جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چیدمان واژه‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط سایدآ با نام چیدمان واژه‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 121 بازدید, 3 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع چیدمان واژه‌ها
نویسنده موضوع سایدآ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سایدآ
موضوع نویسنده

سایدآ

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
185
436
مدال‌ها
2
چیدمان واژه‌ها





انتخاب کلمات مناسب مهم است، اما برگزیدن جای درست کلمات در جمله نیز به همان اندازه‌ یا گاه بیشتر اهمیت دارد.



ساده‌ترین گام برای آغاز آموختن ساختارهای مختلف جمله‌نویسی کدام است؟
 
موضوع نویسنده

سایدآ

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
185
436
مدال‌ها
2
بیایید نگاهی بیندازیم به برخی از جملات فصل آغازین جلد اول «حکایت بلوچ»، اثر سترگ محمود زندمقدم:

«می‌رفتیم به زاهدان.»

«ایستاد راننده.»

««بوی دود چوب، آمیخته با عطر لیموعمانی و بوی زردچوبه، پر کرده بود فضای قهوه‌خانه را.»

«دل نمی‌داد راننده به راه افتادن.»

«ماندگار شدیم در قهوه‌خانه.»

«دراز کشیدیم روی تخت‌های چوبی، به هوای خوابی و خستگی‌درکردنی.»

«ابری بود آسمان همچنان، ابری یکدست و بلند و نازک.»

«سیلاب برده بود پاره‌های راه را.»

«دشنام می‌داد راننده.»

«لبریز آب باران بود کفش‌ها و جوراب‌ها.»

«فوتی کرد راننده در فانوس.»

«خبری نبود از کبود ابرها در آسمان.»

«خالی بود خیابان.»



اکنون فعل جمله‌های بالا را در انتهای جملات تصور کنید؛ جمله‌ها به شکل رایجی که از جمله‌‌‌نویسی در ذهن داریم نزدیک‌تر می‌شوند: «راننده ایستاد.»، «در قهوه ماندگار شدیم.» و...
 
موضوع نویسنده

سایدآ

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
185
436
مدال‌ها
2
آیا آوردن فعل در ابتدا یا میانه‌ی جمله نادرست است؟ نه، چون ما در گفتار روزانه‌مان هم به‌کرات چنین جملاتی را به زبان می‌آوریم. آیا همیشه باید این کار را بکنیم؟ این شیوه لزومن به متنی زیبا منجر می‌شود؟ نه، بستگی دارد به هدف جمله و سبکی که نویسنده برای اثر برگزیده.



هدف از ارائه‌ی این نمونه‌ها آن بود که قدمی کوچک برای آموختن شکل‌های مختلف جمله‌سازی باشد.

می‌توانید همین الان یکی از نوشته‌های قبلی‌تان را بردارید و بکوشید جای فعل را در اغلب جمله‌ها عوض کنید، بعد از هر تغییر از خودتان بپرسید: حالا این جمله روی کدام کلمه یا کلمات بیشتر تأکید می‌کند؟ صورت فعلی جمله در دریافت مفهوم تعلیق ایجاد می‌کند یا وضوح بیشتری به متن می‌بخشد؟ لحن و آهنگ جمله چه شکلی یافته است؟
 
موضوع نویسنده

سایدآ

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
185
436
مدال‌ها
2
رزمیدن با کلمات

واژه‌ها همیشه حاضر به یراقند و روزها را می‌توان با آن‌ها ساخت،‌ همواره.

می‌روم سراغ متنی خاص، متنی که در آن امیدی به یافتن واژه‌یی تازه باشد.

(واژه‌ی تازه یعنی کلمه‌یی که تاکنون در نوشته‌هایم به کار نبرده‌ام.)

و در پی این تازگی، به ادبیات تاجیکستان و افغانستان هم بی اعتنا نیستم که بهانه‌یی نیک‌اند برای یافتن ترکیب‌های نوآفرید.



و امروز با «رزمیدن» ساخته شد که در آغاز جستاری از ره‌نورد زریاب یافتمش:



«ولتر را پدیده‌ی شگفتی گفته‌اند. نام اصلی او، فرانسوا ماری آروئی است؛ اما کم‌تر کسی او را با این نام می‌شناسد. او که در سال ۱۶۹۴ در پاریس به جهان آمد، کودکی لاغر و رنجوری بود و این ضعف و بیمار‌گونه‌گی در سراسر زنده‌گانی همراهی‌اش کرد. کسی انتظار نداشت که وی عمری دراز داشته باشد؛ ولی زنده‌گانی‌اش هشتادوچهار سال به درازا کشید و او بخشی عظیمی از حیاتش را در جنگ‌وگریز، به سر برد: برای آزادی می‌ٰرزمید و از تاریک‌اندیشان زورگو می‌گریخت. و سرانجامِ این جنگ‌وگریز، پیروزی بود: پیروزی ولتر بر دشمنان، پیروزی روشن‌اندیشی بر تعصب و کژاندیشی.*»

و تا شب، جمله است که می‌سازم با «می‌رزمد».

با هیولای روزمرگی می‌رزمم که بنویسم و بنویسانم.
 
بالا پایین