جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب کتاب دزیره

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط شاهدخت با نام کتاب دزیره ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 351 بازدید, 7 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع کتاب دزیره
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شاهدخت
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,345
مدال‌ها
25
معرفی کتاب دزیره
دزیره مشهورترین رمان آن‌ماری سلینکو، نویسنده اتریشی - آلمانی است. سلینکو در این اثر، روایتی از زندگی دزیره کلاری دارد. دزیره‌ای که در ابتدا عاشق ناپلئون می‌شود اما بعد از اینکه ناپلئون دلش را می‌شکند، ملکه‌ی سوئد می‌شود.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,345
مدال‌ها
25
درباره کتاب دزیره
دزیره رمان تاریخی و عاشقانه‌ای برگرفته از اتفاقات نیمه دوم قرن هجدهم میلادی و به قدرت رسیدن ناپلئون بناپارات در فرانسه است. این داستان زندگی دختری از خانواده‌ای تاجر به نام دزیره را روایت می‌کند.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,345
مدال‌ها
25
دزیره در سن نوجوانی عاشق افسر جوانی می‌شود و با یکدیگر قرار ازدواج می‌گذارند. دست روزگار این افسر جوان را تبدیل به نخستین امپراطور فرانسه می‌کند. ناپلئون بناپارت برای تثبیت قدرت خود با ژوزفین ازدواج می‌کند و دزیره با دلی شکسته عشق خود را از دست می‌دهد.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,345
مدال‌ها
25
انچه این داستان را جذاب کرده است، سرگذشت دختر تاجر ابریشمی در میانه قرن هیجدهم نیست، بلکه سرگذشت یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ اروپا و جهان است اما نه آن صورتی که در شرح حال‌ها و زندگی نامه‌های معمول خوانده‌ایم.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,345
مدال‌ها
25
خواندن کتاب دزیره را به چه کسانی پیشنهادمی‌کنیم
اگر علاقه‌مند به داستان‌های عاشقانه‌ و مهم‌تر از آن علاقه‌مند به تاریخ هستید با خواندن این رمان تاریخی و عاشقانه می‌توانید هم تجربه‌ای به خاطرماندنی از از یک اثر عاشقانه داشته باشید و هم با وقایع نیمه دوم قرن هجدهم میلادی در اروپا و به قدرت رسیدن ناپلئون بناپارت آشنا شوید.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,345
مدال‌ها
25
درباره آنه ماری سیلینکو
آنه ماری سیلینکو نویسنده‌ای آلمانی است که در بین سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ رمان‌های پرفروشی را در آلمان به چاپ رساند. وی در سال ۱۹۳۹، در آغاز جنگ جهانی دوم، به همراه همسر دانمارکی‌اش به دانمارک پناهنده شد. چهار سال بعد از این واقعه، آن‌ها دانمارک را به مقصد سوئد ترک کردند و به آنجا پناهنده شدند. تعداد زیادی از رمان‌های او به فیلم تبدیل شده و به زبان‌های زیادی نیز ترجمه شده‌اند. آخرین اثر این نویسنده کتاب دزیره است.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,345
مدال‌ها
25
بخشی از کتاب دزیره

- اسم من برناردین اوژنی دزیره است. بدبختانه خانواده‌ام مرا اوژنی صدا می‌زنند. خیلی ترجیح می‌دهم دزیره صدایم بزنند.

ـ همهٔ اسم‌هاتان قشنگند. حالا من شما را چی صدا بزنم مادموازل برناردین اوژنی دزیره؟

احساس کردم سرخ شدم، ولی خدا را شکر هوا تاریک بود و او نمی‌توانست متوجه سرخ‌شدنم بشود. احساس می‌کردم گفت و شنودمان دارد حال و هوایی پیدا می‌کند که مامان خوشش نمی‌آید.

ـ مثل همه اوژنی صدایم بزنید. ولی اول باید دیداری از ما بکنید، آن‌وقت در حضور مادرم پیشنهاد می‌کنم با اسم کوچکم صدایم بزنید. در آن‌صورت دیگر الم‌شنگه برایم راه نخواهند انداخت، چون به‌گمانم مامان اگر بفهمد...
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,345
مدال‌ها
25
تته‌پته‌کنان ساکت ماندم.

مرد جوان پرسید: «تابه‌حال به شما اجازه داده نشده با مردی جوان گردش کوچکی بکنید؟»

از دهانم پرید: «نمی‌دانم، چون تابه‌حال برایم اتفاق نیفتاده با مرد جوانی آشنا بشوم.» پرسون را پاک از یاد برده بودم.

دوباره بازویم را فشرد و خندید: «ولی حالا با یکی از آن‌ها آشنا شده‌اید، اوژنی.»

ـ کی به دیدن‌مان می‌آیید؟

برای این‌که سربه‌سرم بگذارد پرسید: «باید به همین زودی‌ها بیایم؟»

بی‌درنگ جواب ندادم. فکری که از مدتی پیش توی سرم افتاده بود دست از سرم برنمی‌داشت. «ژولی... ژولی که این‌همه دوست داشت کتاب‌های داستان بخواند، به‌طور حتم از آشنایی با این جوانی که اسمش تلفظی خارجی دارد، به شور و شوق خواهد آمد.»

ـ خب، مادموازل اوژنی، بالاخره جواب من چی شد؟

ـ فردا بیایید، پس از تعطیل‌شدن دفتر نمایندهٔ ملت. اگر هوا گرم بود توی حیاط می‌نشینیم، آلاچیقی داریم که محل دلخواه ژولی است.

احساس کردم سیاستمدار بزرگی شده‌ام.

ـ ژولی؟ تا این‌جا از وجود سوزان و اتی‌ین باخبر شده‌ام، ولی از ژولی نه. ژولی کی باشد؟

بایستی عجله می‌کردم، چون رسیده بودیم نزدیک خانه‌مان
 
بالا پایین