جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی هر دو در نهایت می میرند

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتابخانه توسط aliketab با نام هر دو در نهایت می میرند ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 307 بازدید, 0 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته کتابخانه
نام موضوع هر دو در نهایت می میرند
نویسنده موضوع aliketab
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط aliketab
موضوع نویسنده

aliketab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jul
1
1
مدال‌ها
2
معرفی کتاب هر دو در نهایت می میرند
به مدت کوتاهی پس از نیمه شب روز 5 سپتامبر 2017، متئو یک تماس تلفنی از سوی شرکت "Death-Cast" دریافت می‌کند، یک شرکت که هفت سال پیش برجستگی یافته است و قادر به پیش‌بینی مرگ افراد است، او را مطلع می‌کند که او در حال حاضر یک "دکر" است، یعنی کسی که فقط بیست و چهار ساعت (یا کمتر) زمان برای زندگی باقی دارد. متئو ابتدا قصد دارد روز پایانی خود را در اتاق خود بگذراند، اما تصمیم می‌گیرد که تلاش کند تا واقعاً زندگی کند، به دل نگذارکراه‌هایی برای یافتن همراه روز آخرش داشته باشد. او بی‌خواهان "دوست آخر"، یک برنامه تلفن همراه که برای کمک به دکرهای تنها در یافتن همراه برای روز آخرش توسعه یافته است، را دانلود می‌کند.

روفوس در حالی که دست به شکنجه "پک"، دوست دختر سابق عایمی، داده است وقتی یک تماس از "Death-Cast" دریافت می‌کند که مدعی مرگ او در 24 ساعت آینده است. دوستانش، مالکولم و تاگو، روفوس را به یادآوری می‌کنند که به دلیل اخبار به سراغ پک نروید. او به پک اجازه می‌دهد تا برود تا بتواند به خانه فرزندخوانده خود برگردد و از او خداحافظی کند. روفوس، عایمی، مالکولم و تاگو، که به طور مشترک به نام "پلوتوها" شناخته می‌شوند، یک مراسم تشییع را برای روفوس در خانه فرزندخوانده او برگزار می‌کنند، اما این مراسم توسط پک قاطع می‌شود. او پلیس را فرا می‌خواند تا روفوس را به جرم حمله دستگیر کند. روفوس فرار می‌کند و دوباره برنمی‌گردد، دوستی به نام "دوست آخر" را دانلود می‌کند تا روز آخر خود را تنها نگذراند.

متئو و روفوس از طریق "دوست آخر" آشنا می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که روز را با هم بگذرانند. روفوس با متئو موافقت می‌کند که به بیمارستان بروند تا متئو بتواند پدرش را که دو هفته است در کوما است، ببیند. متئو از پدرش خداحافظی می‌کند و برای او یک نامه می‌گذارد تا وقتی بیدار شود بخواند. سپس متئو و روفوس به دیدار لیدیا، بهترین دوست متئو، و دختر کوچک او به نام پنی می‌روند. متئو نمی‌خواهد لیدیا را ناراحت کند، اما قبل از رفتن به او یک پاکت پر از پول می‌دهد و شماره تلفن او را مسدود می‌کند. روفوس تماسی از طرف عایمی دریافت می‌کند که به او می‌گوید مالکولم و تاگو دستگیر شده‌اند زمانی که سعی کردند پلیس را دور بزنند تا به او وقت بیشتری برای فرار بدهند. روفوس در مورد گذشته‌اش صادقانه حرف می‌زند و توضیح می‌دهد که والدین و خواهرش همگی در یک روز مشخص تماسی از "Death-Cast" دریافت کرده و در حین تصادف ماشین‌شان در رودخانه هادسون غرق شده‌اند و او تنها بازمانده است. روفوس و متئو
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین