مجموعه اشعار وطواط

[BALLERINA]

عدل تو اگر چهره بما بنمودی
ور چشم عنایتت نظر فرمودی
این جور ، که رفت بر تنم ، کی رفتی ؟
وین رنج ، که هست بر دلم ، کی بودی؟
***

 

[BALLERINA]

ای رکن الدین ، ز ابر و دریا بیشی
وز جملهٔ سرکشان گیتی پیشی
یک عالم را سخای تو باز خرید
از رنج نیاز و آفت درویشی
***

 

[BALLERINA]

ای من ز غمت وطن در آتش کرده
چون زلف تو احوال مشوش کرده
تن زیر پی حادثه مفرش کرده
با ناخوشی زمانه دل خوش کرده
***

 

[BALLERINA]

ای روی تو فردوس برین دل من
روزان و شبان غمت قرین دل من
گفتم : مگر از دست غمت بگریزم
عشق تو گرفت آستین دل من
***

 

[BALLERINA]

شاها ، بجلال ، آسمانی گویی
در دانش و جود، بحر و کانی گویی
هجرت کردی ، باز گرفتی عالم
پیغمبر آخر الزمانی گویی
***

 

[BALLERINA]

بر یاد تو ، بی تو ، این جهان گذران
بگذاشتم ، ای ماه و تو از بی خبران
دست از همه شستم و نشستم به کران
چون بی تو گذشت ، بگذرد بی دگران
***

 

[BALLERINA]

امروز بی رخت ، ای سیمین بر
از رنج تن و درد دل و خون جگر
عمریست ، که گر عوض کنم با مرگش
چیز دگرم نهاد باید بر سر
***

 

[BALLERINA]

بخشندهٔ نعمت و ستانندهٔ عز
بندندهٔ دشمن و گشایندهٔ دز
ایام ازو خیره و گردون عاجز
خوارزمشه عالم و عادل اتسز
***

 

[BALLERINA]

شاها ، فلک از سیاستت می لرزید
پیش تو بطبع بندگی می ورزید
صاحب نظری کجاست ؟ تا در نگرد
تا آن همه مملکت بدین می ارزید ؟
***

 

[BALLERINA]

چشمی دارم ، همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوش است ، چون دوست در اوست
از دیده و دوست فرق کردن نه نکوست
یا اوست بجای دیده یا دیده خود اوست
***