جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب کتاب: دن کیشوت

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط |Queen| با نام کتاب: دن کیشوت ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 202 بازدید, 4 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع کتاب: دن کیشوت
نویسنده موضوع |Queen|
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط |Queen|
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,550
13,786
مدال‌ها
3
IMG_۲۰۲۲۰۱۳۰_۲۱۵۷۲۷.jpg
یکی از زیباترین، عالی‌ترین و بزرگ‌ترین داستان‌های جهان است و به اعتقاد بسیاری بهترین رمان اسپانیایی نیز می‌باشد. خواندن این اثر از سروانتس، با ترجمه درخشان و حیرت‌انگیز محمد قاضی برای همیشه در ذهن شما ماندگار خواهد شد. محمد قاضی این رمان را از فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است.

دن کیشوت دو جلد دارد که جلد اول آن نخستین بار در سال ۱۶۰۵ به چاپ رسید و از همان آغاز در اسپانیا و پرتغال مورد استقبال بی‌نظیری قرار گرفت. جلد دوم دن کیشوت پس از ده سال، یعنی در سال ۱۶۱۵ منتشر شد.

نقاشی که بر روی جلد رمان دن کیشوت مشاهده می‌کنید، اثر اونوره دومیه، نقاش فرانسوی است. پابلو پیکاسو نیز یک نقاشی از دن کیشوت و مهترش ترسیم کرده که در ابتدای کتاب آمده است.
 
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,550
13,786
مدال‌ها
3
مشخصات کتاب

نام کتاب: کتاب دون کیشوت - جلد اول

نویسنده: میگل د سروانتس

مترجم: کیومرث پارسای

ناشر چاپی: نشر روزگار

سال انتشار: ۱۳۹۰

تعداد صفحات: ۶۳۲
زبان: فارسی
 
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,550
13,786
مدال‌ها
3
در قسمتی از مقدمه رمان دن کیشوت آمده است:
شاید تاکنون هیچ کتابی به اندازه دن کیشوت این همه مورد عشق و علاقه ملت‌های گوناگون نبوده است. بسیاری از کتاب‌ها هست که تنها به یک قوم و ملت اختصاص دارد و از حدود مرز یک کشور فراتر نمی‌رود؛ بسیاری دیگر نیز هست که در میان ملل دیگر هم خواننده دارد ولی تنها مورد پسند گروه روشنفکران یا مردم عادی یا طبقات ممتاز است. اما دن کیشوت همه حصارهای جغرافیایی و نژادی و اجتماعی و طبقاتی را درهم شکسته و نام خود را با دنیا و بشریت توأم ساخته است. همین بس که این رمان از ابتدای قرن هفدهم تاکنون بیش از هزار بار به بیشتر از سی زبان مختلف منتشر گردیده و تنها در شوروی از سال ۱۹۱۷ به این‌طرف پنجاه مرتبه و هر بار در ۹۰۰۰۰۰ نسخه و به چهارده زبان ترجمه و تجدید چاپ شده است. از این داستان شگرف سرورانگیز، خلاصه‌ها فراهم آورده‌اند، نمایشنامه‌ها پرداخته‌اند، و بارها آن‌را به صورت بالت و اپرا و فیلم سینما مجسم ساخته‌اند، و دن کیشوت علی‌رغم تحولات و تغییراتی که در طی چند قرن گذشته در ذوق ادبی رخ داده هنوز از پرخواننده‌ترین کتاب‌هاست.
 
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,550
13,786
مدال‌ها
3
جرج سانتایانا، فیلسوف، شاعر و رمان‌نویس اسپانیایی می‌گوید:

اکثر انسانها جزو یکی از دو دسته هستند: یا همچون سانکوپانزا به حقیقت می‌اندیشند و آرمانی ندارند، یا همچون دن کیشوت ها، آرمانی دارند اما دیوانه اند!

خلاصه داستان رمان دن کیشوت
دن کیشوت نجیب‌زاده‌ای میانسال است که شب و روز کتاب و داستان پهلوانی می‌خواند و در این زمینه حتی یک کتاب هم وجود ندارد که او نخوانده باشد. همه‌ی پهلوانان و شوالیه‌ها را می‌شناسد و ماجراهایی که بر سر آن‌ها آمده است، از بر دارد.

حال در دورانی که دیگر پهلوانی رونق ندارد، دن کیشوت تحت تاثیر کتاب‌ها و تخیلات ذهنی خودش، تصمیم می‌گیرد زره بپوشد، کلاه‌خود بر سر بگذارد، شمشیر به دست بگیرد و سوار بر اسب ناتوان‌تر از خودش عدالت را در دنیا برقرار کند و از مظلومان در برابر حاکمان ظالم و ستمگر دفاع کند
 
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,550
13,786
مدال‌ها
3
در ادامه دن کیشوت مهتری برای خود انتخاب می‌کند و به او وعده ثروت و حکمرانی بر یک جزیره را می‌دهد. سانکوپانزا – مهتر دن کیشوت – همانند او قوه تخیل فعالی ندارد و همه‌چیز را همان‌طور که هست می‌بیند. سانکو همیشه واقعیت را می‌گوید و هرگز آن را نفی نمی‌کند. سانکو برخلاف دن کیشوت – که اگر تا حد مرگ کتک خورده باشد سعی می‌کند به خود بقبولاند که دردی ندارد – همه‌چیز را آن چنان که هست بدون تعارف و خودفریبی می‌بیند و احساس می‌کند.

سانکو کتابی در مورد پهلوانی نخوانده و بی‌سواد ولی همان‌طور که اشاره کردیم واقع‌بین است و به اعتقاد بسیاری از منتقدان مشکل اصلی دن کیشوت اوست.

سانکوپانزا شیرین سخن می‌گوید. گاه به شدت به دن کیشوت احترام می‌گذارد و او را ارج می‌نهد و گاه تخیلات او را به شدت سرکوب می‌کند. همچنین همیشه در کلام خود از ضرب‌المثل استفاده می‌کند. ضرب‌المثل‌هایی که در بیشتر اوقات اشتباه بیان می‌کند و دن کیشوت را عصبانی می‌کند
 
بالا پایین