جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه آرایه های ادبی را در شعر تشخیص دهیم؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش‌های ادبی توسط سلین با نام چگونه آرایه های ادبی را در شعر تشخیص دهیم؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 13,754 بازدید, 9 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش‌های ادبی
نام موضوع چگونه آرایه های ادبی را در شعر تشخیص دهیم؟
نویسنده موضوع سلین
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سلین
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
واج آرایی: در ادبیات، شاعران و نویسندگان از زیبایی تکرار حرف برای زیبایی سخن و تأثیر گذاشتن آن بر مخاطب از واج آرایی استفاده می کنند. مثال : جان بی جمال جانان میل جهان ندارد / هر ک.س که این ندارد حَقّا که آن ندارد. (در این بیت، واج آرایی با تکرار صامت « ج» رعایت شده است).

تکرار: اگه یه کلمه در جمله به صورت دوبار یا بیشتر بیاید به طوری که موسیقی درونی را افزایش دهد و تأثیر سخن را بیشتر کند، به این آرایه ادبی “تکرار” گفته میشه. مثال: از دَر دَر آمدی و من اَز خود به دَر شُدم / گویی کَزین جَهان به جَهان دِگر شدم. (در این بیت، از تکرار کلمه های «در» و «جهان» برای زیبایی شعر استفاده شده است).
 
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
مراعات نظیر (شبکه معنایی): اگه چند تا واژه را طوری استفاده کنی که از نظر جنس، نوع، مکان و زمان با هم تناسب داشته باشند، به این آرایه “مراعات نظیر” گفته میشه. باید بدونی که مراعات نظیر، از پرکاربردترین انواع آرایه های ادبی در شعر و نثر فارسی است. مثال : ابر و باد و مَه و خورشید و فَلَک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غِفلت نخوری. (در این بیت، واژه های ابر، باد، مَه، خورشید و فَلَک همه از یک مجموعه هستند).
 
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
تشبیه : کلمه تشبیه یعنی شبیه کردن چیزی به چیز دیگر! از تشبیه میشه در صحبت عمومی هم استفاده کرد، خب باید بدونی که هر تشبیهی ۴ رکن و پایه داره و باید بتونی در شعر و نثر تشخیصش بدهی. رکن اول: مُشَبّه، یعنی کلمه ای که میخوای اون رو به چیزی شبیه کنی. رکن دوم: مُشَبّه بِه، یعنی همون چیزی یا کسیه که مُشَبّه رو بهش تشبیه کردی. رکن سوم: وَجهِ شَبَه، یه کلمه ای که بهت میگه بین مُشَبّه و مُشَبّه بِه چه چیزی مشترکه. رکن چهارم: اَداتِ تَشبیه، کلمه ای که بهت میگه ارتباط بین چیزی که داشتی و چیزی که تشبیه کردی چی بوده. مثال: اون ماشین رو میبینی مثل لاک پشت پیر داره آروم میره! (اون ماشین= مشبّه / مثل= ادات تشبیه / لاک پشت پیر = مشبّهٌ به / آروم میره = وجه تشبیه).

مثال ادبی: بلم آرام چون قویی سبکبال / به نرمی بر سر کارون همی رفت. (بلم= مشبّه / چون= ادات تشبیه / قویی سبکبال = مشبّهٌ به / نرم و آرام پیش رفتن = وجه تشبیه)
 
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
کنایه: حرفی که دو تا معنی داره. یه معنای ظاهری و نزدیک به ذهن و یک معنای باطنی و دور از ذهن که در ادبیات، معنی باطنی و دور از ذهن مدنظر است و باعث ایجاد آرایه ادبی میشه. باید بدونی که خیلی از تکیه کلام های روزانه و ضرب المثل ها نوعی کنایه هستند. برای مثال : فلانی دَهانش بوی شیر می دهد (در واقع کنایه از اینکه هنوز بچّه هستی)، آب غوره نگیر (یعنی گریه نکن).
مثال ادبی:
بیفشرد چون کوه پا بر زمین / بخایید دندان به دندان کین (هردو مصراع، کنایه از ابراز شدت خشم است چون داره میگه پاهاش رو محکم کوبیده بر زمین و دندان هاش رو از شدت کین بهم فشار داده است).
 
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
سجع: دقت کردی که گاهی کلماتی در جمله است که وقتی میخونی یه آهنگ شبیه بهم داره. به این آرایه ادبی سجع گفته میشه و به نثری که سجع داشته باشد «مسجّع» می گویند. باید بدونی که در ادبیات، سجع میتونه موسیقی درونی (لفظی) و تأثیر کلام را افزایش دهد و سجع بیشتر در نثر به کار میره اما گاهی در شعر هم کاربرد دارد. مثال: هر که سخن نسنجد از جوابش برنجد. ( آهنگ کلمه “نسنجد” و “نرنجد” شبیه هم است).
مثال ادبی:
هنگام تنگ دستی در عیش کوش و مستی / کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را (تنگ دستی، مستی، هستی واژه های سجع هستند).
 
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
جناس: اگه دوتا کلمه یا بیشتر از نظر تلفظ حروف مشترک ولی در معنا متفاوت باشند، جناس گفته میشه. به کلماتی که جناس را بوجود می آورند، ارکان جناس گفته میشه. مثال: روزی برای پیدا کردن روزی به صحرا رفته بود. ( روزی اولی: یک روز، روزی دومی: رزق و نعمت).


تضاد (طباق): به کلماتی که از نظر معنی مخالف هم باشند، تضاد گفته میشه، مثل : نیکی و بدی، درویش و غنی، خواب و بیداری، سپید و سیاه. مثال: بسیار سیه سپید کرده است / دوران سپهر لاجوردی.
 
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
تلمیح: در ادبیات و نثرها، گاهی شاعر یا نویسنده برای زیباتر کردن متن از یه حدیث، داستان، خاطره، آیه، شعر، ضرب المثل و هر موضوع دیگری که اغلب مردم از آن سابقه ذهنی دارند، استفاده میشه که بهش آرایه تلمیح گفته میشه. مثال: یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور ( در اینجا اشاره به داستان حضرت یوسف داره).


تشخیص (جان بخشی به اشیا، انسان نمایی پدیده ها): هرگاه شاعر یا نویسنده به موجودی بی جان یا گیاه، عمل انسانی نسبت دهد از آرایه “تشخیص” استفاده کرد ه است. مثال: ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست تکه یخ ها به گریه افتادند ( گریستن سبزه نوعی جان بخشی است که باعث گریه اش شده!).
 
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
ضَربُ المَثَل ( تَمثیل ): حتما میدونی که بعضی حرفها در بین مردم در طی سالها معروف شده و در بَردارنده نکته یا لطیفه یا پندی است که بهش ضرب المثل گفته میشه. مثال: دَر نااُمیدی بَسی اُمید است / پایانِ شَبِ سیه سِپید است (یعنی میگه امیدوار باش بعد از هر سختی یه آسانی میاد)، گر صبر کُنی زِ غوره حَلوا سازی (یعنی صبور و بردبار باش)
 
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
مبالغه ( اغراق ): در واقع وقتی میخواهی در مورد شخص یا یه صحنه توصیف کنی و این توصیف به صورتیه که از نظر عقل و عادت محاله! یعنی زیادی داری بزرگش می کنی، اینجاست که گفته میشه داری مبالغه میکنی. مثال: هر وقت باران می بارد با خود می گویم، لابد دل آسمان برایت تنگ شده است (اغراق از اینکه آسمان هم دل دارد!).
مثال ادبی:

زسم ستوران درآن پهن دشت / زمین شد شش و آسمان گشت هشت. ( یعنی از شدت سم کوفتن اسبان و کثرت سوارکاران، یک طبقه از هفت طبقه زمین،به صورت گرد به آسمان رفت و درنتیجه زمین شش طبقه شد و آسمان هشت طبقه شد!! مگه چنین چیزی ممکنه؟! نه و این فقط یه مبالغه برای زیباتر کردن بیت شعر است.)
 
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
3,253
8,648
مدال‌ها
6
تخلّص: به اسم شاعر، تخلّص می گویند که معمولاً در بیت آخر یا یک بیت مانده به آخر می آید. مثال : سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی / عشق محمد بس است و آل محمد (سعدی در اینجا تخلّص است.)


تضمین: شاعر یا نویسنده، گاهی برای زیبا تر ساختن سخن و تأثیر گذاری آن به طور مستقیم از آیه، حدیث، مصراع یا بیتی از شاعر دیگر می آورد که به آن تضمین می گویند. تضمین دو گونه است: برای مثال، نظامی (مخزن الاسرار) از قرآن تضمین کرده: بسم الله الرّحمن الرّحیم هست کلید در گنج حکیم!
 
بالا پایین