با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!انگلیسی | فارسی |
They said that the postman would be here by Monday | گفتند پستچی تا دوشنبه اینجاست. |
The postman is always here by 11 am | پستچی همیشه تا ساعت ۱۱ اینجاست. |
انگلیسی | فارسی |
The new street was opened by the Mayor | خیابان جدید توسط شهردار افتتاح شد. |
The wedding cake was made by Justin’s mother | کیک عروسی توسط مادر جاستین ساخته شد. |
انگلیسی | فارسی |
By pressing this button, you turn on the alarm system. Then by entering the code, you can turn it off again | با فشردن این دکمه سیستم دزدگیر را روشن میکنید. سپس با وارد کردن کد میتوانید دوباره آن را خاموش کنید. |
انگلیسی | فارسی |
I’ll send it by SMS; I can send it by email as well if you wish. | من آن را از طریق پیامک ارسال میکنم؛ در صورت تمایل میتوانم از طریق ایمیل هم ارسال کنم. |
Can I pay by credit card? | آیا میتوانم از طریق کارت اعتباری پرداخت کنم؟ |
انگلیسی | فارسی |
We went by train to Paris | با قطار رفتیم پاریس |
It’s easier to get there by car | رسیدن به آنجا با ماشین راحتتر است. |
Did you travel by plane | با هواپیما سفر کردی؟ |
I’ll have to go on the 8 am plane | من باید ساعت ۸ صبح با هواپیما بروم. |
Taylor is travelling in Nicole’s car | تیلور با ماشین نیکول سفر میکند. |
Have you ever travelled in a small plane? | آیا تا به حال با یک هواپیمای کوچک سفر کردهاید؟ |
My parents often go to Spain by plane. | والدینم اغلب با هواپیما به اسپانیا میروند |
انگلیسی | فارسی |
They painted the whole house by themselves! (They did it alone.) | تمام خانه را خودشان رنگ کردند (آنها این کار را به تنهایی انجام دادند.) |
I was all by myself in the house last night but I didn’t mind. (I was alone.) | دیشب در خانه تنها بودم ولی برایم اهمیتی نداشت. (من تنها بودم.) |
Did you build that castle all by yourself? (Did you do it alone?) | آیا آن قلعه را خودت ساختی ؟ (این کار را به تنهایی انجام دادی؟) |
انگلیسی | فارسی |
There’s a lovely café by the sea. We could go there. (The café is beside the sea.) | یک کافه دوستداشتنی در کنار دریا وجود دارد. میتوانستیم به آنجا برویم. (کافه کنار دریا است.) |
I live by a park | من کنار یک پارک زندگی میکنم. |
The park is beside my house | ورزشگاه کنار خانه من است. |
I live near a park | من نزدیک یک پارک زندگی میکنم. |
The park is in my neighborhood | پارک در همسایگی من است. |
I would love to live in a house by the jungle. | دوست دارم توی یک خونه کنار جنگل زندگی کنم |
Three people walked by the house as Harry opened the door. (They walked past the house.) | وقتی هری در را باز کرد، سه نفر از کنار خانه عبور کردند. (آنها از کنار خانه گذشتند.) |
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک