مجموعه اشعار کارو دردریان

[~Fateme.h~]

کارو دردریان

 

[~Fateme.h~]

(برو ای دوست... برو)

برو ای دختر پالان محبت بر دوش!
دیده بر دیده‌ی من، مفکن و نازم مفروش...
من دگر سیرم... سیر...

بخدا سیرم از این عشق دو پهلوی تو پست
تف بر آن دامن پستی که تو را پرورده‌ست

کم بگو، جاه تو کو؟ مال تو کو؟ بردهٔ زر
کهنه رقاصه‌ی وحشی صفت، زنگی خر!

گر طلا نیست مرا، تخم طلا... مَردم من
زاده‌ی رنجم و پرورده‌ی دامان شرف
آتش سی*ن*ه‌ی صدها تن دلسردم من

 

[~Fateme.h~]

دل من چون دل تو صحنه‌ی دلقک‌ها نیست
دیده‌ام ، مسخره‌ی خنده‌ی چشمک‌ها نیست

دل من مأمن صد شور و بسی فریاد است
ضربانش ، جرس قافله‌ی زنده دلان

تپش طبل ستم کوب ، ستم کوفتگان
"تِک تِک" ساعت، پایان شب بیداد است

 

[~Fateme.h~]

دل من، ای زن بدبخت هوس پرورِ پَست
شعله‌ی آتش "شیرین" شکن "فرهاد" است

حیف ازین قلب، ازین قبر طرب پرور درد
که به فرمان تو ، تسلیم تو جانی! کردم

حیف از آن عمر که با سوز شراری جانسوز
پایمال هوس و آنی کردم

در عوض با من شوریده، چه کردی؟ نا زن !
دل به من دادی؟ نیست؟

 

[~Fateme.h~]

صحبت از دل مکن، این لانه‌ی شهوت، دل نیست
دل سپردن اگر این است که این مشکل نیست

هان بگیر، این دلت از سی*ن*ه فکندیم بِه دَر
ببرش دور ببر
ببرش تحفه ز بهر پدرت، گرگ پدر

"کارو دردریان"

 

[~Fateme.h~]

(افسانه)

افسوس که گشت زیر و رو خانه‌ی من

مرگ آمد و پر گشود در لانه‌ی من

من مردم و زنده هست افسانه‌ی عشق

تا زنده نگاه دارد افسانه‌ی من

"کارو دردریان"