جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه فیلمنامه بنویسیم؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط PardisHP با نام چگونه فیلمنامه بنویسیم؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,988 بازدید, 28 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع چگونه فیلمنامه بنویسیم؟
نویسنده موضوع PardisHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط no one

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,962
مدال‌ها
23
عناصر فیلم نامه ( سناریو )
عناصر فیلم نامه ( سناریو ) همه فیلمنامه ها از عناصر مشترکی تشکیل شده اند. حضور تمام این عناصر در یک فیلم نامه ضروری است و عدم توجه به هریک ازاین عناصر منجر به ایجاد ناهماهنگی و اختلال در روند تولید فیلم خواهد شد. با توجه به اهمیت عناصر تشکیل دهنده فیلمنامه در ادامه به ارائه توضیحات اجمالی در مورد این خواهیم پرداخت :


• توصيف (Action) این عنصر شامل توضیح در مورد صحنه های فیلم می باشد . در این مرحله نویسنده به جزئیات موجود در صحنه و چگونی آنها اشاره می کند . این بخش یکی از خلاقانه ترین بخش های نوشت فیلمنامه محسوب می شود .

توصیف صحنه نیز همانند عنوان صحنه از 4 سانتیمتری سمت راست لبه کاغذ آغاز می شود و تا حاشیه 1 سانتیمتری سمت چپ ادامه دارد. اما تعداد خطوط توصیف صحنه می تواند از یک خط تا هر تعداد مورد نیاز باشد .


نکته 1 : چنانچه نام کاراکتری را برای نخستین بار به میان می آورید، در فیلمنامه فارسی حتما آن را بولد کنید .


مثال : احمد وارد اتاق می شود .


نکته 2 : برای توصیف صحنه باید از زمان حال استفاده کنید .


نمونه غلط : احمد وارد اتاق شد.
نمونه درست : احمد وارد اتاق می شود.


نکته 3 : پاراگراف ها را خلاصه کنید . بیش از 4 یا 5 خط حرفه ای نیست . گاهی خواننده حوصله خواندن پاراگراف های طولانی را ندارد . هر چه خلاصه تر بهتر .


نکته 4 : از به میان آوردن واژه های تخصصی مانند زوایای دوربین و نما ها پرهیز کنید . اگر قرار است در یک صحنه بخصوص روی یک نما تاکید زیادی بکنید و الزامی وجود دارد، آن را در یک خط بنویسید . زوایا و شات ها در حیطه اختیارات و تسلط کارگردان هستند و در نسخه اجرایی فیلمنامه وارد می شوند . پس از اینکار اجتناب کنید .


نکته 5 : سعی کنید پس از معرفی شخص برای اولین بار ، سن تقریبی او را نیز به صورت خلاصه اعلام کنید(. البته چنانچه سن کاراکتر نیز اهمیتی نداشت، می توانید آن را حذف کنید.) و چنانچه خصوصیات فیزیکی ظاهری ویژه ای دارد که مرتبط با داستان است و در جریان داستان تاثیر می گذارد، آنها را نیز خلاصه بیان کنید، در غیر اینصورت از اینکار اجتناب کنید و بگذارید تیم اجرایی و بخصوص کارگردان در این موارد تصمیم گیری کنند.


غلط : احمد ، 25 ساله ، با لباس نارنجی آستین کوتاه ، وارد اتاق می شود.
درست : احمد ، 25 ساله ، وارد اتاق می شود.
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,962
مدال‌ها
23
• عنوان صحنه (Scene Headings)
منظور از عنوان صحنه مکان (location ) مورد نظر نویسنده می باشد . در این قسمت نویسنده با اشاره مستقیم به مکان دقیق مورد نظر برای ضبظ فیلم اشاره می کند .


در این قسمت با عنوان صحنه آشنا می شویم که در زبان انگلیسی گاهی با عنوان اسلاگ لاین نیز شناخته می شود :
از منتهی علیه سمت راست (فارسی – فاصله 4 سانتیمتر از لبه کاغذ A4) آغاز می شود و به ندرت به انتهای خط و حاشیه سمت چپ می رسد .
توصیه مهم : عنوان صحنه باید حتی الامکان بسیار کوتاه باشد . از شرح و توصیفات زائد به شدت بر حذر باشید.
در زبان انگلیسی این جزء از فیلمنامه را با حروف بزرگ لاتین می نگارند . در زبان فارسی ب نازنین 14 با خط زیرین توصیه شده است .
این المان از سه جزء تشکیل شده است . جزء اول تعیین فضای کلی صحنه است . آیا یک فضای داخلی است یا خارجی ؟ برای نشان دادن فضای کل ، از عبارت “داخلی ” یا “خارجی” استفاده کنید .
جزء دوم لوکیشن یا محل دقیق صحنه است . می تواند اتاق خواب باشد . هال و پذیرایی یک خانه باشد . داخل یک ماشین باشد. یا یک استادیوم فوتبال .
و در نهایت جزء سوم ، زمان صحنه می باشد . که حرفه ای ها فقط از دو زمان کلی استفاده می کنند : شب یا روز .

توجه کنید که تمام استانداردهای مذکور مخصوصا برای نسخه اس پک و تا حدود زیادی برای نسخه اجرایی مورد استفاده قرار می گیرند . بنابراین ممکن است توضیحات تخصصی در فیلمنامه برای عنوان صحنه نگاشته شود که به هیچ عنوان به شخص فیلمنامه نویس در نسخه اس پک مربوط نمی باشد. که این چهارمین جزء عنوان صحنه است و فقط مخصوص نسخه اجرایی می باشد و به هیچ عنوان نباید توسط نویسنده نسخه اس پک اشاره شود (به عنوان نویسنده ، از دخالت بیجا در حیطه تخصصی تیم اجرایی پرهیز کنید) .


مثال :
داخلی – اتاق خواب – روز
خارجی – استادیوم – شب



نکات مهم :

  • برای زمان تنها از شب و روز استفاده کنید . چون تنها برای معین کردن نورپردازی ، و تمهیدات فیلمبرداری و … مورد استفاده قرار می گیرد. تعیین زمانهایی مثل “بعد از ظهر ، گرگ و میش ، نیمه شب و غیره ” اصولی و حرفه ای نیستند و بعدا توسط کارگردان و تیم اجرایی بهینه ترین تمهیدات هنری و فنی صورت می پذیرد.
  • چنانچه در صحنه های مختلف از یک لوکیشن، دو یا چند بار بهره می گیرید ، سعی کنید هر بار نام لوکیشن یکی باشد تا خواننده گیج نشود . به مثال زیر توجه کنید :

خارجی – فضای بیرونی جنگل بارانی – شب

دو صفحه بعد در یک صحنه با لوکیشن یکسان، عنوان را اینگونه می آورید :

خارجی – فضای بیرونی در جنگل – شب


این شیوه درست نیست . سعی کنید نام لوکیشن‌ها در طول فیلمنامه تغییری نکند . ضمن اینکه اینکار باعث عدم تمرکز خواننده فیلمنامه می شود و ممکن است خیال کند منظور شما جایی دیگر است .
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,962
مدال‌ها
23
نام شخصیت های فیلم نامه (Character Name)

این عنصر شامل نامگذاری شخصیت های داستان و استفاده از این اسامی در طول داستان به منظور تعیین گویندگان دیالوگ ها می باشد .
شما هم مثل بازیگر خودتان را در نوشته غرق کنید. شما نویسنده این فیلم‌نامه هستید و برای بخشیدن جذابیت به آن باید نام‌هایی خوب انتخاب کنید.

دیالوگ‌ها:

دیالوگ به فاصله 2.5 اینچ از حاشیه چپ آغاز می شود . و از حاشیه راست حدود 2 تا 2.5 اینچ می باشد. (انگلیسی). به اندازه 6.25 سانتیمتر از چپ و 6.25 سانتیمتر از راست (فارسی)


وقتی کاراکتری باید حرفی بزند ، کلمات او در قالب دیالوگ ، در متن فیلمنامه ظاهر می شوند .


نکته 1 : چنانچه کاراکتر حتی خارج از کادر باشد و صحبت کند ، باید متن صحبت او در فرمت دیالوگ گنجانده شود .
نکته 2 : چنانچه کاراکتر بلند با خودش حرف بزند و یا در ذهن با خودش یا مخاطب ارتباط برقرار کند نیز باید کلمات او در فرمت دیالوگ گنجانده شوند .
نکته 3 : برخی نرم افزارهای فیلمنامه نویسی این امکان را به نویسنده می دهند که بتواند دیالوگ نوشته شده را با صدای یک زن یا یک مرد بشنود . این امکان تنها یک جاذبه تبلیغاتی صرف می باشد و چندان فایده ای برای فیلمنامه نویسان ندارد . اما یک اصل مهم را یادآور می شود که در آموزش دیالوگ همین دوره آموزشی در خصوص آن بحث خواهیم کرد.

نام کاراکتر در انگلیسی با حروف بزرگ لاتین و در فارسی با حروف بولد نگاشته می شود. با فاصله 3.5 اینچ از حاشیه سمت چپ (انگلیسی) ، 9 سانتیمتر از سمت راست (فارسی می باشد). نام کاراکتر قبل از دیالوگ می آید تا خواننده متوجه شخصیت صاحب کلام باشد.


نکته 1 : نام کاراکتر می تواند یک نام واقعی باشد مانند : احمد و یا می تواند یک توصیف از کاراکتر باشد مانند : مرد چاق و یا شغل کاراکتر باشد مانند دکتر . گاهی ممکن است از دو کاراکتر مشابه استفاده کنید مثلا دکتر 1 و دکتر 2 .


نکته 2 : برای کاراکترهای فرعی نیازی به استفاده از نام خاص آنها نیست. اما برای کاراکترهای اصلی حتما از نام خاص استفاده کنید . مثلا اگر دو کاراکتر دکتر دارید که هر دو نیز جزو کاراکترهای اصلی هستند . نباید از دکتر 1 و دکتر 2 استفاده کنید. این ممکن است علاوه بر سایر مشکلات خوانشی ، برای بازیگران نقش های اصلی مناسب به نظر نرسد.
 
آخرین ویرایش:

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,962
مدال‌ها
23
بقیه موارد:

توضيح (Extension)

یک مشخصه توضیحی درباره گفتار شخصیت است که در سمت چپ نام شخصیت قرار داده شده و نشان می دهد این صحبت در صحنه دیده می شود یا اینکه تنها قابل شنیدن می باشد.که با توصیف صحنه و یا حالت شخص همرا است.
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,962
مدال‌ها
23
• گفتار (Dialogue)
بیان کلیه مکالمات درونی و بیرونی یک داستان . این عنصر با حفظ کامل ویژگی های کلامی شخصیت های داستان نه تنها به محتوای مورد نظر اشاره می کند بلکه با استفاده از ترفند های خاص به نشان دادن ویژگی های شخصیتی گوینده نیز می پردازد.



• حالت شخص (Parenthetical)
این توضیحات درواقع برای کمک به هنر پیشه ها هستند که متوجه شوند جمله را چطور و با چه لحنی ادا نمایند.


• انتقال (Transition)
این مورد برای زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که شخصیت داستان در حال انتقال به صحنه یا نمای دیگراست .



• گفتارموازي (Dual Dialogue)
این مورد زمانی که بخواهیم نشان دهیم دو کارکتر همزمان در حال صحبت هستند، استفاده می شود.
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,962
مدال‌ها
23
• نما (Shot)
نما در فیلمنامه در واقع اشاره ای است تا در صحنه بر روی یک شخص یا شی خاص تمرکز نماییم. تنها باید به این نکته بسیار توجه داشت که "صحنه را کارگردانی نکنیم". به عبارت دیگر تنها زمانی از این عنصراستفاده نماییم که واقعاً ضروری بنظر بیاید.


مجموعه نما


1)پنجره مغازه ها شروع به تلق تولوق و لرزش می کنند.
2)تابلو مغازه ها تاب می خورند.
3)آجرها و تکه های شیشه به پیاده‌روها می ریزند.
4)مردم برای پیدا کردن جان پناه می گریزند.

نکته : در نسخه اس پک ، چه در مورد مونتاژ و چه در مورد مجموعه نما ، بهتر است در توصیف صحنه منظور خود را برسانید . باقی کار را به عوامل اجرایی بسپارید. چنانچه بخواهید اینکار را در توصیف صحنه انجام دهید که توصیه ما نیز همین است ، بهتر است از خطوط جدا استفاده کنید تا حس یه خواننده منتقل شود . مثلا :


پنجره مغازه ها شروع به تلق تولوق و لرزش می کنند.
تابلو مغازه ها تاب می خورند.
آجرها و تکه های شیشه به پیاده‌روها می ریزند.
مردم برای پیدا کردن جان پناه می گریزند
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,962
مدال‌ها
23
خصوصیات فردی مورد نیاز فیلمنامه نویسی:


1- اشتیاق و علاقه زیاد و توانایی در نوشتن – علاقه و استعداد ذاتی از مهم ترین عوامل در موفقیت هر فیلمنامه نویس به شمار می رود .
2- تخیل و خلاقیت پایه و اساس نویسندگی است .
نویسندگی بر مبنای تخیل و خلاقیت نویسنده پایه گذاری می شود .
3- آگاهی از اصول و مبانی فیلم نامه نویسی و آگاهی از تکنیک های فنی سینما و توانایی به کارگیری این تکنیک ها
4- تمرکز و دقت یکی از ملزومات اجتناب ناپذیر در حرفه نویسندگی به شمار می رود . برای در نظر گرفتن کوچکترین موارد و اتفاقات در روند فیلمنامه نویسنده به تمرکز و دقت بالا نیاز دارد .
5- انتقادپذیری یکی از خصوصیات مورد نیاز برای پیشرفت در این حرفه به شمار می آید .
6- انعطاف پذیری یک دیگر از خصوصیات مورد نیاز در این حرفه به شمار می آید .
7- صبر و تحمل برای مقابله با ناهمواری هایی که در روند نوشتن فیلمنامه ممکن است برای فیلمنامه نویس اتفاق بیافتد مانند طولانی شدن زمان ایده پردازی و یا دچار ایست فکری شدن برای مدتی مورد نیاز است .
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,327
46,962
مدال‌ها
23
شات:

نحوه قرارگیری شات ها در فیلمنامه همانند عنوان صحنه می باشد.


نمونه ای از شاتهای معروف :


  • ANGLE ON —
  • EXTREME CLOSE UP —
  • PAN TO —
  • (کاراکتر) POV —
  • REVERSE ANGLE —

فاصله میان دوربین و سوژه ( به ویژه شخصیت )

نمای خیلی دور ( Extreme Long Shot )
نمایی که از فاصله خیلی دور از سوژه فیلم برداری می شود و تصویری کلی از مکان رویداد ماجرا به دست دهد. چنین نمایی معمولا به عنوان نمای معرف به کار می رود.


نمای دور ، نمای عمومی ( Long Shot )
نمایی که از فاصله ای دور ، سوژه را نشان می دهد. در این حالت علاوه بر سوژه ، شخصیت ها و بخشی از محیطی که سوژه در آن قرار دارد ، نیز در این نما دیده می شود. این نما نگاهی کلی به موضوع دارد و موقعیت سوژه را در آن محیط و فضا نشان می دهد. در واقع نمای دور بیش از نمای نزدیک و متوسط ، درباره رابطه سوژه با محیط به ما اطلاعات می دهد. از این نما بسیار در شروع سکانس ها به ویژه سکانس آغازین استفاده می شود ، به عنوان آخرین نمای فیلم هم بسیار مورد استفاده قرار می گیرد.

نمای دور متوسط ، نمای نیمه دور ( Medium Long Shot )
نمایی در حد فاصل میان نمای دور و نمای متوسط. این نما ، گستردگی نمای دور را ندارد اما ، موضوع را کامل نشان می دهد.

نمای متوسط ( Medium Shot )
نمایی بین نمای دور و نمای نزدیک که شخص یا چند شخص را از مچ یا زانو به بالا و یا قامت آنها را به طور کامل در حالت نشسته نشان می دهد. این نما بیشتر برای نمایش روابط میان دو یا چند شخصیت و در عین حال ، ارائه اطلاعات کافی برای درگیر کردن تماشاگر مورد استفاده قرار می گیرد.


نمای نزدیک متوسط ، نمای نیمه نزدیک ( Medium Clos Shot )
نمایی در حد فاصل میان نمای متوسط و نمای نزدیک که از سی*ن*ه تا بالای شخصیت را نشان می دهد.


نمای درشت ، نمای نزدیک ( Close – Up )
نمایی که در آن چنین به نظر می رسد که دوربین به فاصله بسیار نزدیکی از سوژه رسیده است. در این نما ، صورت شخصیت ، یا نمای درشتی از چیزی ، پرده را پر می کند. نمای کلوزآپ برای رساندن احساسات ، واکنش ها و حالات روحی شخصیت به تماشاگر بسیار موثر است و بین تماشاگر و شخصیت درگیری احساسی زیادی خلق می کند و بیننده را وا می دارد تا فقط روی شخصیت و نه چیز دیگری تمرکز کند.
نماهای نزدیک از اشیا یا بخش هایی از اشیا ، برای جلب توجه تماشاگر به اطلاعات و جزئیات مهم ، خلق هیجان در اثر کاربرد آن شیء خاص ، و ارائه ارزش نمادین به آن ، انجام می شود.

« تصویر مقابل نمایی از فیلم مصائب ژاندارک ( 1928- The Passion of Joan of Arc) ، ساخته کارل تئودور دارایر ( Carl Theodor Dreyer ) است و یک نمای درشت است. »

نمای خیلی نزدیک ، نمای خیلی درشت ( Extreme Close-Up )
نمایی که از فاصله خیلی نزدیک به سوژه ، فیلم برداری می شود ، که در این صورت فقط جزئی از آن دیده می شود یا بخشی از آن بسیار بزرگ به نظر می آید. چنین نمایی اگر از بازیگری فیلم برداری شود ، فقط بخشی از چهره برای نمونه چشم یا دهان او را نشان می دهد.

نماهای بالا نماهای اصلی هستند ، در این زمینه نماهای دیگری نیز وجود دارد که حالتی بینابینی دارند ، از جمله می توان به نماهای زیر اشاره کرد:

قاب کامل ، فول شات ( Full Shot )
نمای دوری که تمام هیکل شخصیت را نمایش می دهد. در این حالت فرق سر او حدودا مماس با خط بالایی قاب و کف پای او مماس با خط پایینی قاب است.

نمای از زانو ( Knee Shot )
نمای متوسط از یک یا دو شخصیت که معمولا از زانو به بالا را شامل می شود.

نمای بسته ( Tight Shot )
نمایی که در آن شخصیت ها در فضای قاب محصور شده و فضای بیرونی کمی در آن به چشم می خورد. چنین نماهایی فاصله میان تماشاگر و شخصیت ها را کم می کند و حس همذات پنداری بیشتری ایجاد می کند.

نمای حاوی جزئیات ( Detail Shot )
نمایی که جسمی کوچک یا جزئی از آن را یا بدن شخصی را نشان می دهد. این نما درشت تر و حاوی جزئیات بیشتری از نمای درشت(کلوزآپ ) است.


زاویه دوربین با سوژه

نمای سربالا ( Low – Angle Shot )
نمایی که از زیر سطح مستقیم دید چشم و در حالی که انگار دوربین از پایین به سوژه می نگرد ، فیلم برداری شود. چنین نماهایی بر خلاف نمای سرپایین موجب می شوند که موضوع ( شخصیت ، شیء و سوژه ) مسلط ، عظیم و حتی تهدید کننده به نظر برسد. در این نماها معمولا سعی می کنند که پس زمینه را حذف کنند و یا به حداقل ممکن تقلیل دهند و شخصیت مورد نظر را بر زمینه آسمان یا سقف نشان دهند. همچنین حرکت شخصیت هایی که از این زاویه از آنها فیلم برداری می شود ، شتابدار به نظر می آید و بیننده خود را در مواجه با یک خطر حس می کند.

نمای خیلی سر بالا ( Extreme Low- Angle Shot )
نمایی که کاملا از زیر شخصیت گرفته شده و به نظر می رسد که شخصیت بر دوربین خیمه زده است. از این نما به ویژه برای نشان دادن ساختمان های بلند و هراسناک استفاده می شود.

نمای سر پایین ( gh Angle Shot )
نمایی که از بالای سر سوژه و رو به پایین فیلم برداری می شود. در این حالت دوربین رو به پایین به سوژه نگاه می کند. این نما ، ارتفاع و ظاهر شخصیت ها را تغییر می دهد و حرکت آنها را کند جلوه می دهد ، به این دلیل چنین نمایی می تواند ، شخصیت مورد نظر را آسیب پذیر نشان دهد. برای مثال نمای سرپایین از شخصیتی که در بیابانی سرگردان است.

نمای خیلی سرپایین ( Extreme gh-Angle Shot )
نمایی از بالای سر سوژه ( عمودی) ، که معمولا با بازو ، برج ، هلیکوپتر و... فیلم برداری می شود. در چنین تصاویری شخصیت ها نمود چندانی ندارند و فقط تصویری کلی از عرصه یا چشم انداز ماجرا به دست می آید.

نمای از بالای سر ( Overhead Shot )
نمایی که درست از بالای سر شخصیت یا از فضای بالای وقوع رخداد گرفته می شود. این نما برای نشان دادن اسارت شخصیت در محیطی کوچک یا سردرگمی و اغتشاش حاکم بر صحنه موثر است.

نمای هوایی ( Aerial Shot )
نمایی که از هوا و با کمک تجهیزات متصل به هلیکوپتر ، هواپیما ، بالن و غیره گرفته می شود. نمای هوایی هنگامی مورد استفاده قرار می گیرد که امکان استفاده از جرثقیل ممکن نیست و یا زمانی که نمایش محل ماجرا به طور همه جانبه لازم است. گرفتن نمای هوایی بسیار مشکل است اما جزء نماهای بسیار جذاب و تاثیرگذار است.

نمای ( دید) چشم پرنده ( Bird's – Eye View )
نمایی که از دوربینی که در فاصله ای دور ، از بالا به پایین نگاه می کند، فیلم برداری می شود. این نما معمولا با جرثقیل یا هلیکوپتر ، فیلم برداری می شود. چنین نمایی از این زاویه و با این فاصله ، بر شخصیت ها و اماکن خاصی تاکید ندارد ، بلکه تنها دیدی کلی و اطلاعاتی عمومی به تماشاگر می دهد.


زاویه کج ( Dutch Angle )
نمایی که در آن ، در تصویر حاصل بر پرده ، به نظر می رسد شخصیت ها و اشیا تا حدی کج شده اند و از زاویه معمولی عمودی منحرف شده اند. از این نماها برای نشان دادن رویا یا توهم شخصیتی ، برای ایجاد حس بی تعادلی و نا امنی استفاده می شود. همچنین این نماها ، می توانند معرف بروز حوادث ، خشونت یا هوای طوفانی باشند.




« در تصویر مقابل نمایی از فیلم مرد سوم ( 1949- The Third Man) ، ساخته کارل رید ( Carol Reed ) را می بینید ، که در آن شخصیت فیلم ( ارسن ولز ) از دست پلیس فراری است و هر لحظه ممکن است گیر بیفتد. فیلم ساز برای نشان دادن ترس و هراس او ، با زاویه ای کج از او فیلم برداری کرده.»



نمای سه رخ ( Three – Quarter Shot )
قرار دادن دوربین در زاویه و موقعیتی که 75 درصد سوژه را ضبط کند و به آن حس و حالی واقعی تر از تصویر از زاویه کاملا رو به رو بدهد.


حرکت دوربین یا سوژه یا هر دو

نمای تراولینگ ( Traveling Shot )
در این نما دوربین روی زمین ، با استفاده از پایه ای چرخ دار ، یا روی ریل حرکت می کند و ماجرا را تعقیب می کند ، یا تماشاگر را با خود به جایی می کشاند.


نمای جرثقیلی ، نمای کرین ( Crane Shot )
نمایی که از بالای جرثقیل و معمولا همراه با حرکت دوربین ، به واسطه حرکت کرین ، فیلم برداری می شود. در اینگونه نماها ، می توان شخصیت را در حرکتش به سوی بالای پله ها همراهی کرد ، با شخصیتی در فاصله های دور همگام شد ، بالای سر جمعیتی چرخ زد و روی شخص خاصی تمرکز کرد ، ارتفاع گرفت و ارتفاع را کم کرد و ... .

نمای تعقیبی ( Follow Shot )
نمایی که طی آن چنین به نظر می رسد که دوربین در تعقیب سوژه در حرکت است . ضبط چنین حرکتی یا به مدد تراولینگ امکان پذیر است که طی آن دوربین فیلمبرداری ، واقعا سوژه را تعقیب می کند یا به مدد عدسی زوم انجام پذیر است که دوربین بی حرکت است. در صورت استفاده از عدسی زوم ، وضوح اشیا ء محیط و نسبت سوژه به محیط دستخوش تغییر می شود.

نمای روی دست ( Hand – Held Shot )
نمایی که با دوربین سبک قابل حمل و گاه با کمک بندهای متصل به بدن که به فیلم بردار امکان حرکت می دهد ، فیلم برداری می شود . چنین نماهایی معمولا در فیلم های مستند و گزارش های خبری تلوزیونی به کار می آیند. اگر نما های روی دست ، بدون ابزای مانند استدی کم فیلم برداری شود ، تکان دارد و می لرزد و گاه به عمد در فیلم های داستانی استفاده می شود ، تا به آن حس و حال مستند ببخشد.

نمای از روی شانه ( Over-The – Shoulder Shot )
نمایی که از روی شانه بازیگر فیلم برداری شود و معمولا پشت سر ، گردن و شانه او ممکن است در قاب دیده شود. این نما معمولا در گفت و گوها و برای نشان دادن واکنش شنونده به کار می رود ، دوربین دائما چهره دو طرف گفت و گو را نشان می دهد تا تماشاگر متوجه واکنش های هر دو نفر شود.

نما با چرخش افقی ( Pan Shot )
نمایی که در آن ، دوربین به طور افقی به چپ یا راست ،حول محور ثابتی می چرخد. این حرکت دوربین معمولا به دلایل زیر انجام می شود :
1- تصویری کلی از محل صحنه به تماشاگر بدهد.
2- توجه تماشاگر را به ماجرای خاصی جلب کند و در عین حال ، او را از روابط اجزای صحنه آگاه کند.
3- حرکت شخصیت یا وسیله نقلیه ای را در چشم انداز وسیع افقی تعقیب کند.
4- دیدی کلی از آنچه شخصیت می بیند ، ارائه کند.

حرکت افقی واکنشی ( Reaction Pan )
حرکت افقی از کنش شخصی به واکنش شخصی دیگر نسبت به کنش آن شخص. این تکنیک برای نشان دادن تضاد میان دو نما استفاده می شود و حس خنده داری خلق می کند.

نما با چرخش عمودی ( Tilt Shot )
نمایی که طی آن دوربین ، در موقعیتی ثابت ، حول محور عمودی ، حرکتی رو به بالا یا پایین انجام دهد. چنین نمایی می تواند معرف دیدگاه ذهنی شخصیتی باشد که مکانی را از بالا به پایین و یا برعکس برانداز می کند. همچنین ، این نما می تواند حرکت موضوع را برای تماشاگر تعقیب کند و او را از محیط آگاه تر سازد.

نمای قوسی ( Arc Shot )
نمایی که طی آن دوربین دایره ای کامل یا ناکامل را دور موضوع می پیماید. از این نما می توان برای ایجاد حالتی سرگیجه آور استفاده کرد.

نمای نقطه نظر ( Point - Of – View Shot )
نمایی ذهنی که صحنه ای را عینا از دید و نقطه نظر یک شخصیت نشان می دهد ، بر چشم انداز او تاکید می کند و ما را به جای او می گذارد. در فیلم ها معمولا چنین نمایی با نماهای عینی ، که نمایشگر همان شخصیت در صحنه ای است تلفیق می شود. این نوع نماها به ویژه در فیلم های پلیسی و ترسناک حس تعلیق فیلم را افزایش می دهد ، چون به این ترتیب تماشاگر هم به نوعی جزئی از شخصیت می شود.

نمای عقب کشی ( Pull – Back Shot )
هر نمایی که با عقب کشیدن از سوژه همراه باشد. هدف از این عقب کشیدن ، بزرگ کردن میدان دید و ارائه اطلاعات بیشتر ، نمایش شخصیت یا شیئ دیگری و یا نشان دادن بخش بزرگ تری از محل است.

نمای رو به دوربین و پشت به دوربین ( Head – On , Tail – Away Shot )
نمایی از چیزی که به طور مستقیم رو به دوربین حرکت کند و آنقدر جلو می آید ، که تمام قاب را پر کند و سپس به تدریج در جهت مخالف از دوربین فاصله می گیرد ، تا دوباره در حد کانونی شدن قرار گیرد. این تکنیک معمولا برای نشان دادن گذشت زمان یا تغییر مکان به کار می رود.
 

no one

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
167
792
مدال‌ها
2
توضیحات کاملا مکفی بود این فیلمنامه که نوشتم برای شروع دو جهی میباشد یعنی تداخل واقعیت (تمام ماجرا مشاهدات واقعی خود من بود) با تخیل یعنی خواب بود. سعی کردم برای شروع کوتاه نویسی کرده و از اضافه کردن شخصیتهای بیشتر پرهیز کردم. در حال بیشتر قصدم به نوشتن فیلمنامه‌های کوتاه میباشد اما در ادامه نیز برای آینده رمانهایی را که نوشته‌ام را چون یک ارتباط عاطفی با آنها دارم را قصد دارم به فیلمنامه تبدیل کنم. برای همین در فضای نوشتن رمانهای خود نیم نگاهی به این موضوع را دارم و در اینجا لازم دیدم که یک تشکر نیز داشته باشم و آن اینکه من تقریبا به همه سایتهای رمان نویسی سر زدم و در بعضی نیز فعالیت داشتم و حتی رمان روی سایت دارم. اما خب سختگیری بی نظیر اینجا را پسندیدم مثلا در جای قبلی بشدت از سطح پایین ویراستارها وناظرین به شدت رنج میبردم. و همیشه بدون رودبایستی با آنها مشکل داشتم. وشاید همین امر باعث شده سطح قلم من حتی پایین هم بیاید. و اینکه سپاس
 
بالا پایین