جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب نه تر و نه خشک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط سرجوخه؛ با نام کتاب نه تر و نه خشک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 239 بازدید, 2 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع کتاب نه تر و نه خشک
نویسنده موضوع سرجوخه؛
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سرجوخه؛
موضوع نویسنده

سرجوخه؛

سطح
4
 
گرافیست انجمن
گرافیست انجمن
کاربر ممتاز
Jan
1,796
12,322
مدال‌ها
5

نه تر و نه خشک​

na-tar-va-na-khoshk-ketabak.jpg
هیچ‌وقت کسی فکر می‌کرد پرنده‌ای کوچک‌تر از گنجشک و کمی بزرگ‌تر از ملخ بشود قهرمان یک داستان پرمخاطب؟ ماجرای داستان «نه تر و نه خشک» از آنجا شروع شد که یک روز عاشقی دل‌خسته با پر و بال خاکستری از روی بام پرید. بال زد و بال زد و بال زد... از کنار دودکش‌ها رد شد. زنی را دید که کنار رودخانه داشت با آب یخ صورت بچه‌اش را می‌شست. صدای گریه‌ی بچه‌ را شنید و گذشت... زنی دیگ‌به‌سر را دید که توی دیگش خالی خالی بود. دل کوچکش گرفت، اما به بال زدن ادامه داد. از کویر گذشت و رسید به کوه‌هایی که نوک‌شان را برف گرفته بود، اما از آن‌ها هم گذشت تا رسید به شهر. در شهر احساس تنهایی پرنده بیشتر شد. دلش بیشتر گرفت. تا اینکه چشمش افتاد به پنجره‌ی باز قصر پادشاه که پشت آن دختری مثل پنجه‌ی آفتاب نشسته بود و این شد شروع داستان دلدادگی پرنده و دخترک... اما شاید نه... شاید پیش از این‌ها، در روزگاری دیگر، پرنده پسرکی بود که دل به دختر پادشاه داده بود و پادشاه برای اینکه او را از سرش باز کند، فرستاده بودش دنبال چوبی که نه تر باشد و نه خشک، نه راست باشد و نه کج! اصلاً چه فرقی دارد که او پسر چوپان باشد یا پرنده‌ا‌ی کوچک، مهم دلدادگی، دوست داشتن و پافشاری او در این راه است که حتی پادشاه را به زانو درآورد!
 
موضوع نویسنده

سرجوخه؛

سطح
4
 
گرافیست انجمن
گرافیست انجمن
کاربر ممتاز
Jan
1,796
12,322
مدال‌ها
5
داستان «نه تر و نه خشک» داستان پرنده‌ای است که هوشنگ مرادی کرمانی ماجرای آن را در ۸سالگی از پدربزرگش شنید، همان روزی که پرنده‌ا‌‌ی کوچک دید اما نامش را نمی‌دانست. پدربزرگ که مردی با تخیل قوی بود، شروع کرد به گفتن داستان درباره‌ی این پرنده و او را «نه تر و نه خشک» نامید. مرادی کرمانی ۵۰ سال با این داستان زندگی کرد تا در نهایت آن را به روی کاغذ آورد، شرح و بسطی به آن افزود و داستان چندخطی پدربزرگ را به کتابی ۱۰۰ صفحه‌ای برای بچه‌های ایران‌زمین تبدیل کرد. این داستان که سال‌های زیادی در حافظه مانده بود و روی کاغذ نیامده بود، در سال ۱۳۸۲ منتشر شد. نکته‌ی جالب آنکه در همان سال نیز در مراسم «کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» به‌عنوان کتاب برگزیده معرفی شد!
 
موضوع نویسنده

سرجوخه؛

سطح
4
 
گرافیست انجمن
گرافیست انجمن
کاربر ممتاز
Jan
1,796
12,322
مدال‌ها
5
گزیده‌هایی از کتاب
سلطان دو روز و دو شب فکر کرد که آن چوب به چه دردش می‌خورد. فکرش به جایی نرسید. غمگین بود و کارهای روزانه‌اش به‌خوبی پیش نمی‌رفت. نمی‌خواست سؤالش را با دیگران در میان بگذارد. می‌ترسید پیش خود بگویند چه سلطانی است که سؤال به این سادگی را نمی‌تواند جواب دهد و پرنده‌ی ضعیف و ظریف و عاشقی خوراک و خواب را از او گرفته است...
 
بالا پایین