جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

معرفی کتاب پسری به نام قله

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط دختر خوب با نام پسری به نام قله ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 163 بازدید, 0 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع پسری به نام قله
نویسنده موضوع دختر خوب
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط دختر خوب
موضوع نویسنده

دختر خوب

سطح
10
 
ناظر کیفی کتاب
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,625
40,502
مدال‌ها
25
کد کتاب :59535
مترجم :ملیحه رضائی
شابک :978-6004629294
قطع :رقعی
تعداد صفحه :274
سال انتشار شمسی :1403
سال انتشار میلادی :2007
نوع جلد :شومیز
سری چاپ :3
معرفی کتاب پسری به نام قله اثر رولند اسمیت
کتاب «پسری به نام قله» رمانی نوشته «رولند اسمیت» است که نخستین بار در سال 2007 انتشار یافت. پسری 14 ساله به نام «پیک مارسلو» به خاطر بالا رفتن از ساختمانی در «منهتن» و تلاش برای نقاشی کردن علامت مخصوص خودش—قله ای آبی رنگ—روی ساختمان، دستگیر می شود. «پیک» (به معنای قله) ممکن است مجبور باشد زمانی طولانی را در مرکز اصلاح و تربیت بگذراند اما پدرش، راه حلی را به دادگاه ارائه می کند که او را بلافاصله به جایی دور خواهد فرستاد. «پیک» قبل از سفر به چین، جایی که پدرش اداره کننده شرکتی تجاری برای صعود از «کوه اورست» است، با معلم انگلیسی اش «وینسنت» صحبت می کند. «وینسنت» دو دفتر به «پیک» می دهد تا او تجاربش را در آن ها یادداشت کند و به عنوان پروژه مدرسه به معلمش تحویل دهد. حالا «پیک» می خواهد تلاش کند تا به جوانترین کسی تبدیل شود که «کوه اورست» را فتح کرده است.
قسمت هایی از کتاب پسری به نام قله (لذت متن)
اسم من «پیک» (قله) است. بله، می دانم: اسم عجیب و غریبی است؛ اما می دانید که ما هیچ نقشی توی انتخاب اسم یا پدر و مادرمان نداریم. (توی زندگی خیلی چیزهای دیگر هم همینطوری هستند.) تازه ممکن بود اسمم بدتر از این هم بشود. مامان و بابام می توانستند اسمم را کوه یخ بگذارند یا گودال یا حتی یخ شکن. شوخی نمی کنم. مامانم گفته همه این اسم ها را توی فهرستشان نوشته بودند.
«وینسنت»، معلم ادبیاتم (شاید شما توی مدرسه بهش می گویید معلم زبان انگلیسی)، ازم خواست این متن را برای تکلیف آخر سال بنویسم (که توی مدرسه ما بهش نمره نمی دهند). وقتی «وینسنت» جمله ای را که الان خواندید بخواند، حتما می گوید: جمله هات آشفته هستن و بینشون از حروف ربط و علائم نگارشی استفاده نکرده ای. (دقیقا همین طوری حرف می زند.)
 
بالا پایین