- Jun
- 5
- 12
- مدالها
- 2
"𝙻𝚎𝚘𝚗𝚊𝚛𝚍 𝙲𝚘𝚑𝚎𝚗 "𝙷𝚊𝚕𝚕𝚎𝚕𝚞𝚓𝚊𝚑
مشاهده فایلپیوست Leonard Cohen - Hallelujah.mp3
بخش اول موسیقی، به داستانی از کتاب مقدس اشاره دارد که در آن داوود، با نواختن چنگ، خداوند را خشنود میکرد.
Well, I heard there was a secret chord
خب، شنيدم آکوردی رازآلود وجود داشته
That David played and it pleased the Lord
که داوود آن را مینواخت و خدا را خوشحال میکرد
But you don't really care for music, do you
اما تو خیلی به موسیقی اهمیت نمیدهی، نه؟
Well it goes like this
خب، اینطور نواخته میشود:
The fourth, the fifth, the minor fall and the major lift
چهارم، پنجم، کمی فرود و سپس فراز
The baffled king composing Hallelujah
پادشاه شاد و حیران، هاللویا را ميسازد
هاللویا، هاللویا، هاللویا، هاللویا...
Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah...
مشاهده فایلپیوست Leonard Cohen - Hallelujah.mp3

بخش اول موسیقی، به داستانی از کتاب مقدس اشاره دارد که در آن داوود، با نواختن چنگ، خداوند را خشنود میکرد.
Well, I heard there was a secret chord
خب، شنيدم آکوردی رازآلود وجود داشته
That David played and it pleased the Lord
که داوود آن را مینواخت و خدا را خوشحال میکرد
But you don't really care for music, do you
اما تو خیلی به موسیقی اهمیت نمیدهی، نه؟
Well it goes like this
خب، اینطور نواخته میشود:
The fourth, the fifth, the minor fall and the major lift
چهارم، پنجم، کمی فرود و سپس فراز
The baffled king composing Hallelujah
پادشاه شاد و حیران، هاللویا را ميسازد
هاللویا، هاللویا، هاللویا، هاللویا...
Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah...
در بخش دوم، راوی به زنی اشاره میکند که ایمان مردی را تحتالشعاع قرار داده و او را تسخیر کرده است.
Well your faith was strong but you needed proof
ایمانت قوی بود اما به اثبات نیاز داشتی
You saw her bathing on the roof
او را دیدی که روی پشتبام حمام میکرد
Her beauty and the moonlight overthrew ya
زیبایی او و مهتاب بر تو چیره شدند
She tied you to her kitchen chair
تو را به صندلی آشپزخانهاش بست
She broke your throne and she cut your hair
تخت پادشاهیات را شکست و موهایت را کوتاه کرد
And from your lips she drew the Hallelujah
و از لبت "هاللویا" را بیرون کشید
هاللویا، هاللویا، هاللویا، هاللویا...
Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah...
راوی در بخش سوم، از تجربیات گذشته خود در روابط و تنهایی صحبت میکند و میگوید که در زمان تنهایی خود، پرچم زنی را که دوستش داشته بر فراز قصر خود میدیده، و تصور میکرده که او در قصرش است.
Well, baby, I've been here before
خب عزیزم، من قبلاً اینجا بودهام
I've seen this room and I've walked this floor (you know)
این اتاق را دیدهام و روی این کف راه رفتهام
I used to live alone before I knew ya
قبل از اینکه تو را بشناسم تنها زندگی میکردم
And I've seen your flag on the marble arch
و پرچم تو را روی طاق مرمری دیدهام
And love is not a victory march
و عشق یک راهپیمایی پیروزمندانه نیست
It's a cold and it's a broken Hallelujah
این یک "هاللویای" سرد و شکسته است
هاللویا، هاللویا، هاللویا، هاللویا...
Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah...
بخش چهارم به صمیمیت و عشقی اشاره دارد که راوی زمانی با معشوق خود تجربه میکرده است.
Well, there was a time when you let me know
زمانی بود که به من نشان دادی
What's really going on below
چه چیزی واقعاً در درونت میگذرد
But now you never show that to me, do ya
اما حالا دیگر هرگز آن را به من نشان نمیدهی، نه؟
But remember when I moved in you
اما به یاد بیاور وقتیکه پیش تو نقلمکان کردم
And the holy dove was moving too
و کبوتر مقدس هم در حال حرکت بود
And every breath we drew was Hallelujah
و هر نفسی که میکشیدیم "هاللویا" بود
هاللویا، هاللویا، هاللویا، هاللویا...
Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah...
در بخش پنجم، راوی عشق را به "کسی که تو را مغلوب میکند" تشبیه میکند و به این نتیجه میرسد که عشق نهتنها نجاتبخش نیست، بلکه میتواند مخرب و ویرانگر باشد.
Maybe there's a God above
شاید خدایی در بالا وجود داشته باشد
But all I've ever learned from love
اما هر آنچه از عشق آموختهام
Was how to shoot somebody who outdrew ya
این بود که چطور بهوسیله عشق، کسی رو که در شلیک سریعتر از تو هست، هدف قرار بدی و بکشی
And it's not a cry that you hear at night
و این (صدای راوی) گریه عاشقانه ای نیست که شبها بشنوی
It's not somebody who's seen the light
این (راوی) کسی نیست که نور را دیده باشد
It's a cold and it's a broken Hallelujah
این یک "هاللویای" سرد و شکسته است
*هاللویای سرد و شکسته، نشاندهنده ایمان و احساسات خدشهدار شده راوی است، زیرا کلمه «هاللویا» نمادی از ستایش و شکرگزاری است.
آخرین ویرایش: