جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب هیچ ک.س نخواهد فهمید!

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط آفرودیت؛ با نام هیچ ک.س نخواهد فهمید! ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 117 بازدید, 0 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع هیچ ک.س نخواهد فهمید!
نویسنده موضوع آفرودیت؛
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آفرودیت؛
موضوع نویسنده

آفرودیت؛

سطح
1
 
سرپرست بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,366
7,101
مدال‌ها
3

معرفی کتاب هیچ ک.س نخواهد فهمید​

کتاب هیچ ک.س نخواهد فهمید نوشتهٔ فاطمه حکیم آرا است. انتشارات آئی سا این رمان معاصر و ایرانی و عاشقانه را روانهٔ بازار کرده است.


درباره کتاب هیچ ک.س نخواهد فهمید​

کتاب هیچ ک.س نخواهد فهمید حاوی یک رمان عاشقانهٔ ایرانی است. این رمان در حالی آغاز می‌شود که راوی اول‌شخص از مطب می‌گوید و می‌گوید که این مطب نسبت به روز قبل که به آن رفته و جرئت نکرده داخل شود، شلوغ‌تر است. او می‌نشیند، روزنامه به دست می‌گیرد و به افراد دیگر هم توجه می‌کند. این راوی، «سوگل سعادتمنش» نام دارد. منشی نام او را صدا می‌زند. حالا او باید وارد اتاق دکتر شود، اما چرا به‌سختی قدم برمی‌دارد؟ ماجرا از چه قرار است؟ این رمان به قلم فاطمه حکیم آرا را بخوانید تا بدانید.


خواندن کتاب هیچ ک.س نخواهد فهمید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هیچ ک.س نخواهد فهمید

«راه افتادم و هم‌قدمش شدم. مانتو کوتاه یشمی رنگی به تن داشت و شلواریی چیریکی به پا. رفتارها و لباس‌هایش شباهت زیادی به پسرها داشت. قدش از من بلندتر بود و پوست سبزه‌ی تیره‌ای داشت. به رژلب و خط چشم اکتفا می‌کرد و کرم پودر نمی‌زد. اکثر مواقع زیر چشم‌ها و پشت چشمانش را با مداد سیاه می‌کرد و موهایش را هم که طبق معمول کوتاه و چتری می‌ریخت. می‌خواست شرور به نظر برسد، اما مهربانیِ از عمق چشمانش همه چیز را لو می‌داد، از جنس درد بود و به قول خودش هم آغوش او.»
 
بالا پایین