. بعدها، هخامنشيان در پيشروي شان به سوي آسياي صغير و مواجهه با نيروي دريايي يونان و مصر، به اهميت تشکيل ناوگان دريايي پي بردند ( حسن، 1371، ص49 ).
از اين زمان، ايرانيان، با تشکيل ناوگاني قدرتمند، تجارت در خليج فارس و آب راه هاي آن را به دست گرفتند. نبود اشاره هاي مستقيم به تجارت دريايي و تجار فعال در اين راه ها در سنگ نوشته هاي هخامنشي، احتمالاً به علت غلبه ي ديدگاه هاي نظامي و سياسي حاکم در اين سنگ نوشته هاست.
اما اطلاعات مربوط به حقوق گمرکي و عوارض راه، مي تواند تأييدي بر وسعت و تراکم مبادلات در محدوده ي فرمان روايي هخامنشيان باشد. اخيراً، سندي آرامي از سال 475 پ م، يعني دوران فرمان روايي خشايارشاي اول ( حکومت: 485 - 465 پ م ) به دست آمده، که بخشي از دفتر محاسباتي قرارگاهي گمرکي بر يکي از دهانه هاي نيل است. از اين قرارگاه، به اجبار، ناوهاي فنيقي و ايونيايي عبور مي کردند. در اين سند، به تناسب ارزش کالاها هنگام ورود يا خروج آن ها، عوارض، دريافت مي شد و به انبار سلطنتي واريز مي گرديد. در اين روند، يونانيان عوارضي به نام مَندَتو (2) يا مَندَتُه مي پرداختند. فنيقيان هم باجي به نام مَئسَرَه (3) مي دادند. کالاهاي کشتي هاي فنيقي بيشتر شامل ش*ر..اب، فلزات، چوب هاي گوناگون و کالاهاي کشتي هاي ايونيايي بيشتر ش*ر..اب و روغن بود. در يک پاپيروس آرامي بي تاريخ از وارد کردن ش*ر..اب صيدا به مصر در دوران هخامنشي سخن رفته است. اين کشتي ها در بازگشت فقط نطرون يا کربنات دو سود طبيعي مي بردند. در حال حاضر، از مکان قرارگاه گمرکي اي که کشتي هاي ايونيايي و فنيقي پس از عبور از آن به طرف بندر مِمفيس (4) و دره ي نيل مي رفتند، اطلاعاتي وجود ندارد ( بريان، ج1، ص 604 ).
درآمدهاي سلطنتي از تجارت خليج فارس، گاه به شکل هاي ديگر نيز حاصل مي شد؛ مثلاً اقوام عرب حوزه ي خليج فارس بايد هر ساله 1000 تالان؛ يعني در حدود 30 تُن کُندُر، براي هديه، به شاه پيشکش مي کردند. اين هديه، در واقع، بخشي از سود تجاري اي بود که اعراب از بازرگاني، در سايه ي امنيت راه هاي فرمان روايي هخامنشي، کسب مي کردند ( همان جا ).
ايرانيان از صحراهاي جنوب روسيه و اِستِپِ اوراسياي قديم پا به سرزمين هاي نو جنوبي گذاشتند. آنان هنگامي که در ايران جاي گير شدند، رفته رفته متوجهِ درياها و راه هاي دريايي آن گرديدند. بعدها، هخامنشيان در پيشروي شان به سوي آسياي صغير و مواجهه با نيروي دريايي يونان و مصر، به اهميت تشکيل ناوگان دريايي پي بردند ( حسن، 1371، ص49 ).
از اين زمان، ايرانيان، با تشکيل ناوگاني قدرتمند، تجارت در خليج فارس و آب راه هاي آن را به دست گرفتند. نبود اشاره هاي مستقيم به تجارت دريايي و تجار فعال در اين راه ها در سنگ نوشته هاي هخامنشي، احتمالاً به علت غلبه ي ديدگاه هاي نظامي و سياسي حاکم در اين سنگ نوشته هاست.
اما اطلاعات مربوط به حقوق گمرکي و عوارض راه، مي تواند تأييدي بر وسعت و تراکم مبادلات در محدوده ي فرمان روايي هخامنشيان باشد. اخيراً، سندي آرامي از سال 475 پ م، يعني دوران فرمان روايي خشايارشاي اول ( حکومت: 485 - 465 پ م ) به دست آمده، که بخشي از دفتر محاسباتي قرارگاهي گمرکي بر يکي از دهانه هاي نيل است. از اين قرارگاه، به اجبار، ناوهاي فنيقي و ايونيايي عبور مي کردند. در اين سند، به تناسب ارزش کالاها هنگام ورود يا خروج آن ها، عوارض، دريافت مي شد و به انبار سلطنتي واريز مي گرديد. در اين روند، يونانيان عوارضي به نام مَندَتو (2) يا مَندَتُه مي پرداختند. فنيقيان هم باجي به نام مَئسَرَه (3) مي دادند. کالاهاي کشتي هاي فنيقي بيشتر شامل ش*ر..اب، فلزات، چوب هاي گوناگون و کالاهاي کشتي هاي ايونيايي بيشتر ش*ر..اب و روغن بود. در يک پاپيروس آرامي بي تاريخ از وارد کردن ش*ر..اب صيدا به مصر در دوران هخامنشي سخن رفته است. اين کشتي ها در بازگشت فقط نطرون يا کربنات دو سود طبيعي مي بردند. در حال حاضر، از مکان قرارگاه گمرکي اي که کشتي هاي ايونيايي و فنيقي پس از عبور از آن به طرف بندر مِمفيس (4) و دره ي نيل مي رفتند، اطلاعاتي وجود ندارد ( بريان، ج1، ص 604 ).
درآمدهاي سلطنتي از تجارت خليج فارس، گاه به شکل هاي ديگر نيز حاصل مي شد؛ مثلاً اقوام عرب حوزه ي خليج فارس بايد هر ساله 1000 تالان؛ يعني در حدود 30 تُن کُندُر، براي هديه، به شاه پيشکش مي کردند. اين هديه، در واقع، بخشي از سود تجاري اي بود که اعراب از بازرگاني، در سايه ي امنيت راه هاي فرمان روايي هخامنشي، کسب مي کردند ( همان جا ).