جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

ترجمه شده کتاب حکایت‌های ازوپ (Aesop’s Fables)

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتابخانه توسط DELARAM با نام کتاب حکایت‌های ازوپ (Aesop’s Fables) ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 218 بازدید, 5 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته کتابخانه
نام موضوع کتاب حکایت‌های ازوپ (Aesop’s Fables)
نویسنده موضوع DELARAM
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELARAM
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
1,441
16,863
مدال‌ها
17
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
1,441
16,863
مدال‌ها
17
کد کتاب :35967
مترجم :همایون پاشا صفوی
شابک :978-9643630874
قطع :پالتویی
تعداد صفحه :186
سال انتشار شمسی :1393
نوع جلد :شومیز
سری چاپ :3


نام کتابکتاب حکایت‌های ایزوپ:‌ حکایت‌های شیرین و پندآموز یونانی
نویسنده: ازوپ
مترجم: امیرحسن مکی
ناشر چاپی: انتشارات آریا گهر
سال انتشار: ۱۳۹۴
فرمت کتاب: EPUB
تعداد صفحات: 125
زبان: فارسی
شابک: 978-600-7632-08-6
موضوع: کتابکتاب داستان و رمان نوجوان، کتاب داستان کودک
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
1,441
16,863
مدال‌ها
17
معرفی کتاب حکایت‌های ایزوپ: حکایت‌های شیرین و پندآموز یونانی

کتاب حکایت‌های ایزوپ: حکایت‌های شیرین و پندآموز یونانی نوشته‌ی ازوپ، از حکایت‌هایی کوتاه و آموزنده که اغلب از زبان جانوران نقل می‌شوند، تشکیل شده است.
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
1,441
16,863
مدال‌ها
17
ازوپ را بیشتر بشناسیم:


بنابر بر روایات، ازوپ (Aesop) در بین سال‌های 620 تا 560 قبل از میلاد مسیح زندگی می‌کرده و برده زاده بوده است. اما به دلیل دانش و هوشی که داشته اربابش او را آزاد می‌کند. اگرچه برخی از محققین به وجود او شک دارند، اما در تاریخ یونان و نوشته‌های هرودوت، پلوتارک و ارسطو از او نام برده شده است. حتی برخی او را همان لقمان حکیم می‌دانند.

ازوپ افسانه‌ها و حکایت‌های زیادی نوشته که بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان از نوشته‌های او الهام گرفته‌اند و رد پای آن‌ها در برخی از حکایت‌های سعدی و مولانا نیز نمایان است. افسانه‌های مختلفی در‌باره شخصیت و زندگی او وجود دارد. او استعداد خیلی عجیبی در داستان گفتن داشته و از طریق داستان‌هایش شهرت پیدا کرد و آزادی‌اش را به دست آورد.

حکایت‌های ازوپ (Aesop’s fables) علاوه بر جذابیت بسیار آموزنده و اخلاقی است و از آنجا که بیشتر از زبان حیوانات، اشیا و اساطیری که شخصیت انسانی به آن‌ها داده شده، نقل می‌شوند، برای کودکان و نوجوانان جذابیت دارند و در انتهای هر حکایت نکته‌ی اخلاقی و پند و اندرزی ارائه شده است.
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
1,441
16,863
مدال‌ها
17
کتاب حکایت‌های ایزوپ: حکایت‌های شیرین و پندآموز یونانی مناسب چه کسانی است؟

این کتاب برای تمام کودکان و نوجوانانی که علاقه‌مند به داستان‌های یونانی و کلاسیک هستند بسیار جذاب و مفید خواهد بود.

در بخشی از کتاب حکایت‌های ایزوپ: حکایت‌های شیرین و پندآموز یونانی می‌خوانیم:

جمعی قورباغه در یک مرداب به خوشی روزگار می‌گذراندند؛ آن‌ها بی‌هیچ دغدغه یا بی آن که کسی کاری به کارشان داشته باشد در آب شیرجه می‌زدند و بازی و آبتنی می‌کردند. اما بعضی از آنان معتقد بودند که این طرز زندگی درست نیست و باید پادشاه و قانونی داشته باشند، از این رو بر آن شدند که دست به دامان ژوپیتر شوند تا خواسته‌شان را برآورده کند: «ژوپیتر توانا، برای ما پادشاهی بفرست که بر ما حمکرانی و نظم و قانون برقرار کند.»

 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
1,441
16,863
مدال‌ها
17
ژوپیتر که از قور قور آنان خنده‌اش گرفته بود از آسمان کُنده درختی غول‌آسا در مرداب انداخت که آب‌ها را به شدت متلاطم کرد. قورباغه‌ها وحشت‌زده به ساحل مرداب پناه بردند و از آن جا هیولای وحشتناک را نظاره کردند؛ اما پس از چندی چون دیدند که تکان نمی‌خورد، یکی دو تن از شجاع‌ترین قورباغه‌ها به کُنده نزدیک شدند و حتی به خود جرئت دادند که به آن دست بزنند؛ اما باز کُنده تکانی نخورد. آن‌گاه قهرمانان بزرگ قورباغه‌ها روی کُنده پریدند و شروع به رقص و پایکوبی کردند. کمی بعد، بقیۀ قورباغه‌ها هم به آنان پیوستند.

تا مدتی قورباغه‌ها بی آن که کوچک‌ترین توجهی به حضور شاه خود در میان مرداب داشته باشند، روال سابق خود را پیش گرفتند. اما پس از چندی، باز خوشی زیر دلشان زد و از این رو دوباره به ژوپیتر شکایت بردند که: «ما یک پادشاه قدر قدرت می‌خواهیم؛ پادشاهی که حقیقتاً بر ما حکمرانی کند.»

این بار دیگر طاقت ژوپیتر طاق شد، پس لک‌لکی بزرگ نزدشان فرستاد که دمار از روزگارشان در آورد و آن‌ها را یکی پس از دیگری بلعید.
اکنون قورباغه‌ها پشیمان شده بودند، اما پشیمانی دیگر سودی به حالشان نداشت. بهتر است مملکت بی‌صاحب باشد، تا این که حاکمی جبار داشته باشد.
 
بالا پایین