نقد آثار کاربران [وینچستر] اثر «آیدا رشید کاربر انجمن رمان بوک»

[Ayda.r]

اسم رمان: وینچستر
نویسنده: آیدا رشید
ژانر: عاشقانه، جنایی، تراژدی
مقدمه: دستم را رها مکن جان دلم!

حالم را دگرگون مکن یار دلم!

مگر نبودت چگونه می‌تواند مرا سیراب کند؟

عشق تو چگونه می‌تواند پایان این بازی باشد؟

وینچستر را در دست بگیر جانانم!

وینچستر را در دستانت بگیر و مرا نابود کن دلربایم!

خلاصه: بوی او؛ بوی او بود که مرا از راه به در می‌کرد اما در همین میان، گویی که بوی او با بوی خون آمیخته شد، زندگی‌ام را همچُنان لاله سرخ، به خون کشید و همه کسم را از من گرفت. بی‌تابش بودم اما این بی‌تابی دیری نپایید که مرا به جنون رساند و وارد یک بازی کرد؛ بازی‌ای نه چندان نفرت انگیز و نه چندان زیبا!
آن بازی، شروع همه چیز بود؛ اما آن نفرت پایان این بازی نبود.

در حال تایپ - [وینچستر] اثر «آیدا رشید کاربر رمان بوک»

نام رمان: وینچستر نویسنده: آیدا رشید ژانر: عاشقانه، جنایی، تراژدی عضو گپ 5 مقدمه: دستم را رها مکن جان دلم! حالم را دگرگون مکن یار دلم! مگر نبودت چگونه می‌تواند مرا سیراب کند؟ عشق تو چگونه می‌تواند پایان این بازی باشد؟ وینچستر را در دست بگیر جانانم! وینچستر را در دستانت بگیر و مرا نابود کن...

forumroman.com

 

[آوا...]

نقد رمان وینچستر📝📕

به نام سر آغاز آنچه که کلمات را به هم پیوسته دلنشین ترین متن کرده🌱

*عنوان رمان
وینچستر، عنوانی مبهم است که البته جذب کافی را برای خوننده به عمل می‌آورد. طبیعتاً اسم نوعی اسلحه داستان را برای خواننده لو نمی‌دهد و ارتباطی با ژانر‌ عاشقانه ندارد. در این کنار با ژانر جنایی و تا حدودی با ژانر نراژدی هم‌خوانی دارد.

* ژانر‌های رمان

رمان از ژانر‌های عاشقانه، تراژدی و جنایی تشکیل شده است.

که گرچه عنوان با ژانر عاشقانه هم‌خوانی ندارد اما به خوبی ژانر تراژدی و جنایی و عاشقانه در خلاصه‌ رمان خود را نشان می‌دهد. ژانر عاشقانه از آن‌جایی که نویسنده در دو پارت اول یک عشق و اعتماد شکست خورده را به قلم کشیده است و با تراژدی همراه است‌.
در دو پارت اول ژانر جنایی از نظر دزدیدن خواهر شخصیت اصلی دیده می‌شود اما کمی هم مبهم و شبیه به ژانر مافیایی است.

*جلد رمان
بعد از پانزده پارت نویسنده درخواست طراحی جلد برای رمان می‌دهد و آن‌موقع می‌شود نظر داد.

*خلاصه رمان
خلاصه اندازه‌ای استاندارد داشت و تعداد خطوط نه کم و زیاد نبود. باتوجه به قلم خوب نویسنده با جملات و کلمات به خوبی بازی شده بود و خواننده را مشتاق خواندن داستان می‌کرد.

*مقدمه رمان
شامل دو خط بود که از لحاظ اندازه‌ی استاندارد رعایت نشده بود و از خود نویسنده نبود که در اینجا خورده‌‌ای به نویسنده گرفته نمی‌شود. پیشنهاد می‌شود مقدمه‌ای کم‌تر از نه خط و بیشتر از سه خط را در پست اول ویرایش بزنند.
مقدمه باید با عنوان و ژانر‌های انتخابی در ارتباط باشد تا خواننده‌ دچار سردرگمی نشود.

*آغاز رمان
آغاز رمان از توصیفات غیر مستقیم استفاده شد بود همانند (چشمان سیاه و کشیده‌اش برق زد/ لبخندی بر روی لبان خوش فرم‌اش آورد) نویسنده تا حدی توانسته بود توصیفات غیر مستقیم حرفه‌ای را به کار گیرد.

*لحن و بافت رمان
دیالوگ‌ها به نظر محاوره‌ای می‌رسید و مونولوگ‌ها ادبی. گاهی در بیان مونولوگ‌ها با رعایت بیش از اندازه‌ به سمت اشتباهی می‌رفت.
مثلا) ترس‌اش. *ترسش هم در زبان ادبی صحیح است و از نظر نگارشی زیبا‌تر است.
وسط‌اش. * وسطش
کفش‌اش. * کفشش

*سیر رمان
در دو پارت اولیه کاملا متعادل بود و پرش ناگهانی یا غیرمنطقی در متن دیده نمی‌شد.
برای مثال) آرامیس فریب مردی مرموز و قوی را خورده و حال در دردسر افتاده و باید به قولی که به مهیار داده عمل کند تا خواهرش از فریب و حیله‌ی اطرافش در امان بماند.

*شخصیت پردازی رمان
با اشاره‌ به توصیفات شخصیت‌ها توسط نویسنده می‌شود گفت به کمی کلیشه رسیدیم.
البته توصیفات حرفه‌ای و غیرمستقیم به کار برده شده اما بهتر است از توصیفات جدید‌تر و خلاقان‌تری برای پردازش به شخصیت‌های داستان استفاده شود. به خصوص که روند داستان با شخصیت اصلی شروع شده است.

*توصیف احساسات
توصیف مکان در درجه خوب و حرفه‌ای بود، احساسات را به خواننده وصف می‌کرد و اگر در جایی از رمان وصف احساسات بود به خوبی احساس را به خواننده منتقل می‌کرد.
تندگویی نشده بود و خواننده با احساسات شخصیت‌ها همراه میشد.

*ایرادات نگارشی رمان
علائم نگارشی در دو پارت اولیه به ندرت درست جایگذاری نشده بودند. به معنای این‌که نویسنده با قلم خوبش نکات نگارشی و صحیح نویسی را به خوبی رعایت کرده بود.


نویسنده عزیز به یاد داشته باشید که هیچ مشکل و رنجی بزرگ‌تر از نهفته نگه داشتن یک داستان ناگفته در درون خود نیست." پس هرطور شده به نوشتن ادامه دهید و قلم در دست بچرخانید برای نوشته‌های آینده.
پیشنهاد‌ها و بیان ایرادات ریز شما تنها برای پرتاب به سکوی بالا‌تر است برای پیشرفت و نه هیچ چیز دیگر.
رمان وینچستر چشم‌نواز با محتوای زیبایی‌ست امیدوارم تا اخر ادامه بدید :)❤️🦋
قابل ذکر است که بعد از پارت سی‌ام می‌توانید درخواست نقد شورا دهید. به این‌گونه که باتوجه به پارت‌های بعدی شما به صورت کامل‌تر و حرفه‌ای‌تر نقد از رمان شما صورت می‌گیرد.
موفق باشید :) قلمت مانا🌹

 

[Ayda.r]

نقد رمان وینچستر📝📕

به نام سر آغاز آنچه که کلمات را به هم پیوسته دلنشین ترین متن کرده🌱

*عنوان رمان
وینچستر، عنوانی مبهم است که البته جذب کافی را برای خوننده به عمل می‌آورد. طبیعتاً اسم نوعی اسلحه داستان را برای خواننده لو نمی‌دهد و ارتباطی با ژانر‌ عاشقانه ندارد. در این کنار با ژانر جنایی و تا حدودی با ژانر نراژدی هم‌خوانی دارد.

* ژانر‌های رمان

رمان از ژانر‌های عاشقانه، تراژدی و جنایی تشکیل شده است.

که گرچه عنوان با ژانر عاشقانه هم‌خوانی ندارد اما به خوبی ژانر تراژدی و جنایی و عاشقانه در خلاصه‌ رمان خود را نشان می‌دهد. ژانر عاشقانه از آن‌جایی که نویسنده در دو پارت اول یک عشق و اعتماد شکست خورده را به قلم کشیده است و با تراژدی همراه است‌.
در دو پارت اول ژانر جنایی از نظر دزدیدن خواهر شخصیت اصلی دیده می‌شود اما کمی هم مبهم و شبیه به ژانر مافیایی است.

*جلد رمان
بعد از پانزده پارت نویسنده درخواست طراحی جلد برای رمان می‌دهد و آن‌موقع می‌شود نظر داد.

*خلاصه رمان
خلاصه اندازه‌ای استاندارد داشت و تعداد خطوط نه کم و زیاد نبود. باتوجه به قلم خوب نویسنده با جملات و کلمات به خوبی بازی شده بود و خواننده را مشتاق خواندن داستان می‌کرد.

*مقدمه رمان
شامل دو خط بود که از لحاظ اندازه‌ی استاندارد رعایت نشده بود و از خود نویسنده نبود که در اینجا خورده‌‌ای به نویسنده گرفته نمی‌شود. پیشنهاد می‌شود مقدمه‌ای کم‌تر از نه خط و بیشتر از سه خط را در پست اول ویرایش بزنند.
مقدمه باید با عنوان و ژانر‌های انتخابی در ارتباط باشد تا خواننده‌ دچار سردرگمی نشود.

*آغاز رمان
آغاز رمان از توصیفات غیر مستقیم استفاده شد بود همانند (چشمان سیاه و کشیده‌اش برق زد/ لبخندی بر روی لبان خوش فرم‌اش آورد) نویسنده تا حدی توانسته بود توصیفات غیر مستقیم حرفه‌ای را به کار گیرد.

*لحن و بافت رمان
دیالوگ‌ها به نظر محاوره‌ای می‌رسید و مونولوگ‌ها ادبی. گاهی در بیان مونولوگ‌ها با رعایت بیش از اندازه‌ به سمت اشتباهی می‌رفت.
مثلا) ترس‌اش. *ترسش هم در زبان ادبی صحیح است و از نظر نگارشی زیبا‌تر است.
وسط‌اش. * وسطش
کفش‌اش. * کفشش

*سیر رمان
در دو پارت اولیه کاملا متعادل بود و پرش ناگهانی یا غیرمنطقی در متن دیده نمی‌شد.
برای مثال) آرامیس فریب مردی مرموز و قوی را خورده و حال در دردسر افتاده و باید به قولی که به مهیار داده عمل کند تا خواهرش از فریب و حیله‌ی اطرافش در امان بماند.

*شخصیت پردازی رمان
با اشاره‌ به توصیفات شخصیت‌ها توسط نویسنده می‌شود گفت به کمی کلیشه رسیدیم.
البته توصیفات حرفه‌ای و غیرمستقیم به کار برده شده اما بهتر است از توصیفات جدید‌تر و خلاقان‌تری برای پردازش به شخصیت‌های داستان استفاده شود. به خصوص که روند داستان با شخصیت اصلی شروع شده است.

*توصیف احساسات
توصیف مکان در درجه خوب و حرفه‌ای بود، احساسات را به خواننده وصف می‌کرد و اگر در جایی از رمان وصف احساسات بود به خوبی احساس را به خواننده منتقل می‌کرد.
تندگویی نشده بود و خواننده با احساسات شخصیت‌ها همراه میشد.

*ایرادات نگارشی رمان
علائم نگارشی در دو پارت اولیه به ندرت درست جایگذاری نشده بودند. به معنای این‌که نویسنده با قلم خوبش نکات نگارشی و صحیح نویسی را به خوبی رعایت کرده بود.


نویسنده عزیز به یاد داشته باشید که هیچ مشکل و رنجی بزرگ‌تر از نهفته نگه داشتن یک داستان ناگفته در درون خود نیست." پس هرطور شده به نوشتن ادامه دهید و قلم در دست بچرخانید برای نوشته‌های آینده.
پیشنهاد‌ها و بیان ایرادات ریز شما تنها برای پرتاب به سکوی بالا‌تر است برای پیشرفت و نه هیچ چیز دیگر.
رمان وینچستر چشم‌نواز با محتوای زیبایی‌ست امیدوارم تا اخر ادامه بدید :)❤️🦋
قابل ذکر است که بعد از پارت سی‌ام می‌توانید درخواست نقد شورا دهید. به این‌گونه که باتوجه به پارت‌های بعدی شما به صورت کامل‌تر و حرفه‌ای‌تر نقد از رمان شما صورت می‌گیرد.
موفق باشید :) قلمت مانا🌹

سلام گلم
ممنون بابت نقد خوبت♡
اونجایی که گفتی میتونستم به جای ترس‌اش یا نگاه‌اش، کلمات ترسش و نگاهش را جایگزین کنم، باید بگم که کلمات اول میتونن بیشتر اون حس ادبی بودنش رو به خواننده القا بدن و حتی ممکنه خواننده به اشتباه، به جای اینکه کلمه ترسش را با تلفظ صحیح ادبی(ترسَش)بخونه، اشتباهی تلفظ محاوره‌ای رو ب کار ببره(ترسِش)
که اینجور اتفاقاتی زیاد ممکنه بیوفته و خواننده سطح قلم نویسنده رو از اون نظر، به اشتباه بسنجه.
راجب مقدمه هم باید بگم که فعلا مقدمه اصلی رو ننوشتم یعنی قراره خودم مقدمه رو بنویسم و میدونم ک باید تعداد خطوط زیاد باشه..برا تایید شدن تاپیک مجبور بودم ی مقدمه بذارم تا بعدش درستش کنم که امشب قراره بنویسمش و به جای مقدمه بذارمش.
راجب توصیفات کلیشه هم باید بگم که اوایل رمان ممکنه اونجوری به نظر برسه اما رفته رفته اوکی میشه و درواقع به قول یکی هنوز اول راهه😂و اینکه فکر نکنم توصیفاتم کلیشه‌ای بودن درسته؟ توی دو پارت اولیه چیز خاصی برا توصیف نداشتم و نهایت تلاشم رو برا توصیف کردم..

 

[آوا...]

سلام گلم
ممنون بابت نقد خوبت♡
اونجایی که گفتی میتونستم به جای ترس‌اش یا نگاه‌اش، کلمات ترسش و نگاهش را جایگزین کنم، باید بگم که کلمات اول میتونن بیشتر اون حس ادبی بودنش رو به خواننده القا بدن و حتی ممکنه خواننده به اشتباه، به جای اینکه کلمه ترسش را با تلفظ صحیح ادبی(ترسَش)بخونه، اشتباهی تلفظ محاوره‌ای رو ب کار ببره(ترسِش)
که اینجور اتفاقاتی زیاد ممکنه بیوفته و خواننده سطح قلم نویسنده رو از اون نظر، به اشتباه بسنجه.
راجب مقدمه هم باید بگم که فعلا مقدمه اصلی رو ننوشتم یعنی قراره خودم مقدمه رو بنویسم و میدونم ک باید تعداد خطوط زیاد باشه..برا تایید شدن تاپیک مجبور بودم ی مقدمه بذارم تا بعدش درستش کنم که امشب قراره بنویسمش و به جای مقدمه بذارمش.
راجب توصیفات کلیشه هم باید بگم که اوایل رمان ممکنه اونجوری به نظر برسه اما رفته رفته اوکی میشه و درواقع به قول یکی هنوز اول راهه😂و اینکه فکر نکنم توصیفاتم کلیشه‌ای بودن درسته؟ توی دو پارت اولیه چیز خاصی برا توصیف نداشتم و نهایت تلاشم رو برا توصیف کردم..

درسته گلی🌹
به هرحال وقتی تایپیک نقد توسط کاربران زده میشه، رمان شما هرچند کوتاه مورد نقد قرار می‌گیره.
البته که قلم خوبی داری و مطمئنم بهترم میشه.
هنوزم فقط دو پارت اشتراک گذاری شده حتما در آینده بهترم میشن.
موفق باشی.