جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی کشمکش

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط نهال رادان با نام کشمکش ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 275 بازدید, 6 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع کشمکش
نویسنده موضوع نهال رادان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهال رادان
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
خب نقطه اوج :

شما در هر داستان معمولا دو نیروی مخالف دارید . مخالفتشان یا فیریکی است. یا مخالفت دو باور یا تو ایده یا دو عقیده است.
این دو وقتی با هم درگیر ی پیدا می کنند و موجب افعال و حوادثی می شوند یا حوادثی موجب درگیری این دو فکر یا ایده مخالف یا دو نفر مخالف (قهرمان و ضد قهرمان می شود ) بهش می گویند کشمکش.

پس کشمکش رقابت یا جهت گیری دو طرف در داستان است.

نقطه اوج ؛نقطه اوج کشمکش است . که معمولا گره داستان باز می شود و به صورت سنتی دراواخر داستان پیش می اید
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
پس 4 کشمکش : درگیری نیروهای مخالف و بعضا نیروی خیر و نیروی شر
5 نقطه اوج :
اوج درگیری و لحظه فهمیدن شکست یا پیروزی دو نیرو

6 نقطه فرود :بعد از نقطه اوج و همراه با گره گشایی
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
داستان بدون گره وجود ندارد

داستان بابرهم خوردن تعادل زندگی داخل داستان شروع می شود. عدم تعادل یا خلاف آمد عادت.
اما:
همیشه گره ها رو و آشکار و به شکل اتفاق نیستند.
گاهی مفهومی هستند.
مثلا نگاه کردن به آبنه و گریه کردن یک زن
مثل شعر فروغ فرخراد به نام وهم سبز:

تمام روز در آینه گریه می کردم....حتما آن را بخوانید
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
یک نکته. با تمرین ها و به مرور این نوع نوشتن (دراماتیک یا داستانی نوشتن )عین روغن کاری کردن و اصککاک زبان هی سرعتش بالا تر می رود و نوشتن به همراه قواعد داستانی درونی و اتوماتیک می شود. فقط تمرین باید بکنید.
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
داستان چگونه شکل می گیرد؟
داستان، از اینجا شروع می شود که یک فرد که ما نمی شناسیم یک زندگی عادی دارد.
یک اتفاق کوچک یا بزرگ، ملموس یا غیر ملموس نظم عادی زندگی اش را به هم می زند.

مثلا شما هر شب ساعت 12 می بینید که همسایه روبرو چراغش را خا موش می کند و می خوابد. حالا امشب ساعت 3 بعد از نیمه شب است. او اما چراغش روشن است.
اینجا جرقه داستان می خورد.
به این اتفاق می گویند خلاف آمد عادت، یا عدم تناسب.
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
🔸قهرمان داستان همان فاعل داستان است، کسی که ماجراها حول سونوشت او و محور زندگی او می گردد، کسی که برای او اتفاق می افتد یا لااقل نقطه ی اوج در مورد اوست.

🔹چرا قهرمان داستان؟
چون بدنبال باز کردن گره های داستان است.
این گره ها ممکن است گره هایی باشند که با یک فرد ( یک ضد قهرمان) برایش ایجاد می شوند.

❓علت جا افتادن شخصیت قهرمان و ضد قهرمان چیست؟
✅ مثل رستم و افراسیاب
مثل امام حسین و یزید
این ها قطب مخالف هم هستند، یعنی هر چه شخصیت قهرمان دارد، روبروی آن ندارد.

🟡در داستان های مدرن این حالت دو قطبی ایجاد نمی شود و شخصیت ها خاکستری هستند.
شخصیت قهرمان در این داستان ها یک آدم عادی است که یک انگیزه ی بسیار مهمی دارد و می خواهد کاری کند که موانعی سر راهش هست. بعضی مواقع این گره ها درون خودش وجود دارند، شخصیت سک نقص و ضعف دراماتیک دارد مثلا در عین حال که همه او را شجاع می دانند اما ترسی دارد. مثلا ترس از دست دادن خانواده و بابت آن زیر بار ظلم می رود و همیشه کشمکش با این مسئله دارد.
یا یک نقص پنهان دارد، این نقص همیشه سعی بر پنهان کاری دارد. مثلا کسی است که از یتیمخانه آمده است. یا نقصی در توانایی هایش است که کسی اطلاعی ندارد.
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
🟠گاهی کشمکش ها بیرونی است، مثلا کشمکش با دولت و نیروی پلیس یا مامور مالیات یا اداره ی دارایی یا دادگاه و ...
مثل وکیل هایی که برای عدالت می جنگند.

🟢کشمکش های بیرونی با افراد دیگر است حالا یا یک معشوقه یا همسایه و همکار و ...

🟣گاهی کشمکش با طبیعت است، مثلا کوهنوردی که همیشه از کوهی که آرزوی صعود آن را دارد می ترسد.
یا در مسابقات ورزشی ، زمین ورزشی نامناسب است .

🟤گاهی کشمکش با وضعیت اجتماعی است: فقر، فلاکت، بدنامی، فشار اقتصادی، آبرو، شرف ، ناموس ...


🟩منِ شاهد، یک شاهد است در داستان های ماجرا محور، در نزدیکی آدم های داستان قرار می گیرد و داستان در مورد افرادی ست که قهرمان یا ضدقهرمان هایی است که از زبان منِ شاهد روایت می شود. البته خودش چندان در ماجرا دخیل نیست.
🔘مثل داستان حسنک وزیر که بیهقی از زبان استادش داستان حسنک وزیر را بازگو می کند و خودش هم در داستان حضور نداشته است.

🟧گاهی شخصیت داستان، صفات قهرمانی ندارد و منفعل در برابر ماجراهاست و می گویند ضدقهرمان از او قوی تر است، مفعول رفتار شرایط و اتفاقات است. کسی است که شرایط داستان او را خاص کرده است.

🟩یک شخصیت هم داریم که نماد تیپ است یعنی زیاد شخصیت پردازی نمی شود ولی بعنوان عناصر تیپ خودش وارد ماجرا می شود مثل ماهی سیاه کوچولو ، ما چیزی از ماهی سیاه کوچولو نمی دانیم و بیشتر نمادین است.

🔻دو راهکار برای ساخت شخصیت:

۱-مثل پاسپورت ، جنسیت و‌ملیت و سن تعریف کنید.
شغلش را اضافه کنید.
 
بالا پایین