من منتظر فصل جدیدم امشب
از شهر غزل تازه رسیدم امشب
شعرم امروز تمنای شکفتن دارد
چیزی از عشق، به جز عشق ندیدم امشب
تا دل از آذر و بی مهری دی پاک کنم
ناز پروانه و مهتاب خریدم امشب
امشب از بی دلی فصل خزان دلگیرم
من دل از سردی پاییز بریدم امشب
امشب از خاطره ها بوی غزل می آید
چیزی از عشق، به جز عشق ندیدم امشب