با سلام و وقت بخیر خدمت شما دلنویسان عزیز!
عنوان:
عنوان دلنوشته «چه کسی گفت انسان» برگزیده شده است، که به چهار بخش تقسیم میشود.
«چه+کسی+گفت+انسان»
چه به معنای کدام است.
کسی به معنای شخص است.
گفت به معنای نطق کردن است.
انسان به معنای آدمیزاد است.
از لحاظ معنایی هر چهار واژهی عنوان دلنوشته معنا شد و هر کدام معنایی جداگانه را دارا بود، که در کنار یکدیگر معنای جدیدی را بهوجود آوردند.
از لحاظ استاندارد هیچکدام از واژگان عنوان کلیشهای محسوب نمیشود؛ چرا که واژهگان «چه کسی» در کنار یکدیگر به معنای کدام شخص است و واژگان «گفت انسان» در ادامه و معنا دادن به جمله برگزیده شده است که در کنار یکدیگر عنوان دلنوشته را بهگونهای سوالی میسازند. پس در نتیجه عنوان دلنوشته کلیشهای محسوب نمیشود. امّا در مورد عنوان یک نکته دیگر هم وجود دارد که در ادامه به آن پرداخته میشود.
ژانر:
ژانر دلنوشته «اجتماعی و تراژدی» برگزیده شده است. بنابراین باید پنجاه درصد دلنوشته دارای ژانر «اجتماعی» و پنجاه درصد دیگر دلنوشته دارای ژانر «تراژدی» باشد؛ که این عمل کاملاً انجام شده است و تقسیم بین ژانرها به درستی صورت گرفته است.
مقدمه:
مقدمهی دلنوشته از لحاظ معنایی و مفهومی بهطور واضح بیان شده است، بهطوری که لزومی ندارد تا خواننده دو بار یا چند بار دیگر مقدمه را بخواند تا کاملاً حس و احوالات آن را درک کند امّا در مقدمه ایرادات نگارشی دیده شد، بهعنوان مثال «کارافتاده، خیابان خیابان، آن، و، را که، صورتاش، است. و، تنش عروسکِ دست اربابان خوش لباس!، آنچنان، بودن را بر گردنش» این اشکالات که در مقدمه تاثیر منفی بهوجود آوردهاند.
انسجام:
اگر بخواهم انسجام پستهای دلنوشته را بهطور کلی بیان کنم، میتوان گفت تقریباً رعایت شده است امّا با این حال در بعضی از پستها تفاوت بهطور آشکار واضح است.
بهعنوان مثال این پارت...
در این برهه که انسان کالای دست بالا دستیان است، انسانیت را تنها فریب بزک شدهای میتوان خواند که همچنان به آن باور داریم.
و این پارت...
ما از آن آدمیانِ روزگارانِ جنگیم،
همان زمانها که اگر از چیزی جز جنگ صحبت میکردی، شرم وجودت را میگرفت!
یا اصلا بلد نبودی از چیزی جز فلاکت، رنج
و مردمانِ پوتین به پا کردهای که با کودکانشان خداحافظی میکنند، سخن بگویی.
ما همانهایی هستیم که از معشوقهها تنها بوسهی آخر را به یاد داریم... .
همانها که تنشان بازیچهی ترکشها شد و یک مشت کراواتزده با چسباندن واژهی قهرمان به پیراهنِ خونینشان، تمام آن سالهای سیاه را توجیه کردند؛
ما همانهایی هستیم که قلبهامان در جنگِ جهانی دوم ماند، و اکنون در دوران شما و میانِ افکار مضحکِ شما زندگی میکنیم.
که در آنها رعایت نشدن انسجام میان پستهای دلنوشته مشاهده میشود.
هدف:
هدف فرعی دلنوشته نشان دهندهی تنها فردی است که از ظلم و ستمهای موجود در جهان آگاه است امّا آن هم دیگر توان اسبق را برای مقاومت ندارد.
هدف اصلی دلنوشته نشان دهندهی ظلم و ستمهایی است که در جهان وجود دارد و فرد با نوشتن این ظلمات سعی دارد همگان را آگاه کند.
لحن یا بافت:
لحن دلنوشته ادبی انتخاب شده است که بر این اساس تمامی واژگان پارتهای دلنوشته باید بهطور ادبی بیان شده باشد، که این عمل کاملاً صورت گرفته است و لحن ادبی دلنوشته رعایت شده است.
رعایت اصول نگارشی:
در دلنوشته اشکالات نگارشی بسیاری مشاهده شد، به عنوان مثال «ناخنهایشان، صدایت را از گلو درنیامده خفه!، کل روز را افتاده بر رختخواب!، طلوع هر صبح لعنتی و تکرار مکررات.، دستهای لجز از خون پاک... .، لبهایمان، هی، چه برسد به زندگی در این جهان بی سروته!، کردنهایشان، کسیکه، هی انسانِ سیهچشم و سیهرو!، محکومِ محکومِ محکوم... «که آزادی هرگز حکم نمیراند. رفیق چهگوارا»، بزنگاههای، ماییم، میشویم؛ و، اسلحههایمان، میشویم، و، شویم در، ویرانهتریم.، زخمی، آدمیزاد، زخمی میزند بر تن پارهی خودش!، کرد... . و، زمین، و، دورانیم.، مانند گوسفندهای، لبهایش، درواقع، کودکانشان، بوسهی، معشوقهها، قلبهامان، ماند، و، آنقدر، اینجا» این اشکالات که در نتیجه باعث تاثیرات منفی در دلنوشته شده است. امّا بهغیر از تمام این اشکالات که در پارتها مشاهده شد، واژگان عنوان دلنوشته هم بهصورت درست ترتیبدهی نشده است. همانطور که مشاهده میشود «چه کسی گفت انسان» ترتیبدهی واژگان اشتباه است.
سخن منتقد:
اوّل از همه خدمت شما دلنویسان عزیز خسته نباشید عرض مینمایم و در وهله دوّم برایتان آرزوی آثار بیشتر را خواستار هستم.