- Jul
- 1,496
- 990
- مدالها
- 2
به کولی نگاه کردم که جابهجا شد. دوربین آکاردئونیاش روی شکمش بود. زیرلب جواب داد: «زنک خودتی و جدوآبادت!»
مرد سرخ شد و پرخاش کرد: «خفهشو دزد کثیف! تو و اون حروملقمهی کوتوله جفتتون دروغگویین.»
کولی یک چشمش را باز کرد و بینیاش را جمع کرد و یکچشمی گفت: «خودت عرضهی فراموش کردن نداری فحششو من باس بخورم؟»
مرد سرخ شد و پرخاش کرد: «خفهشو دزد کثیف! تو و اون حروملقمهی کوتوله جفتتون دروغگویین.»
کولی یک چشمش را باز کرد و بینیاش را جمع کرد و یکچشمی گفت: «خودت عرضهی فراموش کردن نداری فحششو من باس بخورم؟»