جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

همگانی کلیشه‌ای‌ترین تو رمان‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط Melina Whirlwind با نام کلیشه‌ای‌ترین تو رمان‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 931 بازدید, 26 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع کلیشه‌ای‌ترین تو رمان‌ها
نویسنده موضوع Melina Whirlwind
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Zahr.a
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
سلام.
به نظرتون کلیشه‌ای‌ترین چیزی که می‌تونین توی یک رمان ببینین، چیه؟
*اسپم ممنوع!​
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: bishamloo

del_aram

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
118
524
مدال‌ها
3
این که توی همه رمانا یه مهمونی بایذ برن بعد یه دختری که لباسش نصف پارچه نبرده، درست آرایش نکرده اصلا شده جادوگر شهر اُز🤦‍♀️زرت و زرت به پسره میچسبه و دختر اصلی داستان شده ملکه زیبایی مهمونی از دست این دوتا حرص می‌خوره بعد می‌خواد وانمود کنه براش مهم نیست.
 

محسا

سطح
0
 
کاربر رمان بوک
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
316
860
چند تا هست یکی نیست که 🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️😂
1_ازدواجی که اجباریه بعد عاشق هم میشن!!😑
2_ازدواجی که اولش کل کل می‌کنن بعد عاشق هم میشن!!😑
3_ازدواج دختری که خدمتکاره یه خونه‌ای هست با پسر پولدار اون خونه!!😑
4_ازدواج استاد و دانشجو!!😑
5_دختر شیطون با پسر مغرور!!😑
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ک

کاربر حذف شده 981

مهمان
من واقعا این حجم از زیبایی کاراکترا رو نمیتونم هضم کنم!
ینی همه انقدر خوشکلن که نگو! بعد داستان اونجا جالب میشه که کاراکترای رمانارو همه از روی هم زدن! ینی همه چشما سبز آبی خاکستری. قد بلند. پوست عین برف. دماغ قد دماغ اولاف(البته فقط اونجایی که آنا هویج رو تا ته توی صورت اولاف فرو میکنه) موهای بلوند. باز یکم خلاقیت به‌خرج بدین! مثلا چشم قهوه‌ای چشه؟ یا مثلا دماغ پسره نمیتونه اندازه دماغ سوپری سر کوچمون باشه؟؟؟ بخدا دختره اگه قدش کوتاه باشه دچار کمبود اکسیژن نمیشههه!!! پوست گندمی هم بخدا دنیارو به آخر نمیرسونه!! یکم خلاق باشین لنتیا! شما که به خدا توی خلق حضرت یوسف دارین میگین "زکی"!
 
ک

کاربر حذف شده 981

مهمان
مورد داشتیم دختره انقدر خوشکل بوده به نگهبان دانشگاه چشمک میزنه بعد لبشو گاز میگیره بعد نگهبانه غش میکنه! لامصبا تیلور سوییفت و کیم تهیونگ رو با کاراکتر اصلی رمانتون اشتباه گرفتین!!!
تازهههه این قسمت از داستان رو دوستش تعریف میکنه و میگه "واقعا.....(اسمش یادم نیس)وقتی چشمک میزنه خیلی جذاب میشه! دلم برای نگهبانه سوخت... (ینی تو همه رماناهم این دوستا باید تعریف قیافه همو بکنن وگرنه دنیا به آخر میرسه)
 
ک

کاربر حذف شده 981

مهمان
دیگه مورد داشتیم باید میرفتن برای درسشون نقاشی همو بکشن😐 بعد تقسیم دوتایی که میکنه استاد، سه‌تا دختر شیطون قصه با سه‌تا کوه یخ، دوتا دوتا هم گروه میشن ولی تا اینجا هنوز همه چیز خوبه و داستان اونجایی جالب میشه که دختره یادش میره نقاشی پسره رو بکشه و دوستاش از توی اینترنت از روی عکس ویلیام نامی که با پسر داستان مو نمیزنه نقاشی میکشن:censored:
 
ک

کاربر حذف شده 981

مهمان
یه‌چیز دیگه هم بگمو برم که خیلی طولانی شد.
این یکی خیییییلی مسخره بود جدا: دوست پسرای داستان که روانشناسه(!) میاد پیش این دخترا و نظرشون رو راجع به پسرای داستان میپرسه و دخترایی که تا اسمشونو سوال کنی ازشون پاچه میگیرن به این سوال شخصی جواب میدن و میگن ما با این پسرا لجیم! و لجبازیشونم طوریه که هرکسی با پارتنر خودش بیشتر لجه😐بعد این دوست روانشناسه هم همه‌چیو به دوستاش میگه و اونا هم خرسند از این ماجرا میرن به نقشه هاشون (که من تا آخر رمانو نخوندم نفهمیدم چی بودن) برسن
 
موضوع نویسنده

Melina Whirlwind

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Apr
273
784
مدال‌ها
6
توی رمانای فانتزی همیشه دختره از قدرت درونش بیخبره بعد وااااوو یهو میره دنیای خیالی واااای!😐
 
آخرین ویرایش:

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5
انقدر چشم آبی و سبز لوث کلیشه‌ای شده انگار قهوه‌ای رنگ نیست
 
بالا پایین