با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!خب، بگین ببینم چی شد که شروع به نوشتن رمان کردین؟!
انگیزتون از کجا سرچشمه میگیره؟!
کسی تشویقتون کرد به این کار؟!
از وقتی متوجه چیزهای غیر معمولی میشدم که ازار دهند بودن و هیچ گوشی برای شنیدن حرف هام نداشتم دست به قلم میشدم دقیق نمیدونم کیخب، بگین ببینم چی شد که شروع به نوشتن رمان کردین؟!
انگیزتون از کجا سرچشمه میگیره؟!
کسی تشویقتون کرد به این کار؟!
خب، بگین ببینم چی شد که شروع به نوشتن رمان کردین؟! خوب من خیلی تنها بودم و نمیتونستم درد دلم رو به کسی بگم عادت نداشتم تو خودم تلنبار شد و یک تابستونی بود سال پنج بودم که میخواستم برم ششم دبستان خلاصه دیدم عهعه؟، بابا من میتونم هرجیزی که تو ذهنمه بنویسم!
انگیزتون از کجا سرچشمه میگیره؟! انگیزه ی من از دلم بیشتر دلی همه چیز و شرایط اجتماعی
کسی تشویقتون کرد به این کار؟! تشویق که پدرم بوده بیشتر ولی نه اونقدر که همیشه و همه جا باشن بیشتر علاقه و عشق خودم بوده و راهنمایی پدرم و تشویق دبیر ادبیاتم
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک