جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب معمولی، مثل بقیه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط ℳ𝒶𝓈ℴ𝓊𝓂ℯℎ با نام کتاب معمولی، مثل بقیه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 426 بازدید, 35 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع کتاب معمولی، مثل بقیه
نویسنده موضوع ℳ𝒶𝓈ℴ𝓊𝓂ℯℎ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ℳ𝒶𝓈ℴ𝓊𝓂ℯℎ
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,496
986
مدال‌ها
2
نام کتاب:‌ معمولی، مثل بقیه

نویسنده: باربارا دی

مترجم: فهیمه صدیف عابدینی
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,496
986
مدال‌ها
2
معرفی کتاب معمولی، مثل بقیه
باربارا دی در کتاب معمولی، مثل بقیه، داستان دختری دوازده‌ساله به نام نورا لوی را روایت می‌کند که بعد از مبارزه با بیماری سرطان خون، حالا آماده‌ی بازگشتن به دبیرستان است. اما هم‌کلاسی‌ها و دوستان نورا چنان با او عجیب و غریب رفتار می‌کنند که او پاک گیج و متحیر می‌شود. رفتارهای غیرعادی با نورا آن‌قدر زیاد می‌شود که او تصمیم می‌گیرد دیگر با کسی از بیماری‌اش سخن نگوید.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,496
986
مدال‌ها
2
گفتنی است این کتاب در فهرست نامزدهای نهایی جایزه‌ی مارک تواین بوده و افتخارات متعددی را از آن نویسنده‌اش کرده است.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,496
986
مدال‌ها
2
درباره‌ی کتاب معمولی، مثل بقیه
کتابی که پیش روی شماست، با نام معمولی، مثل بقیه (Halfway Normal) نوشته‌ی بابارا دی (Barbara Dee) است و داستان دختری دوازده‌ساله به نام نورا را به تصویر می‌کشد.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,496
986
مدال‌ها
2
جنگ نورا لوی با سرطان به پایان رسیده است. حالا که او -بعد از روزهای طولانی درگیری با سرطان خون- در مبارزه با بیماری پیروز شده، قصد دارد دوباره به مدرسه بازگردد، کلاس هفتم را پرقدرت شروع کند و زندگی روزمره‌اش را از سر بگیرد؛ با این وجود، اوضاع آن‌طور که نورا گمان می‌کند، پیش نمی‌رود.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,496
986
مدال‌ها
2
درست از همان اولین لحظه که نورا قدم در کلاس هفتم می‌گذارد، متوجه می‌شود که همه‌ی هم‌کلاسی‌هایش به او زل زده‌اند. بیشتر بچه‌ها زرنگ هستند و از گوشه‌ی چشم، دزدکی، نورا را نگاه می‌کنند، اما چند نفر هم مستقیم به او زل زده می‌زنند.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,496
986
مدال‌ها
2
نورا تلاش می‌کند عادی رفتار کند؛ چهارتا انگشتش را بالا می‌گیرد و رو به دوستانش تکان‌تکان می‌دهد که یعنی سلام، اما هم‌کلاسی‌هایش از خجالت سرخ می‌شوند و روی‌ از نورا برمی‌گیرند. نورا مات و مبهوت باقی می‌ماند. هیچ سر در نمی‌آورد که چرا باقی بچه‌ها چنین می‌کنند؟ چرا نگاه می‌کنند و بعد فوراً رویشان را برمی‌گردانند؟
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,496
986
مدال‌ها
2
ماجرا از این قرار است که در نظر باقی بچه‌ها، نورا از آن چیزی که خودش فکر می‌کند، عجیب‌تر به نظر می‌رسد. توگویی همه انتظار دارند که او هر لحظه از حال برود. توجه افراطی گروهی از هم‌کلاسی‌ها، حال روحی نورا را از آنچه واقعاً هست، بدتر می‌کند.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
1,496
986
مدال‌ها
2
خلاصه این که همه به شکلی با نورا رفتار می‌کنند که انگار او از مه، ابر، شیشه یا پر قاصدک ساخته شده و یک حرکت اشتباه کافی‌ است تا نورا برای همیشه از بین برود!
 
بالا پایین