جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دفتر خاطرات {گمشده بعد تو} | اثر •مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دفترخاطرات توسط MARYM.F با نام {گمشده بعد تو} | اثر •مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 125 بازدید, 7 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته دفترخاطرات
نام موضوع {گمشده بعد تو} | اثر •مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع MARYM.F
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MARYM.F
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,335
مدال‌ها
2

عنوان: گمشده بعد تو
ژانر: تراژدی- عاشقانه
اثر: مریم فواضلی
عضو تیم نظارت ادبی اول
دیباچه؛
گویا به دنبال هر نفسِ بعد از تو، تلخ است.
چگونه می‌توانم، شعله‌ی وجودم را خاکستری کنم؟
گویا آمد تا خاطره‌ای شود در کنج قلبم... .
 
آخرین ویرایش:

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,427
14,589
مدال‌ها
4
بسمه تعالی

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]

 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,335
مدال‌ها
2
"قسمت اول"

وجودم، بعد از تو خالی‌ از هر احساسات است.

شبی خواب، مهمان چشم‌های بی‌قراری‌ام نشد! آن شب طولانی و سرد بوی خاطراتت را می‌داد؛ نمی‌دانم رهگذری بودی در زندگی‌ام آن رهگذری که صاحب و تمنای وجودم شده... .
لبخند از چشمانم پاک شد و انتظار مهمان چشمانم شد! دل‌تنگی قسمتی از وجودم را فرا گرفت و موهای‌ بلوطی لخ*ت‌ام با ریختن به فرش نشان دادن که بی‌قرار اند از نبودن تو!
کجایی؟ مانند یتیمی شدم که دنبال مهر مادری بین مادران می‌گردد!
کجایی؟ گویا نبودنت را قسمت خواندن!
کجایی؟ که نبودنت شده غبار سیاهی بر زندگیم!
نیست صدایی نمی‌آید، گویا برای نبودن‌اش تلاش می‌کند. او رفت ولی من مانده‌ام در وسط هویاهوی داشتن‌اش، بین‌ همه آدم‌های زندگی‌ام، تو چرا؟ نمی‌خواهم حک بشوی در مغزم، نمی‌خواهم در قلبم زندگی کنیم، می‌خواهم باشی لابه‌لای نفس‌هایم، لابه‌لای عمرم! اما نبودنت تنها می‌زند بر ذوق!

شب‌های طولانی نمی‌گذارند! لالایی برای قلبم می‌خوانم، بخواب ای قلبم که معشوقه‌ات تو را نمی‌خواهد.
سکوت شب و اشک‌هایی که فرو می‌ریزند ترانه‌ی غم‌انگیز و بی‌صدایی ساختن و آن شب مخوف من تسلیم شدم به روزگار نداشتن‌ات... .
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,335
مدال‌ها
2
"قسمت دوم"
- خوف از تنهایی.

قلبم به درد آمد و ذهنم به یاد آورد که در جهان عشق تنها ماند. سوالات فراوانی در ذهنم می‌پیچد و گویا جواب‌ها نزد توست.
تو را در کجا دریابم؟ در اشک بین چشمانم؟
زمان به کندی می‌گذرد و بین ریز‌ترین اتفاقات دنبال‌ات می‌گردم ولی اثری از رد پاهایت پیدا نمی‌کنم و افسوس که به جاده بن‌بست خوردم. در وسط همهمه زندگی، چشم‌هایم دنبال یک نگاه آشنا می‌گردد ولی دریغ از یک نگاه، دریغ از یک محبت کهنه، آیا بخت من به سیاهی نوشته شده است؟
فرار کردن به بهانه مشغله کار دشواری نیست اما فرار کردن از وجودت، ذره ذره قلبم را می‌سوزانند.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,335
مدال‌ها
2
"قسمت سوم"

- هلاک و بیماری بعد از نبودنت.


قشنگم حالت چطور است؟
چقدر در انتظار مانده‌ام تا با آغوش باز به سمت فراش بیماری فرو رفتم.
چشم به راه مانده‌ام، اما در دوران هجرتِ می‌گذرم که جز بی‌وفایی بویی دیگری ندارد.
صبر، صبر تا موهای سفید ریشه‌ بزنندو در آن گم‌شده‌ بشویی. بیمارم در پی گشتن بویی از عطرت را.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,335
مدال‌ها
2
"قسمت چهارم"

- غمگینم، دیگر نمی‌توانم شاد بشوم.

لباس جدید، تفریح‌های گوناگون، دوستان جدید... اما هر جدیدی، تو نمی‌شود.
دیگر نمی‌توانم از کوچک‌ترین اتفاق لذت ببرم. همه‌ی لذت‌های عالم بعد نبودنت به پایان رسیدند.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,335
مدال‌ها
2
"قسمت پنجم"

- در نبودنت کسی نیستم.

نمی‌توانم باور کن. من نمی‌توانم به چیزی برسم یا برای زنده ماندن هدف‌هایم تلاش کنم. دیگر نامی از من به یاد نمی‌مانند دیگر از بین رفته‌ام و به خط فراموشی روزگار، سپرده شده‌ام.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,335
مدال‌ها
2
"قسمت ششم"

- نمی‌توانم باور کنم.

شنیدم می‌گویند دیوانه شدم. اما کسی نگفته او حق دارد عشق‌اش را از دست داد. دوست نداشتنت من را به خانه‌ی دیوانه‌گان راه داد؛ دیگر نمی‌توانم به کسی بگویم در دورنم چه می‌گذرد، دیگر شنونده‌ای ندارم برای گفتن‌هایم.
بودنت را در وجودم تزریق کرده‌ام تا بتوانم زندگی را با عطش ادامه دهم.
 
بالا پایین