جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب کتاب آن نیمه شب

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط Negin jamali با نام کتاب آن نیمه شب ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 158 بازدید, 1 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع کتاب آن نیمه شب
نویسنده موضوع Negin jamali
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Negin jamali
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2
931a8271ef97440ebeed360a236f63d7.jpg

کد کتاب: 52601
شابک: 978-6001872556
قطع: رقعی
تعداد صفحه: 552
سال انتشار شمسی: 1400
نوع جلد: شومیز
سری چاپ: ۲
زودترین زمان ارسال: ۱۷ فروردین

معرفی کتاب آن نیمه شب:

عشق معجزه ایست شگفت‌انگیز که سوار بر جریان لطیف شعر و ترانه به قلبت پا می‌گذارد و از پس یکنواختی شب و روزهایت، دنیایی را به تصویر می‌کشد که خاکش از مهر و وفاست و آسمانش پر از آرزوهای شیرین و قشنگ. شاید باورش نکنی یا تنها در افسانه‌ها به دنبالش بگردی؛ اما آن حس دل‌انگیز آرام و بی‌سروصدا به قلبت راه می‌یابد و رفته‌رفته تمام سی*ن*ه‌ات را تسخیر می‌کند. بی‌آنکه بخواهی، دلت را به او می‌سپاری و قدم در جادۀ بی‌انتهای دلدادگی می‌گذاری. غرور تو را از ادامۀ این مسیر بر حذر می‌دارد و در کوچه‌پس‌کوچه‌های تردید و دودلی سرگشته و حیرانت می‌کند؛ اما هر بار که سنگینی نگاه دوست را حس می‌کنی، در قلب دیوانه‌ات چنان شور و هیاهویی بر پا می‌شود که هر احساسی جز عشق و دوست داشتن را از یاد می‌بری و هنگامی‌که صدای خوش‌آهنگش را می‌شنوی، قلبت باز شعر جدیدی از عشق و دلدادگی می‌خواند. می‌خواهی همه‌چیز را انکار کنی و به دنیای ساکت و آرام گذشته برگردی. به پشت سر نگاه می‌کنی؛ اما راه برگشت را نمی‌یابی. باران قصیده‌ای از جنس عشق می‌سراید و آهنگ سفر نواخته می‌شود. در آغاز این راه پرفرازونشیب هستی و آهسته بال می‌گشایی تا در آسمان آرزوهایت به پرواز درآیی؛ اما نه از شعر پنهان قلب محبوبت خبرداری و نه از سرگذشت غریبی که در انتظار توست.​
 
بالا پایین