جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی پاددرجازنی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط سایدآ با نام پاددرجازنی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 79 بازدید, 1 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع پاددرجازنی
نویسنده موضوع سایدآ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سایدآ
موضوع نویسنده

سایدآ

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
185
432
مدال‌ها
2
پاددرجازنی



«پاد» البته از آن پیشوندهایی نیست که در واژه‌سازی طرفدارش باشم. به معنی «ضد» است اما به گوش فارسی‌زبان‌ها چندان آشنا نیست و چه‌بهتر که از همان «ضد»‌استفاده کنیم. در عنوان این نوشتار اما با غرض و مرض آن را آوردم تا دست‌کم یک بار ازش استفاده کرده باشم، کوشش بیهوده به از خفتگی. (بدجور هوس کردم ته جمله‌ی قبلی علامت تعجب بگذارم، اما خوشبختانه سال‌هاست که خودخواسته ممنوع‌العلامت تعجبم.)

اما اصل مطلب:

یک کلید برای آنکه بتوانی موضوع سودمندی برای کار بیابی، توجه به درجا زدن است. باید بنشینی (یا بایستی) و با خودت بگویی:

«من در چه زمینه‌یی می‌توانم یا می‌خواهم بتوانم که جلوی درجا زدن آدم‌ها را بگیرم؟»

در نتیجه با ارائه‌ی راه‌‌هایی برای رهاندن آدم‌ها از درجازدن خلق ارزش می‌کنی و اعتماد و اعتبار و پول و... هم از پی آن می‌آید. حتا گام کوچکی که اندکی آدم‌ها را جلو ببرد و این حس را بدهد که از روی تردمیل پایین آمده‌اند، کافی‌ست، مابقی قدم‌ها را خودشان برمی‌دارند -اگر بخواهند.

شما بگویید: دوست دارید در چه زمینه‌یی کُنش‌یار انسان‌ها باشید؟
 
موضوع نویسنده

سایدآ

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
185
432
مدال‌ها
2
«در نوشتن داستان به چند اصل پایبند بوده‌ام و تا آنجا كه ميسرم بوده رعايتشان كرده‌ام.

اول اينكه برای هر كلمه شرف قائلم و برای حفظ اين شرف آن را نابجا به كار نمی‌برم.
دوم اينكه در توصيف شخصيت‌ها و موقعيت‌ها به ايجاز در كلام معتقدم و به همين دليل اگر بتوانم مطلبی را در دو سطر بگنجانم به دو سطر و يك كلمه رضايت نمی‌دهم.

سوم اينكه زبان هر داستان را می‌گردم و فراخور موضوع آن داستان پيدا می‌كنم، چون به گمان من بر هر مطلبی كه شايسته است قصه‌ای شود سبكی خاص خودش می‌برازد.

چهارم اينكه ارزش داستان را در داشتن جوهر هنری می‌دانم نه در پيام‌ها و نمادهایی كه آشكار و پنهان در متن جا گرفته است و فقط در صورتی دادن پيام و نمودن نماد را جايز می‌شمرم كه افزوده شدنشان به داستان به بهای كم شدن آن جوهر هنری نباشد –‌و در اين مورد كمترين تخفيفی نمی‌دهم حتی به دوستان!»


©️مهشید امیرشاهی
 
بالا پایین