جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

ادبیات کهن هزار و یک شب (چون شب هفتم برآید)

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات کهن توسط MAHER با نام هزار و یک شب (چون شب هفتم برآید) ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 306 بازدید, 11 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات کهن
نام موضوع هزار و یک شب (چون شب هفتم برآید)
نویسنده موضوع MAHER
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHER
موضوع نویسنده

MAHER

سطح
6
 
「 معاون」
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
مدیر ارشد
Oct
3,287
3,822
مدال‌ها
11
القصّه، دختر چندان بگریست که غلامک بر او رحمت آورد وبه نشستن جواز داد. دختر خرّم بنشست وبا غلام گفت: ای خواجه، خوردنی و نوشیدنی همی خواهم. غلامک گفت: درآن کاسه گلین پاره گوشت موشی هست و درآن کوزه سفالین درد شرابی مانده آنها را بخور. دختر برخاسته آنها را پیش نهاده بخورد وبنوشید وجامه برکند و بر روی بوریا وزیر کپنک در پهلوی غلام بخسبید.
 
موضوع نویسنده

MAHER

سطح
6
 
「 معاون」
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
مدیر ارشد
Oct
3,287
3,822
مدال‌ها
11
من از روزنه خانه ایشان را می‌دیدم وسخن ایشان می‌شنیدم. آن گاه از فراز خانه به زیر آمده تیغ برکشیدم وخواستم هر دو را به یک بار بکشم. تیغ به گردن غلامک بیامد. من گمان کردم که کشته شد.

چون قصه بدینجا رسید بامداد شد و شهرزاد لب از داستان فروبست.
 
بالا پایین