جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

اخبار کتاب پر فروش‌ترین کتاب‌های نشر آموت تا به امروز

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اخبار کتاب توسط ZaHARa با نام پر فروش‌ترین کتاب‌های نشر آموت تا به امروز ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 53 بازدید, 6 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته اخبار کتاب
نام موضوع پر فروش‌ترین کتاب‌های نشر آموت تا به امروز
نویسنده موضوع ZaHARa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ZaHARa
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,485
9,591
مدال‌ها
2
download - 2025-07-07T024230.934.jpg
کتاب مثل آب برای گل یک رمان خارجی و نوشته ی والری پرن است. نویسنده در این داستان زندگی زنی را توصیف می‌کند که با وجود سختی‌های بسیار هنوز به خوشبختی باور عمیق دارد. داستان این رمان از این قرار است که ویولت توسن مردی تنها است و در گورستان شهر بورگوندی زندگی می‌کند. در خانه ی ویولت همیشه به روی عزاداران و کسانی که در گورستان کار می‌کنند، باز است. افرادی که به خانه ی ویولت می‌روند، در آنجا با هم هم صحبت شده و اشک‌ها و خنده هایشان را با هم تقسیم می‌کنند.زندگی ویولت با رازهای عجیب و غریب افرادی که به خانه اش می‌آیند، می‌گذرد تا اینکه با ورود زنی به اسم ژولین به گورستان روزمرگی ویولت از بین می‌رود.ژولین اصرار دارد خاکستر مادر تازه فوت‌شده‌اش را روی قبر مرد غریبه‌ای بگذارد. بعد از مدتی کارهای ژولین با گذشته‌ی ویولت در هم می‌آمیزد.
Goodreads:4.3/5
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,485
9,591
مدال‌ها
2
download - 2025-07-07T025153.198.jpg
رمان جایی که خرچنگها آواز می‌خوانند نوشته ی دیلیا اوئینز روایتی جالب از راز یک قتل، رسیدن به بلوغ و تقدیس طبیعت است. دیلیا در این کتاب داستان زندگی دختری به نام کیا کلارک که معروف به دختر مرداب است را توصیف می‌کند. کیاکلارک دختری حساس و باهوش است و سالهاست در مردابی در میان مرغان دریایی که خانه نامیده، زندگی می‌کند.زمانی فرا می‌رسد که کیا تصمیم می‌گیرد درهای قلبش را به روی انسانی باز کند و این فرد جوانی خوش‌قیافه به نام چیس اندورز است. اما بعد از مدتی که جسد چیس پیدا می‌شود،افراد محلی به «دختر مرداب»مشکوک می‌شوند.
Goodreads:4.4/5
IMDB:7.2/10​
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,485
9,591
مدال‌ها
2
download - 2025-07-07T025617.430.jpg
کتاب خاما اثر یوسف علیخانی درباره ی عشق، رنج، غم و کوچ اجباری کردها در سال های ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۰ می‌باشد. راوی این داستان فردی به نام خلیل است. مادر خلیل که دایه نام دارد، زنی پر از عشق و اصالت است که در بدترین شرایط هم اجازه نمی‌دهد خانواده اش از هم بپاشد. پدر خلیل، مردیست که عاشق همسر و فرزندانش است و درس مردانگی به آنها می‌آموزد و اما خاما معشوقه‌ی خلیل است. عشق خلیل به خاما آنچنان آتشین است که تا سال ها در دل خلیل می‌ماند و عاشقانه‌ای غمگین و جذاب می‌سازد.
امتیاز بین کتابراه و ایران کتاب:3.5تا4.2​
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,485
9,591
مدال‌ها
2
download - 2025-07-07T030036.129.jpg
داستان در مورد دختری به نام آماند است که بعد از دردهای بسیاری که در زندگی می‌کشد، به روستای دورافتاده‌ای پناه می‌برد و در خانه‌ایی می‌ماند که صاحب قبلی‌اش فوت کرده‌است. آماند در آنجا به طور تصادفی نوشته‌هایی از صاحب قبلی خانه که خانم هوگ نام دارد، پیدا می‌کند‌.خانم هوگ در این دفترچه‌ها در مورد فعالیت‌های باغبانی‌اش نوشته‌بود. آماند تصمیم می‌گیرد با کمک این نوشته‌ها جان تازه ای به باغچه ی ویران شده بدهد. زندگی آماند با گذشت فصل‌ها و دوست شدن با طبیعت و آدمهای اطرافش متحول می‌شود.
Goodreads:4.3/5​
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,485
9,591
مدال‌ها
2
download - 2025-04-13T172732.086.jpg
فریدا در این داستان خواننده را به اعماق ذهن زندانی و قربانی می برد و نشان می دهد که یک انسان خوب هم می تواند کارهای بد انجام دهد. این داستان در مورد رابطه ی عاشقانه ی پرستار زندان به نام خانم بروک سالیان و زندانی به نام شین نلسون است.با وجود تدابیر امنیتی که در مورد رابطه با زندانی ها شده بود،اما بروک به این توصیه ها توجهی نکرده و وارد رابطه ای عاشقانه با شین می شود.
Goodreads:4.5/5​
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,485
9,591
مدال‌ها
2
download - 2025-07-07T031155.832.jpg
این کتاب روایتی از شوق و بی پروایی جوانی است. خواننده در این داستان با زندگی شیرین روستایی آشنا می‌شود که در مواجه با خشکسالی دچار مشکل می‌شود. مدقلی پسر جوان و خیال پرداز داستان، اهل روستای مناچالان و عضو کوچک یک خانواده‌ی پنج نفری است.زمانی که معیشت مردم روستا با آمدن خشکسالی به خطر می‌افتد، مدقلی تصمیم می‌گیرد که خانواده و عزیزانش را از این مصیبت نجات دهد.پسر جوان داستان راهی سفر به روستای اوان می‌شود تا بتواند با هدایت آب به جویبارهای مناچالان، مردم روستایش را از خشکسالی نجات دهد، اما آنجا عاشق دختری از اهالی روستای اوان می‌شود و دل کندن از آنجا برایش مشکل می‌شود.
امتیاز در ایران کتاب:4.2​
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,485
9,591
مدال‌ها
2
download - 2025-07-07T032130.822.jpg
هیمنز در این داستان به اهمیت لذت بردن از هر لحظه‌ی زندگی می‌پردازد. شخصیت اصلی داستان ونسا پرایس نام دارد. ونسا هر روزش را با تمام قوا زندگی می‌کند و تا جایی که می‌تواند از لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌اش بهره می‌برد، او از کارش استعفا داده تا بتواند به آرزویش که سفر به سراسر جهان است، جامه ی عمل بپوشاند. ونسا به این جمله که «از لحظه‌به‌لحظه‌ی زندگی‌ات لذت ببر» اعتقاد دارد. بیماری ژنتیکی که مادر و خواهرش را به خاطر آن از دست داده و ممکن است ونسا هم به آن مبتلا باشد به او اراده‌ای قوی داده تا با تمام وجودش زندگی کند، اما از آنجایی که زندگی اتفاقات پیش بینی نشده‌ای برای همه دارد، ونسا را هم با شرایط پیش‌بینی نشده‌ای روبرو می‌کند. خواهر دیگر ونسا که اعتیاد دارد نوزاد خود را به او می‌سپارد و ونسا به یکباره و ناخواسته طعم مادر بودن را می‌چشد. از طرفی همسایه‌ی ونسا مردی است به نام آدرین کوپلنر که وکیل دادگستری است. آدرین وقتی صدای گریه‌ی نوزاد را از خانه ی ونسا می‌شنود، به کمک او می‌رود تا در آرام کردن کودک کمک حالش باشد‌. همراهی آدرین با ونسا باعث نزدیکی آنها به هم شده و داستان از اینجا آغاز می‌شود.
Goodreads:4.2/5​
 
بالا پایین