- Apr
- 1,161
- 3,916
- مدالها
- 6
درگذشت دو هنرمند جریانساز در کنار فعالیتهای جالب توجه دو خواننده پاپ در سال رکود و استعفای جنجالی یک هنرمند شاخص دیگر شرایط جالبی را برای معرفی چهرههای خبرساز موسیقی در سال ۹۹ رقم زد.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: سال ۱۳۹۹ یکی از غمانگیزترین و رخوتانگیزترین سالهای تاریخ موسیقی ایران و جهان بود، سالی پر از حوادث و ماجراهای متعدد که تحت تأثیر ویروس کرونا بیشتر از هر زمانی چرخه معیوب و پر از ایراد و اشکال نظام اقتصادی و فرهنگی موسیقی ایران را عیان کرد و شرایطی را فراهم کرد که فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی نیز متأثر از این ماجرا با یک افت محسوس کیفی و کمی مواجه شود.
در کنار این احوالات مرتبط با اقتصاد موسیقی نیز، بودند هنرمندان و بزرگانی که در سال ۹۹ دار فانی را وداع گفتند و به دلیل تعدد این درگذشتها سال بسیار غم انگیزی برای موسیقی ایران رقم زدند، ماجرا هم وقتی غمانگیزتر میشود که میدانستیم و میدانیم که جایگزینی هم برای این آدمهای ارزشمند موسیقی به ویژه در حوزه موسیقی اقوام ایران پیدا نمیشود.
خلاصه اینکه اگر بخواهیم از چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۹۹ به افرادی اشاره کنیم قطعاً و حتماً درگذشت هنرمندان تأثیرگذار و جریان ساز موسیقی در سال ۹۹ میتواند هریک از این رفتگان را به عنوان چهره خبرساز موسیقی مطرح کند.
با در نظر گرفتن احوالاتی که به آن اشاره شد، کار انتخاب چهرههای خبرساز موسیقی سال ۹۹ قطعاً میتواند دربرگیرنده مؤلفههای متنوعتری از نگاه کارشناسان، مخاطبان و هنرمندان این عرصه باشد. بنابراین آنچه در گزارش پیش رو برای انتخاب چهرههای خبرساز موسیقی ۹۹ مطرح میشود، نگاهی مبتنی بر احوالات و فعالیتهای مؤثر این هنرمندان در عرصه موسیقی است که هنرمندان دیگری هم میتوانند در کنارشان به عنوان چهره خبرساز سال قرار گیرند.
آنچه میخوانید مروری بر اخبار مرتبط با پنج هنرمند حوزه موسیقی است که میتوانند به عنوان چهرههای خبرساز این حوزه در سال ۱۳۹۹ معرفی شوند.
محسن چاوشی؛ مبلغ مورد نیاز تأمین شد
یکی از خوانندگانی که با وجود عدم برگزاری کنسرت و کمترین حضور در مجامع فرهنگی هنری همواره در سیبل حاشیهها و خبرها قرار دارد، قطعاً محسن چاوشی است. یک خواننده خیلی خیلی عجیب که در ظاهر ماجرا کمترین مراوده و معاشرتی با محیط پیرامونش دارد، اما با آگاهی از آنچه در روزگارش میگذرد و البته بهرهمندی از دوستان و آشنایانی که با روحیات و اخلاقیاتش آشنایی کامل دارند، غافلگیریهایی را خلق میکند که تا مدتها تبدیل به یکی از چهرههای خبرساز حوزه موسیقی میشود.
محسن چاوشی اگرچه در مصاحبه نکردن و پنهان کاری رسانهای یکی از رکوردداران حوزه موسیقی است و اگر خبرنگاری بتواند با او مصاحبه یا گفتگویی داشته باشد، قطعاً میتواند از این دیدار و مصاحبه به عنوان یکی از خاطرات ماندگار دوران کاری خود یاد کند، اما با تمام این حاشیهها و اما و اگرها، وی دست به کارهایی میزند که هر خواننده و هنرمندی قادر به انجامش نیست. کما اینکه در همین چند سال بودند هنرمندان و افرادی که میخواستند کارهایی غیر از آنچه در حوزه فعالیتی شأن به مخاطب ارائه شده، انجام دهند، اما به آن نتیجهای که میخواستند به هزار و یک دلیل نرسیدند. نرسیدند چون آنچه میخواستند انجام دهند یا بدون پژوهش و تحقیقات میدانی بوده و یا آن قدر درگیر حواشی و منم منم هایی شده که انجام نشدنش بهتر از اجرایی شدنش بود.
محسن چاوشی با وجود برخی حاشیهها و اتفاقاتی که طی سالهای اخیر همواره با او همراه بوده، از جمله هنرمندانی است که تلاش کرده غیر از موارد معدود و انگشت شمار از فضای مجازی برای استفاده از فعالیتهای خیرخواهانه استفاده کنداین خواننده در سالی که گذشته با همراهی و معرفی تعدادی از افراد صاحب نام حوزههای مختلف دست به کارهای خیرخواهانه و خداپسندانهای زد که به شدت هم با استقبال مردم مواجه شد. اقدامی که طی ماههای گذشته منجر به راه اندازی کمپینی برای نجات جوانان محکوم به اعدامی شد که به دلیل اختلافات خانوادگی و موارد مشابه دست به جرایمی زدهاند که دستگاه قضا برای آنها حکم اعدام صادر کرده است. شرایطی که در بسیاری از موارد میتوانست با پرداخت دیه یا موارد مشابه به آسیب دیدگان جرم، یک زندانی محکوم به اعدام را از پای چوبه دار رها کند.
چاوشی در این کمپینها که عمده فعالیت آنها در کانالها و فضای مجازی صورت گرفته و گفته میشود بسیاری از افراد مشهور و صاحب نفوذ نیز با چاوشی در ارتباطند، با انتشار فراخوانی با نام بردن از اسم فرد زندانی و شرح حال کوتاه زندگیاش که توسط او و افراد دیگر شناسایی شدهاند، از طرفداران و اعضای این کمپین میخواست تا با تأمین مبلغ دیهای که محکوم در صورت رضایت شاکیان پرونده پرداخت کند، او را از طناب اعدام نجات دهند. شرایطی که عمدتاً با استقبال مردم رو به رو میشد و مجالی را فراهم میکرد که زندانی محکوم به اعدام با پرداخت این دیه از مجازات اعدام رها شود و در نهایت هم با همین یک جمله چاوشی ماجرا تمام میشد: «مبلغ مورد نیاز تأمین شد»
یکی دیگر از اتفاقاتی خرداد ماه سال ۱۳۹۹ نام محسن چاوشی را بار دیگر بر سر زبانها انداخت، مجادله مجازی او با همسر یکی از خوانندگان مطرح لس آنجلسی بود. ماجرا از آنجا شروع شد که مهشید حامدی، همسر ابراهیم حامدی از خوانندگان لسآنجلسنشین پس از اینکه محسن چاوشی همزمان با شبهای قدر شعری در خصوص امیرالمومنین (ع) را در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به اشتراک گذاشت، به او حمله تندی کرد و او را خواننده حکومتی خواند که از کلماتش «بوی تعفن، عقب ماندگی و وحشیگری» میبارد. همین کلمات توهینآمیز بود که گویی خون محسن چاوشی را به جوش آورد تا با انتشار متنی بلند و شعرگونه در دفاع از اصول و اعتقاداتش پاسخی صریح به این گستاخی بدهد.
چاوشی هوشمندانه در متن شعرگونه خود، از آن دسته خوانندگان خارجنشین من جمله ابراهیم حامدی که برای کنسرت به عربستان سعودی سفر کردند و علیه اعتقادات ملی و دینی مردم ایران موضع گرفتند، بهشدت انتقاد کرد تا باردیگر ثابت کنند بر سر اعتقادات و اصول خود، اهل تعارف و محافظهکاری نیست، حتی اگر لازمهاش ریسک به چالش کشیدن اعتبار یکی نمادهای اصلی جریان موسیقی فارسی در خارج از کشور و انتقاد صریح از عملکرد ضد ملی او باشد.
این واکنش خیلی زود مورد توجه رسانههای رسمی قرار گرفت و بسیاری از روزنامههای سراسری فارغ از جناح و رویکرد سیاسی در صفحه نخست خود به آن پرداختند. وجه مشترک این پرداخت رسانهای هم تحسین صراحت و واکنش بی لکنت چاوشی در مواجهه با یک توهین مجازی علیه اعتقادات ملت ایران بود.
به هر حال محسن چاوشی با وجود برخی حاشیهها و اتفاقاتی که طی سالهای اخیر همواره با او همراه بوده، از جمله هنرمندانی است که تلاش کرده غیر از موارد معدود و انگشت شمار از فضای مجازی برای استفاده از فعالیتهای خیرخواهانه استفاده کند. اما این درجه از شهرت و خبرسازی به همین اقدام خیرخواهانه محدود نشد، چرا که وی در سال ۱۳۹۹ و در شرایطی که احساس میشود او مقداری از نزدیکان و همراهان هنریاش دوری گرفته دست به انتشار کتاب شعرش با نام «این عشق هیولایی» زد. اثری که اگرچه با استقبال بسیار خوبی از سوی هوادارانش مواجه شد، اما آنچنان که باید مورد استقبال اهالی شعر وادب قرار نگرفت و شرایطی را ایجاد کرد که بسیاری از منتقدان و شنوندگان آثارش از رویه فعلی محسن چاوشی که مایل است از صفر تا صد آثارش به اسم او تمام شود، انتقاد کنند. انتقاداتی که بازهم منجر به خبرسازی از چهرهای شد که نمیتوان از او و کارهایش به همین راحتیها عبور کرد.
احمد علی راغب؛ نواگر ماندگار تاریخ که طلایه دار موسیقی انقلاب بود
بدون تردید درگذشت احمد علی راغب به عنوان یکی از ماندگارترین و شناخته شده ترین آهنگساز آثار موسیقایی انقلابی و حماسی در تاریخ هجدهم آذر ماه سال جاری پس از مدتها مبارزه با بیماری سرطان میتواند این هنرمند را به عنوان یکی از چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۹۹ معرفی کند. زنده یاد راغب هنرمندی بود که انتشار پیامهای تسلیت هنرمندان و مجموعههای مختلف فرهنگی هنری و حتی سیاسی در آذرماه سال جاری نشان داد که او یکی از طلایه داران بزرگ و شناخته شده موسیقی انقلاب است که خلق آثار ماندگاری از سوی این هنرمند، وی را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین ها در عرصه موسیقی انقلاب معرفی کند.
مرحوم احمدعلی راغب آهنگساز و نوازنده سازهای تار، سه تار و عود و نواساز سال ۱۳۲۳ در شهر بندرانزلی متولد شد. این هنرمند از دوران طفولیت موسیقی را با ساز دهنی شروع کرده و سپس جذب ساز سنتور میشود. وی در این دوره قطعات گیلانی را با اشعاری از سرودههای خود به زبان گیلکی اجرا میکرده که باعث شهرتش در بندرانزلی شده بود.
آموزش جدی موسیقی با از کلاس تارِ یحیی نیکنواز آغاز شده و نوازندگی تار او از همین سال به شکل جدی آغاز میشود. در سال ۱۳۴۲ که پس از اخذ دیپلم به عنوان معلم در آموزش و پرورش رشت مشغول خدمت و همزمان وارد ارکستر رادیو شد که در این چارچوب هفتهای یک تصنیف همراه با شعر برای خوانندگان رادیو گیلان آماده میکرد.
زنده یاد راغب هنرمندی بود که انتشار پیامهای تسلیت هنرمندان و مجموعههای مختلف فرهنگی هنری و حتی سیاسی در آذرماه سال جاری نشان داد که او یکی از طلایه داران بزرگ و شناخته شده موسیقی انقلاب استراغب همچنین ماهی دو بار به تهران میآمد و نزد علی اکبر سرخوش به فراگیری تار میپرداخت تا در زمینه بداهه نوازی نیز تجربه کسب کند و پس از هشت سال همکاری با رادیو و تلویزیون گیلان و ساختن چهل قطعه موسیقی با کلام و بدون کلام در سال ۱۳۵۰ بود که جهت ادامه تحصیل به تهران منتقل میشود و همچنان به عنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش خدمتش را ادامه میدهد. البته پس از چندی در ارکستر سازهای ایرانی مفتاح که زیر نظر مهدی مفتاح فعالیت میکرد به عنوان آهنگساز و نوازنده عود مشغول به کار شده و آهنگهایی نیز برای خوانندگان معروف آن زمان میسازد و نیز قطعات «فولکور» گیلانی بدون کلام را که در دوران جوانی کشف کرده بود با همین ارکستر اجرا و ضبط میکند.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: سال ۱۳۹۹ یکی از غمانگیزترین و رخوتانگیزترین سالهای تاریخ موسیقی ایران و جهان بود، سالی پر از حوادث و ماجراهای متعدد که تحت تأثیر ویروس کرونا بیشتر از هر زمانی چرخه معیوب و پر از ایراد و اشکال نظام اقتصادی و فرهنگی موسیقی ایران را عیان کرد و شرایطی را فراهم کرد که فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی نیز متأثر از این ماجرا با یک افت محسوس کیفی و کمی مواجه شود.
در کنار این احوالات مرتبط با اقتصاد موسیقی نیز، بودند هنرمندان و بزرگانی که در سال ۹۹ دار فانی را وداع گفتند و به دلیل تعدد این درگذشتها سال بسیار غم انگیزی برای موسیقی ایران رقم زدند، ماجرا هم وقتی غمانگیزتر میشود که میدانستیم و میدانیم که جایگزینی هم برای این آدمهای ارزشمند موسیقی به ویژه در حوزه موسیقی اقوام ایران پیدا نمیشود.
خلاصه اینکه اگر بخواهیم از چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۹۹ به افرادی اشاره کنیم قطعاً و حتماً درگذشت هنرمندان تأثیرگذار و جریان ساز موسیقی در سال ۹۹ میتواند هریک از این رفتگان را به عنوان چهره خبرساز موسیقی مطرح کند.
با در نظر گرفتن احوالاتی که به آن اشاره شد، کار انتخاب چهرههای خبرساز موسیقی سال ۹۹ قطعاً میتواند دربرگیرنده مؤلفههای متنوعتری از نگاه کارشناسان، مخاطبان و هنرمندان این عرصه باشد. بنابراین آنچه در گزارش پیش رو برای انتخاب چهرههای خبرساز موسیقی ۹۹ مطرح میشود، نگاهی مبتنی بر احوالات و فعالیتهای مؤثر این هنرمندان در عرصه موسیقی است که هنرمندان دیگری هم میتوانند در کنارشان به عنوان چهره خبرساز سال قرار گیرند.
آنچه میخوانید مروری بر اخبار مرتبط با پنج هنرمند حوزه موسیقی است که میتوانند به عنوان چهرههای خبرساز این حوزه در سال ۱۳۹۹ معرفی شوند.

محسن چاوشی؛ مبلغ مورد نیاز تأمین شد
یکی از خوانندگانی که با وجود عدم برگزاری کنسرت و کمترین حضور در مجامع فرهنگی هنری همواره در سیبل حاشیهها و خبرها قرار دارد، قطعاً محسن چاوشی است. یک خواننده خیلی خیلی عجیب که در ظاهر ماجرا کمترین مراوده و معاشرتی با محیط پیرامونش دارد، اما با آگاهی از آنچه در روزگارش میگذرد و البته بهرهمندی از دوستان و آشنایانی که با روحیات و اخلاقیاتش آشنایی کامل دارند، غافلگیریهایی را خلق میکند که تا مدتها تبدیل به یکی از چهرههای خبرساز حوزه موسیقی میشود.
محسن چاوشی اگرچه در مصاحبه نکردن و پنهان کاری رسانهای یکی از رکوردداران حوزه موسیقی است و اگر خبرنگاری بتواند با او مصاحبه یا گفتگویی داشته باشد، قطعاً میتواند از این دیدار و مصاحبه به عنوان یکی از خاطرات ماندگار دوران کاری خود یاد کند، اما با تمام این حاشیهها و اما و اگرها، وی دست به کارهایی میزند که هر خواننده و هنرمندی قادر به انجامش نیست. کما اینکه در همین چند سال بودند هنرمندان و افرادی که میخواستند کارهایی غیر از آنچه در حوزه فعالیتی شأن به مخاطب ارائه شده، انجام دهند، اما به آن نتیجهای که میخواستند به هزار و یک دلیل نرسیدند. نرسیدند چون آنچه میخواستند انجام دهند یا بدون پژوهش و تحقیقات میدانی بوده و یا آن قدر درگیر حواشی و منم منم هایی شده که انجام نشدنش بهتر از اجرایی شدنش بود.
محسن چاوشی با وجود برخی حاشیهها و اتفاقاتی که طی سالهای اخیر همواره با او همراه بوده، از جمله هنرمندانی است که تلاش کرده غیر از موارد معدود و انگشت شمار از فضای مجازی برای استفاده از فعالیتهای خیرخواهانه استفاده کنداین خواننده در سالی که گذشته با همراهی و معرفی تعدادی از افراد صاحب نام حوزههای مختلف دست به کارهای خیرخواهانه و خداپسندانهای زد که به شدت هم با استقبال مردم مواجه شد. اقدامی که طی ماههای گذشته منجر به راه اندازی کمپینی برای نجات جوانان محکوم به اعدامی شد که به دلیل اختلافات خانوادگی و موارد مشابه دست به جرایمی زدهاند که دستگاه قضا برای آنها حکم اعدام صادر کرده است. شرایطی که در بسیاری از موارد میتوانست با پرداخت دیه یا موارد مشابه به آسیب دیدگان جرم، یک زندانی محکوم به اعدام را از پای چوبه دار رها کند.
چاوشی در این کمپینها که عمده فعالیت آنها در کانالها و فضای مجازی صورت گرفته و گفته میشود بسیاری از افراد مشهور و صاحب نفوذ نیز با چاوشی در ارتباطند، با انتشار فراخوانی با نام بردن از اسم فرد زندانی و شرح حال کوتاه زندگیاش که توسط او و افراد دیگر شناسایی شدهاند، از طرفداران و اعضای این کمپین میخواست تا با تأمین مبلغ دیهای که محکوم در صورت رضایت شاکیان پرونده پرداخت کند، او را از طناب اعدام نجات دهند. شرایطی که عمدتاً با استقبال مردم رو به رو میشد و مجالی را فراهم میکرد که زندانی محکوم به اعدام با پرداخت این دیه از مجازات اعدام رها شود و در نهایت هم با همین یک جمله چاوشی ماجرا تمام میشد: «مبلغ مورد نیاز تأمین شد»
یکی دیگر از اتفاقاتی خرداد ماه سال ۱۳۹۹ نام محسن چاوشی را بار دیگر بر سر زبانها انداخت، مجادله مجازی او با همسر یکی از خوانندگان مطرح لس آنجلسی بود. ماجرا از آنجا شروع شد که مهشید حامدی، همسر ابراهیم حامدی از خوانندگان لسآنجلسنشین پس از اینکه محسن چاوشی همزمان با شبهای قدر شعری در خصوص امیرالمومنین (ع) را در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به اشتراک گذاشت، به او حمله تندی کرد و او را خواننده حکومتی خواند که از کلماتش «بوی تعفن، عقب ماندگی و وحشیگری» میبارد. همین کلمات توهینآمیز بود که گویی خون محسن چاوشی را به جوش آورد تا با انتشار متنی بلند و شعرگونه در دفاع از اصول و اعتقاداتش پاسخی صریح به این گستاخی بدهد.
چاوشی هوشمندانه در متن شعرگونه خود، از آن دسته خوانندگان خارجنشین من جمله ابراهیم حامدی که برای کنسرت به عربستان سعودی سفر کردند و علیه اعتقادات ملی و دینی مردم ایران موضع گرفتند، بهشدت انتقاد کرد تا باردیگر ثابت کنند بر سر اعتقادات و اصول خود، اهل تعارف و محافظهکاری نیست، حتی اگر لازمهاش ریسک به چالش کشیدن اعتبار یکی نمادهای اصلی جریان موسیقی فارسی در خارج از کشور و انتقاد صریح از عملکرد ضد ملی او باشد.
این واکنش خیلی زود مورد توجه رسانههای رسمی قرار گرفت و بسیاری از روزنامههای سراسری فارغ از جناح و رویکرد سیاسی در صفحه نخست خود به آن پرداختند. وجه مشترک این پرداخت رسانهای هم تحسین صراحت و واکنش بی لکنت چاوشی در مواجهه با یک توهین مجازی علیه اعتقادات ملت ایران بود.
به هر حال محسن چاوشی با وجود برخی حاشیهها و اتفاقاتی که طی سالهای اخیر همواره با او همراه بوده، از جمله هنرمندانی است که تلاش کرده غیر از موارد معدود و انگشت شمار از فضای مجازی برای استفاده از فعالیتهای خیرخواهانه استفاده کند. اما این درجه از شهرت و خبرسازی به همین اقدام خیرخواهانه محدود نشد، چرا که وی در سال ۱۳۹۹ و در شرایطی که احساس میشود او مقداری از نزدیکان و همراهان هنریاش دوری گرفته دست به انتشار کتاب شعرش با نام «این عشق هیولایی» زد. اثری که اگرچه با استقبال بسیار خوبی از سوی هوادارانش مواجه شد، اما آنچنان که باید مورد استقبال اهالی شعر وادب قرار نگرفت و شرایطی را ایجاد کرد که بسیاری از منتقدان و شنوندگان آثارش از رویه فعلی محسن چاوشی که مایل است از صفر تا صد آثارش به اسم او تمام شود، انتقاد کنند. انتقاداتی که بازهم منجر به خبرسازی از چهرهای شد که نمیتوان از او و کارهایش به همین راحتیها عبور کرد.

احمد علی راغب؛ نواگر ماندگار تاریخ که طلایه دار موسیقی انقلاب بود
بدون تردید درگذشت احمد علی راغب به عنوان یکی از ماندگارترین و شناخته شده ترین آهنگساز آثار موسیقایی انقلابی و حماسی در تاریخ هجدهم آذر ماه سال جاری پس از مدتها مبارزه با بیماری سرطان میتواند این هنرمند را به عنوان یکی از چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۹۹ معرفی کند. زنده یاد راغب هنرمندی بود که انتشار پیامهای تسلیت هنرمندان و مجموعههای مختلف فرهنگی هنری و حتی سیاسی در آذرماه سال جاری نشان داد که او یکی از طلایه داران بزرگ و شناخته شده موسیقی انقلاب است که خلق آثار ماندگاری از سوی این هنرمند، وی را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین ها در عرصه موسیقی انقلاب معرفی کند.
مرحوم احمدعلی راغب آهنگساز و نوازنده سازهای تار، سه تار و عود و نواساز سال ۱۳۲۳ در شهر بندرانزلی متولد شد. این هنرمند از دوران طفولیت موسیقی را با ساز دهنی شروع کرده و سپس جذب ساز سنتور میشود. وی در این دوره قطعات گیلانی را با اشعاری از سرودههای خود به زبان گیلکی اجرا میکرده که باعث شهرتش در بندرانزلی شده بود.
آموزش جدی موسیقی با از کلاس تارِ یحیی نیکنواز آغاز شده و نوازندگی تار او از همین سال به شکل جدی آغاز میشود. در سال ۱۳۴۲ که پس از اخذ دیپلم به عنوان معلم در آموزش و پرورش رشت مشغول خدمت و همزمان وارد ارکستر رادیو شد که در این چارچوب هفتهای یک تصنیف همراه با شعر برای خوانندگان رادیو گیلان آماده میکرد.
زنده یاد راغب هنرمندی بود که انتشار پیامهای تسلیت هنرمندان و مجموعههای مختلف فرهنگی هنری و حتی سیاسی در آذرماه سال جاری نشان داد که او یکی از طلایه داران بزرگ و شناخته شده موسیقی انقلاب استراغب همچنین ماهی دو بار به تهران میآمد و نزد علی اکبر سرخوش به فراگیری تار میپرداخت تا در زمینه بداهه نوازی نیز تجربه کسب کند و پس از هشت سال همکاری با رادیو و تلویزیون گیلان و ساختن چهل قطعه موسیقی با کلام و بدون کلام در سال ۱۳۵۰ بود که جهت ادامه تحصیل به تهران منتقل میشود و همچنان به عنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش خدمتش را ادامه میدهد. البته پس از چندی در ارکستر سازهای ایرانی مفتاح که زیر نظر مهدی مفتاح فعالیت میکرد به عنوان آهنگساز و نوازنده عود مشغول به کار شده و آهنگهایی نیز برای خوانندگان معروف آن زمان میسازد و نیز قطعات «فولکور» گیلانی بدون کلام را که در دوران جوانی کشف کرده بود با همین ارکستر اجرا و ضبط میکند.