کد کتاب : | 2128 |
شابک : | 978-9643055660 |
قطع : | رقعی |
تعداد صفحه : | 250 |
سال انتشار شمسی : | 1401 |
سال انتشار میلادی : | 2009 |
نوع جلد : | شومیز |
سری چاپ : | 18 |
زودترین زمان ارسال : | --- |
برنده ی دومین دوره جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات
معرفی کتاب دوباره از همان خیابان ها اثر بیژن نجدی
«دوباره از همان خیابان ها» مجموعه داستان کوتاهی است از بیژن نجدی که پس از مرگش توسط همسر وی منتشر شده است. مجموعه داستان «دوباره از همان خیابانها» در سال ۷۹ برگزیده نویسندگان و منتقدان مطبوعات شد.وی در طول حیات کتاب «یوزپلنگانی که با من دویده اند» را منتشر کرده که تنها اثر چاپ شده ی وی نیز به شمار می آید بقیه ی آثار وی بعد از مرگش و توسط همسرش منتشر شده اند. وی در حقیقت شاعری است که به داستان نویسی نیز پرداخته است. داستان های این کتاب تخیلی اند و عنصر خیال در آنها حرف اول را می زند اما نویسنده در حقیقت از این غرابت و خیال برای بیان نمادین دیدگاههایش پیرامون موضوعات مختلف استفاده می کند. داستان هایش به دور از واقع گرایی است مانند دختری که از قوطی نوشابه ی پپسی بیرون می آید. نثر اثرش در عین سادگی لحنی شاعرانه دارد با نگاهیی متفاوت جهان را می نگرد و آن را به بهترین شکل توصیف می کند. عنصر خیال از عناصر اساسی نوشته های وی است. در این مجموعه داستان، موقعیت هایی غریب محل وقوع حوادث اند موقعیتهایی غریب با اشخاصی غریبتر، مانند حضور یک سرخ پوست در کردستان. همهی این عوامل در کنار هم قرار می گیرند تا داستان های پرکشش و عمیقی برای مخاطبان پدیده آورند.
قسمت هایی از کتاب دوباره از همان خیابان ها (لذت متن)
عجیب این که ماهی بلد نیستند جیغ بکشند . روزهای بارانی آنها دیر می میرند . در آخرین لحظه وقتی که رمق ندارند دمشان را تکان دهند و از گرم شدن پولکهایشان چیزی نمی فهمند چند قطره باران مرگ را دو سه قدم از ماهی ها دور می کند ، می شود این طور هم گفت که مرگ سیگاری روشن می کند و آن قدر همان طرف ها قدم می زند تا باران بند بیاید
آنها چیزی بودند بین زمین و عشق . بین آسفالت و آسمان.
جلوی مغازه رشته خشکاری آقامرتضی گفت: رشته خشکار بی ماه رمضون مثل چهارشنبه سوری بعد از عیده طاهر گفت: مثل سیرترشی توی ظرف مرباست من گفتم: مثل خنده زن باباس شب سال ننه ی آدم.