Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,981
- مدالها
- 3
بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی؛ بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو....این ترانه فرهاد مهرداد این روزها ما را به حال و هوای عید نوروز و عیدیدادن و عیدی گرفتن میبرد. نفس اسفند به شماره افتاده و زمستان کمکم بساط خود را از شهر جمع میکند.
عیدی گرفتن اسکناس از لابهلای صفحات قرآن مادربزرگها و پدربزرگها برای ایرانیها یک رسم شناخته شده است، اما رسم عیدی دادن و عیدی گرفتن کتاب که در چند سال اخیر، بیشتر مورد توجه و تبلیغ بوده، چقدر در زندگی ما جا باز کرده است؟ آیا در اطرافیان خود، افرادی هستند که عطر کتاب را به بوی تند اسکناسهای نو ترجیح دهند؟ آیا این زمینه در ما ایجاد شده که نوروز امسال، به فرزندان و اهل خانواده، کتاب عیدی بدهیم؟
عیدی دادن، کتابهایی که با فرهنگ و زندگی مردم عجین است و انعکاس احوالات آنهاست، شاید گزینه بدی برای عیدیدادن نباشند. مثلا کتابهایی مانند بوستان، گلستان، شاهنامه و حافظ آثاری هستند که هر ایرانی باید آنها را بخواند؛ اما حواسمان باشد که در ترویج این عادت فرهنگی، باز دچار مادیات نشویم و فکر نکنیم الزاما باید سراغ کتابهای نفیس و گرانقیمت برویم؛ کتابهایی که اتفاقا تجربه نشان داده، کمتر خوانده میشوند و در بهترین حالت، معمولا تنها کارکردشان تزئین قفسههای کتابخانه است.
جای خال بستههای نوروزی در ویترین کتاب
ناشران و کتابفروشان هم مانند صنوف دیگر میتوانند خلاقیتهایی برای فروش نوروزی کتاب به مردم از خود نشان دهند؛ از جمله انتشار کتابهایی مرتبط با نوزوز یا مناسب خواندن در تعطیلات نوروزی در حوزههای مختلف. وجود این آثار و تبلیغ آنها میتواند «پاخور» کتابفروشیها را در روزهای قبل و بعد از تحویل سال، بالا ببرد. به نظر میرسد جای بستههای عیدانهی کتاب در ویترین کتابفروشیها خالی است؛ بستههای ویژهی کتاب که میتواند در سبد خریدهای شب عید، کنار رخت و لباس نو، اسباب هفتسین و آجیل، جا باز کند.
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر، زیاد از آن شنیدهایم و به آن انتقادهای فراوان شده، چاپ و اهدای سررسید به مناسبت سال نو است. بانکها، شرکتها و سازمانهای مختلف هر سال هزینه زیادی را صرف چاپ سررسید و اهدای آن به کارمندان خود میکنند؛ تاجایی که ظرفیت قابل توجهی از چاپخانهها، در ماههای اخیر درگیر چاپ سررسید میشوند و حتی ناشران را در صف انتظار انتشار کتاب میگذارند.
عیدی گرفتن اسکناس از لابهلای صفحات قرآن مادربزرگها و پدربزرگها برای ایرانیها یک رسم شناخته شده است، اما رسم عیدی دادن و عیدی گرفتن کتاب که در چند سال اخیر، بیشتر مورد توجه و تبلیغ بوده، چقدر در زندگی ما جا باز کرده است؟ آیا در اطرافیان خود، افرادی هستند که عطر کتاب را به بوی تند اسکناسهای نو ترجیح دهند؟ آیا این زمینه در ما ایجاد شده که نوروز امسال، به فرزندان و اهل خانواده، کتاب عیدی بدهیم؟
عیدی دادن، کتابهایی که با فرهنگ و زندگی مردم عجین است و انعکاس احوالات آنهاست، شاید گزینه بدی برای عیدیدادن نباشند. مثلا کتابهایی مانند بوستان، گلستان، شاهنامه و حافظ آثاری هستند که هر ایرانی باید آنها را بخواند؛ اما حواسمان باشد که در ترویج این عادت فرهنگی، باز دچار مادیات نشویم و فکر نکنیم الزاما باید سراغ کتابهای نفیس و گرانقیمت برویم؛ کتابهایی که اتفاقا تجربه نشان داده، کمتر خوانده میشوند و در بهترین حالت، معمولا تنها کارکردشان تزئین قفسههای کتابخانه است.
جای خال بستههای نوروزی در ویترین کتاب
ناشران و کتابفروشان هم مانند صنوف دیگر میتوانند خلاقیتهایی برای فروش نوروزی کتاب به مردم از خود نشان دهند؛ از جمله انتشار کتابهایی مرتبط با نوزوز یا مناسب خواندن در تعطیلات نوروزی در حوزههای مختلف. وجود این آثار و تبلیغ آنها میتواند «پاخور» کتابفروشیها را در روزهای قبل و بعد از تحویل سال، بالا ببرد. به نظر میرسد جای بستههای عیدانهی کتاب در ویترین کتابفروشیها خالی است؛ بستههای ویژهی کتاب که میتواند در سبد خریدهای شب عید، کنار رخت و لباس نو، اسباب هفتسین و آجیل، جا باز کند.
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر، زیاد از آن شنیدهایم و به آن انتقادهای فراوان شده، چاپ و اهدای سررسید به مناسبت سال نو است. بانکها، شرکتها و سازمانهای مختلف هر سال هزینه زیادی را صرف چاپ سررسید و اهدای آن به کارمندان خود میکنند؛ تاجایی که ظرفیت قابل توجهی از چاپخانهها، در ماههای اخیر درگیر چاپ سررسید میشوند و حتی ناشران را در صف انتظار انتشار کتاب میگذارند.