🏜انشا درمورد کویر
کویر دهن دشتی سپید و فراخ به پهنای آسمان نیلگون که گویی قطرهای آب از دریای سراب ازلی است. در کویر همه چیز جان و جریان دارد مگر آب. موجودات و نباتاتی که اگر کویر نبود وجود خارجی نداشت.
گز از درختان روییده در کویر است با اندامی تنومند که برگهایش نشان از عطش تشنگی همراه با سرسبزی را در خود نمایان میسازد. اگر لحظهای در زیر سایهاش بنشینی و به آواز روح نوازش که باد با او نجوا میکند گوش دهی انس و لطافت برگهایش در گوش لمس خواهی کرد.
آسمان کویر آسمانی گویا و زنده است با انبوهی از چراغهای کم سو و پرسویش که جلوه و قطعهای از بهشت را برایت نقاشی میکند.
مهتاب کویر عروس بیهمتای شب سراسر سکوت و بیصداست که از فرط تابندگیاش ستارهها در شب جیرهخوار او و پادشاه روزها خورشید وامدار نگاه اویند.
کویر هرچه است و آنچه در خود دارد راز مگوی خداوندی است با گسترهای از مرز بی نهایت سپیدی که خود دنیایی است سراسر از اسرار.
🌸🌸