- Aug
- 1,271
- 4,329
- مدالها
- 2
باقی حکایت صیاد
شهرزاد گفت: ای ملک جوانبخت، صیاد باعفریت گفت که: چون تو قصد کشتن من کرده بودی اکنون من ترا دراین رویین خمره به زندان اندرکنم وبه دریا بیفکنم. عفریت چون این بشنید فریاد برآورده بنالیدوصیّاد رابه نام بزرگ خداسوگند داد وگفت: توبدکرداری مراپاداش بدمده و چنان مکن که امامه باعاتکه کرد. صیّادگفت: چگونه بوده است حکایت ایشان؟
شهرزاد گفت: ای ملک جوانبخت، صیاد باعفریت گفت که: چون تو قصد کشتن من کرده بودی اکنون من ترا دراین رویین خمره به زندان اندرکنم وبه دریا بیفکنم. عفریت چون این بشنید فریاد برآورده بنالیدوصیّاد رابه نام بزرگ خداسوگند داد وگفت: توبدکرداری مراپاداش بدمده و چنان مکن که امامه باعاتکه کرد. صیّادگفت: چگونه بوده است حکایت ایشان؟