با سلام و وقت بخیر خدمت شما دلنویس عزیز!
عنوان:
عنوان دلنوشته «چاوکال» برگزیده شده است، که یک بخشی است.
«چاوکال»
چاوکال به معنای چشم درشت است.
از لحاظ معنایی واژهی عنوان دلنوشته معنا شد. عنوان دلنوشته نشان دهندهی فردی با چشم درشت است.
از لحاظ استاندارد واژهی «چاوکال» کلیشهای محسوب نمیشود.
ژانر:
ژانر دلنوشته «تراژدی و عاشقانه» انتخاب شده است. بنابراین باید پنجاه درصد دلنوشته دارای ژانر «تراژدی» و پنجاه درصد دیگر دلنوشته دارای ژانر «عاشقانه» باشد؛ که این عمل کاملاً انجام شده است و تقسیم بین ژانرها به درستی صورت گرفته است.
مقدمه:
مقدمهی دلنوشته از لحاظ معنایی و مفهومی بهطور واضح بیان شده است، بهطوری که لزومی ندارد تا خواننده دو بار یا چند بار دیگر مقدمه را بخواند تا کاملاً حس و احوالات آن را درک کند امّا در مقدمه ایرادات نگارشی دیده شد. بهعنوان مثال این « کشید تا و بِبَرد؟ و» اشکالات که اندکی در مقدمه تاثیر گذاشته است.
انسجام:
اگر بخواهم انسجام پستهای دلنوشته را بهطور کلی بیان کنم، میتوان گفت تقریباً رعایت شده است امّا با این حال در بعضی از پارتها تفاوت بهطور آشکار واضح است.
بهعنوان مثال این پارت...
اگر تو نباشی،
نه خدا میداند و نه مجنون افسانهای شهر،
نه دشتهای خشکیدهو برهوتِ عاشقی،
که این من، سراب است یا حقیقتِ بی آبی!
و این پارت...
من دست به دامان خدا نمیشوم!
اما آخر تو هم هرچه باور برایم مانده بود،
با خودت بردی... .
قربانیات شوم؟ بیا و تیغهات را نشانم بده.
اصلاً میخواهی برایت آب شوم بروم توی زمین؟
میخواهی این قدمهای مانده را من به جایت بردارم؟
هرکاری بگویی خواهم کرد، هرکاری!
یا که بگویی سپید شوم، یا هر رنگی که دوست بداری.
حتی اگر بگویی معجزه شوم بروم توی چراغِ جادو!
ولیکن نبودنت را؛
نشنیدنت را،
نمیتوانم دختر خوب!
تو لابد بهتر میدانی،
که بوسههایم در حسرتِ حلقهی مویت، پلاسیدند!
تا کی باید ستارهها را پشتِ پنجرهای سیمانی نقش بزنم؟
گفته بودی ستارهها را دوست داری... .
که در آنها رعایت نشدن انسجام میان پستهای دلنوشته مشاهده میشود.
هدف:
هدف فرعی دلنوشته نشان دهندهی دختری است که برای فرد بسیار عزیز و دوست داشتنی است و این حس فرد برای اوست.
هدف اصلی دلنوشته نشان دهندهی غم و اندوه فرد است که در فراق دوری دختر به سر میبرد و تمنای وصال و بازگشت دختر را دارد.
لحن یا بافت:
لحن دلنوشته ادبی انتخاب شده است که بر این اساس تمامی واژگان پارتهای دلنوشته باید بهطور ادبی بیان شده باشد، که این عمل کاملاً صورت گرفته است و لحن ادبی دلنوشته رعایت شده است.
رعایت اصول نگارشی:
در دلنوشته اشکالات نگارشی بسیاری مشاهده شد، به عنوان مثال «آنقدر، دلهرههایت بابت، درحالی، سوزانیدهاند.، اصلا، اما در اتاقِ این زنِ تنهای جمع!، خشکیدهو، سراب است یا حقیقتِ بی آبی!، دریغا از قسمتی سهم خویش!، نمیشناسمتان، کجا بردهاید چاوکالم را؟، از تو.، غروب آفتاب تو را برد یا موجهای خروشان اندوه...، غم، و، زخم... کیستی، به دار، کودکِ کار هم منم! و، پیشمرگهای، میزنم... و، شانههایت، نیست؛ و، را... این، بود، و، عشق و آسمان آبی و رنگِ گلبرگها را.، هرچه، بودی، و، بود... . و، فریادخوان، و، آدمیزادی، گذاشتند، و، « من خواهم رفت »، نمیکرد؟ و، معشوقهای، همآغوشی، وداعِ آخر!، صدایت، اینجا، که تزریق کنم نبودنت را... .، بی تو، لبهایت، بوسههایت، برایم، وداع گویانه.، قایقیام شکسته، و، میشوم؛ و، پژمردند؛ و، سیگارم، نگرفتهام، و، من... .، واقعا، درکنار، بروم توی زمین؟، جایت، هرکاری!، توی چراغِ جادو!، نمیتوانم دختر خوب!، مویت، حتما» این اشکالات که در نتیجه باعث تاثیرات منفی در دلنوشته شده است.
سخن منتقد:
اوّل از همه خدمت شما دلنویس عزیز خسته نباشید عرض مینمایم و در وهله دوّم برایتان آرزوی آثار بیشتر را خواستار هستم.