جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونگی عبور از ایستایی قلم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش نقد توسط Tara Motlagh با نام چگونگی عبور از ایستایی قلم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 197 بازدید, 12 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش نقد
نام موضوع چگونگی عبور از ایستایی قلم
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Tara Motlagh
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
بعضی از نویسندگان معتقدند برای نوشتن رمان خود باید منتظر لحظات خاص و یا الهام بنشینند، چون ایده‌ای برای ادامه رمان ندارند. احساس می‌کنند طبعشان خشک شده است و چیزی از چشمه قلمشان نمی‌جوشد. در چنین شرایطی چه باید کرد؟
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
نکته اول:
فی الواقع چیزی به اسم "الهام" وجود ندارد. اگر هم چنین چیزی باشد نمی‌شود روی آن برای نوشتن زیاد حساب کرد. چون ممکن است مواقعی خودی نشان دهد و در بیشتر مواقع هم دست ما را توی پوست گردو بگذارد و هر چه منتظرش بنشینیم خبری از آن نشود. در اینجا منظور از الهام بیشتر چیزی هست که از جایی فرای دنیای عادی، بر نویسنده نازل می‌شود. انگار که فرشتگان برای نویسنده تحفه آورده باشند. برای همین نویسنده تا از راه رسیدن این فرشتگان حامل الهام باید چشم به راه باشد و دست به نوشتن نبرد، یا نتواند که ببرد.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
نکته دوم:
کسانی که به صورت حرفه‌ای نویسندگی می‌کنند کاری با الهامات گاه به گاه ندارند. آنها می‌نویسند. چون خود نوشتن را الهام بخش می‌دانند. به قول نویسنده‌ای: فقط بنویس، حتی اگر مجبور شوی کل یک صفحه را با اسم خودت پر بکنی. رفته رفته چیزهایی در مغزت جرقه می‌زند.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
نکته سوم:
به نظر من چیزی که از آن به نام "الهام" یاد می‌شود، چیزی نیست جز حاصل جمع تجربیات پیشین ما، دیده‌ها، شنیده‌ها، مشغله‌های فکری روزمره و هزاران چیزی که از دنیای بیرون در حافظه خود به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه جذب می‌کنیم. گاه ترکیب آنها در اثر محرکی منجر به تولید ایده‌های جذاب و بکر می‌شود.
بنابراین تنها کار نویسنده این هست که به خوبی دنیای اطراف خود را درک کند، با تمام حواس خود. نویسنده تا ورودی نداشته باشد، خروجی قابل توجهی هم در کار نخواهد بود.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
نکته چهارم:
اگر ورودی داشتیم اما باز ایده‌ای به ذهنمان خطور نکرد چه؟
یک خرده زحمت دارد. درست مثل چاه زدن هست و رسیدن به جایی که آبی زلال و گوارا در زیر تخته سنگی سخت قرار دارد. یک نویسنده هم باید بتواند به محتوای ناخودآکاه خود نقب بزند. برای تونل زدن به محتوای ناخودآگاهمان باید شروع به تحریک آن کنیم. راه‌های زیادی برای این کار وجود دارد.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
چند تمرین برای از بین بردن خشکی قلم

تمرین:


از کسی بخواهید به صورت تصادفی یک شی را نام ببرد، هر چیزی می‌تواند باشد. مثلا مادرتان توی آشپزخانه دارد ظرف می‌شوید. در جواب می‌گوید: بشقاب.
حالا شما این "بشقاب" را در مرکز توجه‌تان قرار می‌دهید و بی‌درنگ سوال‌های بی‌شماری را با استفاده از طوفان ذهنی طرح می‌کنید؟
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
این بشقاب چه جنسی دارد؟ گران هست یا ارزان؟ طرح و نقشش چیست؟ آیا فقط برای غذا خوردن استفاده می‌شود یا ارزش هنری هم دارد که مثلا بزنند به دیوار؟ آیا امکان دارد کسی خاطره‌ای از یک بشقاب داشته باشد؟ مثلا بشقابی که جز جهیزیه یک زن باشد؟ یا بشقابی که مادرشوهر هدیه آورده باشد و برای مرد مهم باشد؟ یا بشقاب عتیقه‌ای که ناصرالدین شاه توی آن غذا خورده باشد؟ اگر هر یک از این بشقاب‌ها بشکند چه اتفاقی برای آدم‌ها می‌افتد؟
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
اگر کسی این بشقاب را بدزدد، اگر بچه کوچکی بزند و بشقاب خاطره سازی را که مرد و زنی اولین نهار زندگی مشترکشان را در آن خورده‌اند بشکند چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر زن بشقاب مادرشوهر را سر به نیست بکند چه می‌شود؟ اگر توی یک مهمانی دزدی بخواهد بشقاب ارزشمندی را از روی دیوار صاحبخانه بدزدد، اگر دزدی‌اش لو برود؟ یا نه اگر کسی کارش جمع کردن کلکسیونی از بشقاب‌ها باشد؟
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
این طوفان فکری سوال‌ها را می‌توانیم خیلی فراتر از این ادامه دهیم تا این‌که کلی ایده از دل این طوفان فکری بیرون بیاید. فقط توجه داشته باشید که بهتر است این سوالات را به سمتی ببرید که با آدم‌ها و احساسات آنها پیوند بخورد، برای آدم‌ها مهم باشد.
ما همین کار را می‌توانیم با خیلی از عناصر دیگر هم انجام بدهیم. مثلا می‌گویم اسم یک مکان به خصوص را به من بگویید. جواب یک دوست می‌تواند این باشد: انباری ته سوپرمارکت سر کوچه ما.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
حالا اگر بخواهیم با طوفان فکری این «انباری ته سوپرمارکت یک کوچه" را به پرسش بگیریم و سوال بارانش کنیم. هر چیزی که به ذهنتان می‌رسد بنویسید. نترسید. هر چیز با ربط و بی‌ربطی که به ذهن‌تان می‌رسد کافی‌ست. حتی سوال‌های مزخرف و احمقانه. هر چیزی.
 
بالا پایین