جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب کتاب بر فراز زانپانو

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط isabella با نام کتاب بر فراز زانپانو ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 149 بازدید, 0 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع کتاب بر فراز زانپانو
نویسنده موضوع isabella
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط isabella
موضوع نویسنده

isabella

سطح
6
 
[ ارشد بخش عمومی ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سرپرست فرهنگ و هنر
Jan
6,416
11,173
مدال‌ها
11
معرفی کتب نشر

درباره کتاب بر فراز زانپانو
سفر به فضای ماورای جو و کشف گونه‌های متعدد و مختلف حیات بر سطح سیارات دیگر و به‌عبارتی تسلط بر منابع نهفته در آن سیارات، از آرزوهای دیرین بشر بوده است. آرزویی که سال‌هاست جامهٔ عمل پوشیده اما هنوز ناگفته‌های بسیاری برای مکاشفه دارد. آرزو موسی زاده شیرازی در کتاب بر فراز زانپانو راوی زندگی ساکنان سیارهٔ خیالی هانزو است. کسانی که برای آمادگی حضور در سیارهٔ زانپانو آموزش‌های سختی می‌بینند تا مهیای رویارویی با دشمنان سیاره شوند. چیترا، دختر جوان و ماجراجویی است که آرزوی حضور در زانپانو را دارد اما راه رسیدن به این آرزو بدون چالش نیست و این کتاب داستان رویارویی او با همین چالش‌هاست.

بخشی از کتاب بر فراز زانپانو
«فضای خلأ و تاریکی مقابلش به سوت‌و‌کوری داخل عرشهٔ پرواز بود. هزاران ستاره و سیارات در دوردست در هاله‌ای نور کم‌رنگ می‌درخشیدند. این تاریکی آن‌قدر بی‌انتها بود که در قاب آسمان‌نمای فضاپیما جا نمی‌شد. روی صندلی مخصوص خلبان نشسته و به روبه‌رو خیره شد. همه‌چیز در این سیاهی، بی‌کران، آرام و صلح‌آمیز به نظر می‌رسید. نگاهش به سیستم مسیریابی روی صفحهٔ نمایش کامپیوتری چرخید. به مقصد نزدیک بود باید برای ورود به جو و فرود نهایی آماده می‌شد. لبخند پیروزمندانه‌ای روی لبانش جا خشک کرده بود چرا که نه بعد از شش ساعت شناور ماندن در دنیای تاریکی بالاخره زمان فرود فرا رسیده بود. این فضاپیما را روی سطحی سفت و سخت بنشاند رسماً یک کاپیتان می‌شود. هنوز وارد جو نشده بود که یک سمت فضاپیما تکان شدیدی خورد. تکانی غیر عادی بود لحظه‌ای به‌سان نور سپری شد و تکان شدید دیگری وارد شد. دستیارش کمک‌خلبان دوم با چهره‌ای پریشان داخل عرشهٔ پرواز شد. فقط با نیم‌نگاهی به آن چهرهٔ آشفته می‌شد فهمید که در دردسر افتاده‌اند. سعی کرد آرام بماند. «چی شده؟» «بهمون حمله شده» آنویس خدای نور راه روشنایی را به آنها نشان دهد این روزها جنگ به خودی و غیر خودی هم رحم نمی‌کند. شتابان با سیستم ارتباطی ور رفت در تلاش بود تا پیامی به فضاپیمای ناشناخته که حالا درست وسط آسمان‌نما ظاهر شده بود برساند. «ما خودی هستیم این فقط به فضاپیمای توریستیه... ما خودی هستیم حمله نکنید.» به نظر رسید که پیامش را به خوبی دریافت کردند چون هیچ اقدامی برای حمله نکردند اما همچنان مقابل آنها ایستاده بودند ثانیه ای بعد پیام مسدود شدن راه ارتباطی روی شیشهٔ آسمان‌نما به نمایش درآمد. آن‌ها پیامی که ارسال شده را بدون آنکه بشنوند مسدود کردند سلاح‌های لیزری در دو سمت فضاپیمای دشمن در حال جان گرفتن بود. بدون هیچ فکر قبلی هدایت سیستم خودکار را به دست گرفت و فضاپیما را به سمت مخالف هدایت کرد اهمیتی نداشت که این یک فضاپیمای توریستی است و مردمانی بی‌گناه مسافران آن هستند. هدف دشمن فقط خون و خون‌ریزی بود و هدف او... سالم نگه داشتن مسافرانش. دستیارش روی صندلی کنار دستش مستقر شد و گفت: «جواب خون خونه می‌تونیم نابودشون کنیم.» حرف‌هایش را به خاطر آدرنالین بالا و تلاش‌های پی‌در‌پی برای جاخالی دادن از شلیک‌های لیزری دشمن یک خط در میان شنید متوجه منظورش شد اما با او هم‌عقیده نبود. نمی‌توانست خودش را مجبور به آسیب رساندن به کسی کند.»

انتشارات

انتشارات آئی سا
نوع

pdf

دسته‌بندی۲

رمان

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۴ صفحه
 
بالا پایین