چالش نوع متن
بعد از آنکه ترجمه با عبور از تحولاتی مهم تبدیل به ابزاری کارآمد و ضروری در عرصة فعالیتهای انسانی شد، انواع جدیدی از ترجمة متن، مانند ترجمة اخبار کوتاه مطبوعاتی، متون ادبی و علمی، و متون شنیداری و دیداری در اشکال مختلف آن به مخاطبان ارائه شد. هر نوع متن ویژگیهای خاصی دارد که همین امر مترجم را با چالشهای ویژهای مواجه میسازد؛ به عنوان مثال، ترجمة متون مطبوعاتی و رسانهای از نظر سبک بیان و شیوة ترجمه با بازگردان متون علمی متفاوت است، همچنان که دیدگاه پژوهشگران دربارة نوع متون متناسب با اختلاف رویکردهای پژوهشی و نظری آنان، متفاوت از دیگری میگردد.
در همین راستا، آلبرشت نوبرت بر این باور است که هر متنی، جدا از نوع آن، در بر دارندة عناصری تأثیرگذار است. این عناصر هنگامی نمود مییابند که نویسنده اقدام به بیان نیازها، اهداف و مقاصد اجتماعی و فردی مینماید و بر همین اساس، متن وارد رابطهای تأثیرگذار با مخاطب میشود و روابط تأثیری متن متناسب با تنوع متون، متنوع میشود. این رابطة تأثیری ریشه در این امر دارد که فرد فرستنده (در اینجا نویسنده) اقدام به گزینش مجموعهای از چارچوبهای لفظی و اسلوبی مینماید و از آنها در مسیر اهداف معین خود سود میجوید.
بر همین اساس، روشن میشود که تعیین نوع متن، موضوعی بسیار حیاتی در روند ترجمه میباشد؛ همچنان که مترجم در اثنای مرحلة تحلیل متن به درک روشنی از نوع متن پیش روی خود دست مییابد. در همین زمینه، کاترینا رایس نوع متن را به منزلة سوپاپ اطمینانی میداند که روند ترجمه را در سیطرة خود قرار میدهد. او اساساً بر زبان متن تمرکز داشت. نکتة شایستة ذکر دیگر دربارة دیدگاه کاترینا رایس، تقسیمبندی متون است. رایس متون را به چهار دسته تقسیم مینماید که عبارتند از: متون محتوامحور، متون فرممحور، متون خطابی، و متون شنیداری. در این تقسیم، مقصود کاترینا از متون فرممحور، همان متون ادبی میباشد؛ چراکه مقصود کاترینا رایس از فرم، «شیوة بیان نویسنده از مضمونی مشخص یا کیفیت ارائة محتوا از سوی مؤلف است» عناصر فرم در متونی که در پی ارائة شکلی سرشار از تأثیرات زیباییشناسانه خاص میباشند، نمود مییابند. دربارة چگونگی فرم متن ترجمه نیز باید گفت که در واقع، «بهکارگیری آگاهانه و یکدست روشی معین در بازنویسی متن ترجمه است که مترجم ادبی باید آن را در نظر بگیرد» (