جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب کتاب قلم عشق

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط OVERDOS با نام کتاب قلم عشق ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 91 بازدید, 0 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع کتاب قلم عشق
نویسنده موضوع OVERDOS
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط OVERDOS
موضوع نویسنده

OVERDOS

سطح
6
 
سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
سرپرست فرهنگ و هنر
ارشد بازنشسته
کاربر ممتاز
Jan
6,423
11,237
مدال‌ها
11
معرفی کتاب قلم عشق
کتاب قلم عشق را ناصر فرزین نوشته و انتشارات آئی سا عهده‌دار چاپ و نشر آن بوده است. این کتاب راوی داستان پدری است که پس از جدایی از همسرش به چالش‌هایی جدی برای تربیت و برخورد با فرزندانش میفتد. روایتی از تقابل و تفاوت نسل‌ها و بحران‌های خانوادگی.

درباره کتاب قلم عشق
خانه و خانواده تداعی‌کنندهٔ معنای عشق و امنیت و آرامشند اما گاه همین خانه و خانواده تبدیل به زندانی می‌شوند که حصارهای آن افکار پوسیده و خودپسندی افراد خانواده است و همین جاست که بحران و کشمکش و نزاع‌های کلامی و فیزیکی رخ می‌دهد و سلامت و امنیت روابط خانوادگی را عمیقاً به چالش می‌کشد. داستان قلم عشق راوی همین گسست‌ها و فاصله‌هاست. فاصله‌هایی که تفاوت نسل‌ها و فقدان همدلی بین اعضای یک خانواده ایجاد می‌کند و سرنوشت هر یک از اعضای آن را به‌نحو غریبی تغییر می‌دهد.

خواندن کتاب قلم عشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
علاقه‌مندان به داستان‌های ایرانی با درون‌مایهٔ مسائل اجتماعی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب قلم عشق
«کوه به کوه نمی رسد اما آدم به آدم می‌رسد. این را مدام با خود تکرار می‌کند. عجب روایت پیچیده‌ای است سر و کله زدن با نسلی که هیجان سیاسی دارد. حالا از ثریا زن چاق و خشن خانه خبری نیست و سه فرزندش همانند این انگشتر شده‌اند بلای جان مرد میانسال خانه... روایت نزدیک و دور چند نسل از خاندان بهادری که اکنون در دههٔ شصت جلوهٔ تازه‌ای از عشق و نفرت یافته. وقتی که مادری دوری از وطن را بر خانواده ترجیح می‌دهد و به یک شخصیت حاشیه‌ای مبدل می‌شود بوی نفرت از در و دیوار خانه می‌بارد. پاییز، دل‌انگیزی عشق را در تاریخ کهن خانه جا گذاشته هویت عشق را کینه و شهوت نشانه رفته‌اند. زن میانسال و محرم خانه دوشادوش چند نسل باید روایتگر عشق‌های پنهان در پستوها و باغ‌ها و کشتزارهای بهادری‌ها باشد. فرقی نمی‌کند راوی اول شخص باشد یا سوم شخص باید او را در لابه‌لای فرازونشیب‌های عاشقانه حل کرد روح طغیان عشق را چه کسی شعله‌ور ساخت؟ مقصر وراثت است یا تربیت و یا شاید ذات بشری؟ حالا همه چیز بر دوش زیور است او باید بازیگری کند چیزی فراتر از یک خدمتکار... مرد اول خانه دندان‌هایش را به هم می‌ساید هنوز عرق زورخانه خشک نشده که هیاهوی دیوانه‌وار بانو او را به جنون مرموز بهادری‌ها در برابر جنس مخالف و این تعبیر غلط عشق مشکوک می‌کند. آدم‌های بسیاری در این فضا رشد کرده اند اما هیچ‌کدام به اندازهٔ بانو دست‌وپاگیر نبودند .... به تصویر پرهیبت بهرام‌خان که می‌نگرد بغض می‌کند. این صحنهٔ امروزی در سالیان گذشته برای نسل دیگری که از جنس همین خانه بودند تکرار شده به یاد خواهرانش میفتد که در سیستم پدر سالار بهرام‌خان اسیر بودند و چاره‌ای جز طغیان نداشتند حالا که زیر چشمی نگاه می‌کند مرضیه را جانشین گذشته‌های تلخ و خودش را وارث بهرام‌خان پرآوازه می‌بیند در سکوت سنگین که چند دقیقه‌ای است بعد از مشاجره حاکم شده روی تخت نشسته و به نامعادلات فراوان پیش رو میندیشد ناخود آگاه متوجه دست‌هایش می‌شود. دست راستش را تکان می دهد. همهٔ خاطرات به این انگشتر باز می‌گردد. عقیق سرخ را که یادگار ثریاست.»
 
بالا پایین