جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

ضرب‌المثل گرگ و پوستین دوزی؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات کهن توسط Rasha_S با نام گرگ و پوستین دوزی؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 410 بازدید, 21 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات کهن
نام موضوع گرگ و پوستین دوزی؟
نویسنده موضوع Rasha_S
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Rasha_S
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
روزی روزگاری شیر مانند همیشه، سلطان جنگل بود و گرگ هم دل پرخونی از او داشت؛ چرا که نه قدرت مبارزه با شیر را داشت و نه شیر به او فرصت می داد که با خیال راحت به شکار بپردازد؛
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
گرگ برای نجات پیدا کردن از این گرفتاری و مبارزه با شیر ساعت ها فکر کرد و در نهایت نقشه ای کشید.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
فردای روزی که نقشه اش را به خوبی طراحی کرد به طرف شیر رفت و سلام و تعظیم کرد، احترام لازمه را به جا آورد و گفت: حضرت سلطان همه می دانند که شما پادشاه حیوانات هستید؛ اما اخیراً خرسی در جنگل پیدا شده که می گوید: "شیر سگ کی باشد؟ از این به بعد من سلطان جنگل هستم."
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
شیر بدون این که پرس و جو کند، به حرف گرگ اعتماد کرد. خیلی عصبانی شد و گفت: دماری از روزگار خرس در بیاورم که در قصه ها بنویسند! برو هر طور شده خرس را به اینجا بیاور!
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
گرگ که دید قسمت اول نقشه اش عملی شده خیلی خوشحال شد. تعظیمی دروغین کرد و به طرف خرس رفت؛
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
خرس بی خبر از همه جا زیر درختی نشسته بود؛ گرگ به او و نزدیک شد و گفت: " مژده بده برایت خبر خوشی دارم"، خرس گفت: "خوش خبر باشی، بگو ببینم چه خبری داری؟"
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
گرگ گفت: شیر تصمیم جالبی گرفته است؛ به من گفت که پر زورتر از خرس حیوان دیگری را سراغ ندارم و تصمیم دارم او را معاون خودم کنم، حالا هم مرا فرستاده تا تو را پیش او ببرم!
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
خرس خوشحال شد و گفت: " پس بیا همین حالا راه بیوفتیم!"
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
گرگ گفت: " بله، هر چه زودتر برویم بهتر است؛ شیر را که دیدی با عجله به طرفش برو و بغلش کن تا بفهمد که داری از او تشکر میکنی!"
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,451
12,648
مدال‌ها
4
گرگ و خرس راه افتادند تا به شیر رسیدند؛ شیر را که از دور دیدند گرگ گفت: "درست نیست من به حضور سلطان بیایم خودت تنها برو و خودش را به پشت درختی رساند و از دور شیر را زیر نظر گرفت که ببیند چه می کند.
 
بالا پایین