جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

آموزشی ژانر تراژدی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ژانر ها توسط ASHVAN با نام ژانر تراژدی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 686 بازدید, 12 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته ژانر ها
نام موضوع ژانر تراژدی
نویسنده موضوع ASHVAN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ASHVAN
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
تراژدی: در آن زمان لفظی که حاکی از فعل و عمل بود را دران و یا همان درام می‌نامیدند.
یک تفاوت مهم تراژدی و حماسه این است که گرچه در حماسه امور خارق العاده رخ می‌دهند اما در تراژدی امور خارق‌العاده و غیر معقول رخ می‌دهند. مثل جنگ انسان و خدایان.
تراژدی تقلید اعمال و رفتارهای انسانی‌ست. تراژدی جنگ عقل و میل است.

در بخش دیگر فن شعر ذکر شده که در اشعار قدیمی ۲ وزن به کار می‌رفت: وزن هروئیک و وزن ایامبیک.

وزن هروئیک که واژه‌ی هیرو را در بر دارد اشعاری در اوصاف قهرمانان بود. اشعار ایامبیک برای هجو کردن یکدیگر به کار برده میشد. هروئیک را تراژدی و ایامبیک را کمدی نامیدند.
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
هدف تراژدی

از نظر ارسطو هدف تراژدی کاتارسیس است. کاتارسیس به معنی پالایش و بیدار کردن عواطف انسانیت و برانگیختن حس ترس و شفقت است. تعبیر دیگری از واژه‌ی کاتارسیس حس سبک‌شدگی و تخلیه‌ی روانی است که به احساسات ما وضوح می‌بخشد.
ترسی که پدید می‌آید اگر به خاطر صحنه‌آرایی و آرایش نمایش باشد، هیچ ارزشی ندارد. بلکه آن ترسی ارزش دارد که برآمده از ترکیب رویدادهای داستان باشد که حتی اگر کسی نتوانست نمایش را ببیند، فقط با شنیدن آن بترسد.
و اما شفقت هنگامی برانگیخته می‌شود که دوستی در پی هلاک کردن دوستی باشد. اگر دو طرف دوست نباشند و دشمن باشند، شفقت را برنمی‌انگیزند.

 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
اجزای تراژدی

۱- افسانه‌ی مضمون / میتوس (هسته داستان یا پلات/ طرح - ترتیب حوادث و اعمال)

۲- سیرت / اتوس (شخصیت قهرمان یا کاراکتر)

۳- گفتار / لکسیس ( کلام یا تاثیر کلام در تراژدی)

۴- اندیشه / دیانویا ( حرف یا نتایج اعمال قهرمان)

۵- منظر نمایش/ اوپسیس (صحنه و دکور صحنه)

۶- آواز/ ملوس ( آواز کر یا دسته‌جمعی)

اگر برای تراژدی بخواهیم معادلی امروزی در نظر بگیریم، نه واژه‌ی تئاتر یا نمایش، بلکه واژه‌ی اپرا مناسب ترین واژه است. زیرا گردآورنده‌ی هنرهای گوناگونی چون آواز - رقص - نمایش و شعر است.

 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
۱- بخش افسانه‌ی مضمون

هسته‌ی داستان مهم‌ترین جزء تراژدی است. داستان باید دارای آغاز، میانه و پایان باشد.
در تراژدی هیچگاه افراد نیک به شقاوت نمی‌رسند و هیچگاه افراد بد به سعادت دست پیدا نمی‌کنند. زیرا میبایست هدف تراژدی را که کاتارسیس است محقق کنند و این دو حالت ترس و شفقت را برنمی‌انگیزند. بنابراین می‌ماند حالتی که قهرمان از افراد نیک نیست اما به شقاوت می‌رسد و سقوطش هم به دلیل بدذات بودنش نیست بلکه به دلیل خطای بزرگ و جبران ناپذیری است که مرتکب می‌شود.

 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
این خطای بزرگ را هامارتیا می‌نامند ( که معمولا خودشیفتگی و غرور است). هامارتیا خطای تراژیک یا نقطه ضعف شخصیت تراژیک است که به سه دسته تقسیم می‌شود:

  1. نقص انسانی یا قصور
  2. اشتباه بلااراده که پیامد برخی شهوات و هواهای نفسانی است.
  3. اشتباهی که از نظم الهی یا فوق طبیعی ناشی می‌شود.
از نظر ارسطو کردارهای تراژیک کردارهایی هستند که تغییر و تحول سرنوشت قهرمان در آن به وسیله‌ی «دگرگونی و بازشناخت» انجام پذیرد و به واقعه‌ای دردانگیز منجر شود.
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
  • دگرگونی: تبدیل و تحول وضع فعلی به ضد آن. ( دگرگونی از سعادت به شقاوت یا بالعکس)
  • واقعه‌ی دردانگیز: کرداری که موجب هلاک یا رنج قهرمان تراژیک شود مانند مرگ، شکنجه، جراحت
  • بازشناخت: بازشناخت لحظه بسیار مهمی‌ است که شخصیت اصلی نمایش به حقیقت پی می‌برد. در این زمان همه پرده‌ها کنار می‌رود، گره داستانی گشوده می‌شود و نظمی جدید به‌وجود می‌آید. {در کمدی پس از بازشناخت، مشکلات حل می‌شود و همه‌چیز به خوشی پایان می‌یابد.}
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
انواع بازشناخت:

  • بازشناخت به وسیله‌ی نشانه‌های مرئی : آثار زخم روی بدن، خال، دستبند، گردنبند، .... (ارزش هنری کمتری دارد زیرا نداشتن قوه‌ی ابتکار شاعر را می‌رساند)
  • بازشناخت به وسیله‌ی نشانه‌های که ذوق شاعر ان را ابداع کرده: مثلا صدای راه رفتن کسی
  • بازشناخت به وسیله‌ی یادآوری: شنیدن یک موسیقی شخص را به یاد شخصی دیگر می‌اندازد
  • بازشناخت به وسیله‌ی قیاس: کسی شبیه من خواهد آمد، و چون به جز فلانی کسی شبیه من نخواهد بود، پس آنکه خواهد آمد همان فلانی است.
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
۲- سیرت اشخاص داستان

اغلب قهرمان تراژدی تنهاست. و این تنهایی بیشتر به این دلیل است که داستان را غم‌انگیزتر کند.

شخصیت افراد داستان باید دارای ۴ ویژگی باشند:

۱- پسندیده باشند و حرکات سنجیده انجام دهند.

۲-مناسبت داشته باشند. مثلا اگر زن هستند حرکات مردانه انجام ندهند.

۳-مشابهت با اصل داشته باشند.

۴-ثبات داشته باشند. شخصیتشان در وسط داستان تغییر نکند.

 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
۳- اندیشه و گفتار (یا همان فرم و محتوا)

کلمات استفاده شده باید مبتذل و رکیک نباشند. عامیانه نباشند. واضح باشند. مبهم و معماگونه نباشند. در واقع روی مرز باریک زبان عوام و خواص باشند.

اندیشه‌ها حرف‌های قهرمانان یا نتایج رفتار آن‌هاست.
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
گره و گره‌گشایی در تراژدی

گره به آن قسمت از تراژدی گفته می‌شود که از اول تراژدی شروع شده و در نهایت به دگرگونی حال و سعادت یا شقاوت می‌انجامد. گره گشایی هم از جایی است که دگرگونی حاصل شده و قرار است به شقاوت یا سعادت بیانجامد.
 
بالا پایین