جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انگلیسی یادگیری زبان با آهنگ!

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته یادگیری زبان ها توسط نارنجی با نام یادگیری زبان با آهنگ! ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 646 بازدید, 4 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته یادگیری زبان ها
نام موضوع یادگیری زبان با آهنگ!
نویسنده موضوع نارنجی
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نارنجی
موضوع نویسنده

نارنجی

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jun
5
12
مدال‌ها
2
"𝙻𝚎𝚘𝚗𝚊𝚛𝚍 𝙲𝚘𝚑𝚎𝚗 "𝙷𝚊𝚕𝚕𝚎𝚕𝚞𝚓𝚊𝚑

مشاهده فایل‌پیوست Leonard Cohen - Hallelujah.mp3
Leonard Cohen.JPG

بخش اول موسیقی، به داستانی از کتاب مقدس اشاره دارد که در آن داوود، با نواختن چنگ، خداوند را خشنود می‌کرد.

Well, I heard there was a secret chord

خب، شنيدم آکوردی رازآلود وجود داشته

That David played and it pleased the Lord
که داوود آن را می‌نواخت و خدا را خوشحال می‌کرد

But you don't really care for music, do you
اما تو خیلی به موسیقی اهمیت نمی‌دهی، نه؟

Well it goes like this
خب، این‌طور نواخته می‌شود:

The fourth, the fifth, the minor fall and the major lift
چهارم، پنجم، کمی فرود و سپس فراز

The baffled king composing Hallelujah
پادشاه شاد و حیران، هاللویا را مي‌سازد

هاللویا، هاللویا، هاللویا، هاللویا...
Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah...


در بخش دوم، راوی به زنی اشاره می‌کند که ایمان مردی را تحت‌الشعاع قرار داده و او را تسخیر کرده است.

Well your faith was strong but you needed proof

ایمانت قوی بود اما به اثبات نیاز داشتی

You saw her bathing on the roof
او را دیدی که روی پشت‌بام حمام می‌کرد

Her beauty and the moonlight overthrew ya
زیبایی او و مهتاب بر تو چیره شدند

She tied you to her kitchen chair
تو را به صندلی آشپزخانه‌اش بست

She broke your throne and she cut your hair
تخت پادشاهی‌ات را شکست و موهایت را کوتاه کرد

And from your lips she drew the Hallelujah
و از لبت "هاللویا" را بیرون کشید

هاللویا، هاللویا، هاللویا، هاللویا...
Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah...


راوی در بخش سوم، از تجربیات گذشته خود در روابط و تنهایی صحبت می‌کند و میگوید که در زمان تنهایی خود، پرچم زنی را که دوستش داشته بر فراز قصر خود می‌دیده، و تصور میکرده که او در قصرش است.

Well, baby, I've been here before

خب عزیزم، من قبلاً اینجا بوده‌ام

I've seen this room and I've walked this floor (you know)
این اتاق را دیده‌ام و روی این کف راه رفته‌ام

I used to live alone before I knew ya
قبل از اینکه تو را بشناسم تنها زندگی می‌کردم

And I've seen your flag on the marble arch
و پرچم تو را روی طاق مرمری دیده‌ام

And love is not a victory march
و عشق یک راهپیمایی پیروزمندانه نیست

It's a cold and it's a broken Hallelujah
این یک "هاللویای" سرد و شکسته است

هاللویا، هاللویا، هاللویا، هاللویا...
Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah...


بخش چهارم به صمیمیت و عشقی اشاره دارد که راوی زمانی با معشوق خود تجربه می‌کرده است.

Well, there was a time when you let me know

زمانی بود که به من نشان دادی

What's really going on below
چه چیزی واقعاً در درونت می‌گذرد

But now you never show that to me, do ya
اما حالا دیگر هرگز آن را به من نشان نمی‌دهی، نه؟

But remember when I moved in you
اما به یاد بیاور وقتی‌که پیش تو نقل‌مکان کردم

And the holy dove was moving too
و کبوتر مقدس هم در حال حرکت بود

And every breath we drew was Hallelujah
و هر نفسی که می‌کشیدیم "هاللویا" بود

هاللویا، هاللویا، هاللویا، هاللویا...
Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah, Hallelujah...


در بخش پنجم، راوی عشق را به "کسی که تو را مغلوب می‌کند" تشبیه می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که عشق نه‌تنها نجات‌بخش نیست، بلکه می‌تواند مخرب و ویرانگر باشد.

Maybe there's a God above

شاید خدایی در بالا وجود داشته باشد

But all I've ever learned from love
اما هر آنچه از عشق آموخته‌ام

Was how to shoot somebody who outdrew ya
این بود که چطور به‌وسیله عشق، کسی رو که در شلیک سریعتر از تو هست، هدف قرار بدی و بکشی

And it's not a cry that you hear at night
و این (صدای راوی) گریه عاشقانه ای نیست که شب‌ها بشنوی

It's not somebody who's seen the light
این (راوی) کسی نیست که نور را دیده باشد

It's a cold and it's a broken Hallelujah
این یک "هاللویای" سرد و شکسته است

*هاللویای سرد و شکسته، نشان‌دهنده ایمان و احساسات خدشه‌دار شده راوی است، زیرا کلمه «هاللویا» نمادی از ستایش و شکرگزاری است.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نارنجی

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jun
5
12
مدال‌ها
2
"𝙽𝚊𝚝 𝙺𝚒𝚗𝚐 𝙲𝚘𝚕𝚎 "𝙽𝚊𝚝𝚞𝚛𝚎 𝙱𝚘𝚢

مشاهده فایل‌پیوست Nat King cole - Nature Boy.mp3
Nat_King_Cole_1959.JPG
There was a boy
پسری بود

A very strange enchanted boy
پسری بسیار عجیب و مسحورکننده

They say he wandered very far
می‌گویند که به دوردست‌ها سفر کرد

Very far
بسیار دور

Over land and sea
از خشکی و دریا گذشته

A little shy
کمی خجالتی بود

And sad of eye
و غم در چشمانش موج می‌زد

But very wise was he
اما بسیار عاقل بود

And then one day
و سپس روزی

One magic day
روزی جادویی

he passed my way
سر راهم قرار گرفت

And while we spoken of many things
و در حالی که درباره چیزهای زیادی صحبت می‌کردیم

Fools and kings
احمق‌ها و پادشاهان

This he said to me
این را به من گفت

The greatest thing
بزرگترین چیز

You'll ever learn
که یاد خواهی گرفت

Is just to love
فقط دوست داشتن است

And be loved in return
و در عوض دوست داشته شدن​
 
موضوع نویسنده

نارنجی

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jun
5
12
مدال‌ها
2
"𝙱𝚛𝚞𝚌𝚎 𝚂𝚙𝚛𝚒𝚗𝚐𝚜𝚝𝚎𝚎𝚗 "𝙱𝚛𝚒𝚕𝚕𝚒𝚊𝚗𝚝 𝙳𝚒𝚜𝚐𝚞𝚒𝚜𝚎

مشاهده فایل‌پیوست Bruce Springsteen - Brilliant Disguise.mp3
Bruce_Springsteen_-_Roskilde_Festival_2012.jpg
I hold you in my arms
As the band plays
تو در آغوشم هستی / در حالی که گروه موسیقی می‌نوازد

What are those words whispered, baby
?Just as you turn away

آن کلمات زمزمه شده چه بودند (چه حرفی به من گفتی)، عزیزم؟ / درست وقتی که بازگشتی؟

I saw you last night
Out on the edge of town

دیشب تو را دیدم / در حاشیه‌ی شهر

I want to read your mind
To know just what I've got in this new thing I've found

می‌خواهم ذهنت را بخوانم / تا بفهمم در این چیز جدیدی که پیدا کرده‌ام (در حاشیه‌ی شهر دیدنت)، واقعا چه دارم (چه اتفاقی افتاده)

So tell me what I see
When I look in your eyes

پس به من بگو چه می‌بینم / وقتی به چشمانت نگاه می‌کنم

Is that you, baby
?Or just a brilliant disguise

تو هستی، عزیزم؟ / یا فقط یک نقاب ماهرانه؟

I heard somebody call your name
From underneath our willow

صدای کسی را شنیدم که اسمت را صدا می‌زد / از زیر درخت بیدمان

I saw something tucked in shame
Underneath your pillow

چیزی را دیدم که با شرم پنهان شده بود / در زیر بالشتت

Well I've tried so hard, baby
But I just can't see

من خیلی سعی کردم عزیزم / اما نمی‌توانم ببینم (بفهمم)

What a woman like you
Is doing with me

که زنی مثل تو /چه کار می‌خواهد با من بکند

So tell me who I see
When I look in your eyes

پس به من بگو چه کسی را می‌بینم / وقتی به چشمانت نگاه می‌کنم

Is that you, baby
?Or just a brilliant disguise

این تو هستی عزیزم؟ / یا فقط یک نقاب ماهرانه؟

Now look at me, baby
Struggling to do everything right

حالا به من نگاه کن، عزیزم / دارم تلاش می‌کنم همه چیز رو درست انجام بدم

And then it all falls apart
When out go the lights

اما همه چی از هم فرو می پاشه / وقتی که چراغ‌ها خاموش می‌شوند

I'm just a lonely pilgrim
I walk this world in wealth

من فقط یک مسافر تنها هستم / که در این دنیا، ثروتمندانه قدم می‌زنم

I want to know if it's you I don't trust
'Cause I damn sure don't trust myself

می‌خواهم بدانم آیا تو کسی هستی که بهش اعتماد ندارم؟ (آیا به تو هم نباید اعتماد کنم؟) / چون مطمئن هستم به خودم اعتماد ندارم (من به خودم هم اعتماد ندارم)

Now you play the loving woman
I'll play the faithful man

حالا تو نقش زن عاشق را بازی کن / من هم نقش مرد وفادار را بازی می‌کنم
"مرد چون که از فهمیدن حقیقت می‌ترسد، به زن میگوید که بیا به دروغ نقش بازی کنیم"

But just don't look too close
Into the palm of my hand

اما خیلی نزدیک (دقیق) نگاه نکن / به کف دستم

We stood at the altar
The gypsy swore our future was right

ما کنار محراب ایستاده بودیم / کولی (فالگیر) قسم خورد (پیش بینی کرد) که آینده‌ی ما درست (خوب) است

But come the wee wee hours
Well maybe baby the gypsy lied

اما با رسیدن ساعات صبحگاهی / شاید عزیزم، (متوجه بشوی که) کولی دروغ گفته باشد (اشتباه کرده باشد)

So when you look at me
You better look hard and look twice

پس وقتی به من نگاه می‌کنی / باید خوب و دوباره (دقیق) نگاه کنی

?Is that me, baby
?Or just a brilliant disguise

من هستم، عزیزم؟ / یا فقط یک نقاب ماهرانه؟

Tonight our bed is cold
Lost in the darkness of our love

امشب تختخوابمان سرد است / در تاریکی عشقمان گم شده ایم

God have mercy on the man

Who doubts what he's sure of
خدا به مردی رحم کند که به چیزی که مطمئن است، شک می‌کند
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نارنجی

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jun
5
12
مدال‌ها
2
"The Beatles "She's Leaving Home

مشاهده فایل‌پیوست the beatles - she's leaving home.mp3
The Beatles-1960.JPG
در بخش زیر، به توصیف صحنه ترک خانه توسط دختری جوان پرداخته شده که صبح زود، به آرامی از خانه خارج می‌شود و یادداشتی کوتاه برای خانواده‌اش به جا می‌گذارد.

Wednesday morning at five o'clock as the day begins

صبح چهارشنبه ساعت پنج، درست زمانی که روز آغاز می‌شود.

Silently closing her bedroom door
آرام در اتاق خوابش را می‌بندد.

Leaving the note that she hoped would say more
یادداشتی که امیدوار بود بیشتر از این‌ها بگوید را می‌گذارد.

She goes downstairs to the kitchen clutching her handkerchief
در حالیکه دستمالش را در دست می‌فشارد، به سمت آشپزخانه در طبقه پایین می‌رود.

Quietly turning the backdoor key
به آرامی کلید پشت در را می‌چرخاند

Stepping outside, she is free
بیرون قدم می‌گذارد، او آزاد است


والدین دختر جوان با لحنی سرزنش‌آمیز به فداکاری‌هایی که برای دخترشان کرده‌اند، اشاره می‌کنند. آن‌ها احساس می‌کنند که همه چیز را در اختیار دخترشان قرار داده‌اند و در مقابل، با بی‌مهری او روبرو شده‌اند.

She (We gave her most of our lives)

او (ما بیشتر عمرمان را به پای او گذاشتیم)

Is leaving (Sacrificed most of our lives)
دارد ترک می کند (بیشتر عمرمان را فدای او کردیم)

Home (We gave her everything money could buy)
خانه را (هر چیزی را که می‌توانست با پول بخرد به او داده بودیم)

She's leaving home after living alone For so many years (Bye bye)
او خانه را ترک می‌کند بعد از اینکه سال‌ها در تنهایی زندگی کرده بود (خداحافظ)


مادر دختر به شدت ناراحت و پریشان است. او با خواندن نامه‌ای که دخترش به جا گذاشته، متوجه می‌شود که دخترش خانه را ترک کرده است. او از این اتفاق بسیار شوکه شده و نمی‌تواند باور کند که دخترش چنین کاری کرده است.

Father snores as his wife gets into her dressing gown

پدر خرناس می‌کشد در حالی که همسرش روپوشش را می‌پوشد

Picks up the letter that's lying there
نامه‌ای که روی زمین افتاده را برمی‌دارد

Standing alone at the top of the stairs
تنها در بالای پله‌ها ایستاده است

"She breaks down and cries to her husband "Daddy our baby's gone
او (مادر) می‌شکند (فرو می‌پاشد) و با گریه به همسرش می‌گوید "بابا، دختر کوچولومون رفت"

?Why would she treat us so thoughtlessly
چرا اینقدر بی‌فکر با ما رفتار کرد؟

?How could she do this to me
چطور تونست این کار رو با من بکنه؟


بخش زیر نشان می‌دهد که والدین همیشه به فکر خوشبختی دخترشان بوده‌اند و هیچ‌گاه به خودشان فکر نکرده‌اند.

She (We never thought of ourselves)

او (ما هیچوقت به خودمون فکر نکردیم)

Is leaving (Never a thought for ourselves)
دارد ترک می‌کند (هیچوقت به خودمون فکر نکردیم)

Home (We struggled hard all our lives to get by*)
خانه را (ما تمام عمرمون سخت تلاش کردیم تا زندگی‌مان بگذرد)
*عبارت "to get by" به معنای "گذران زندگی" است.

She's leaving home after living alone For so many years (Bye bye)

او خانه را ترک می‌کند بعد از سال‌ها زندگی کردن در تنهایی (خداحافظ)


در بخش زیر به آینده دختر جوان اشاره می‌شود و تصویری از زندگی جدید و مستقلی که دختر برای خود ساخته، ارائه می‌شود.

Friday morning at nine o'clock she is far away

صبح جمعه ساعت نه، او خیلی دور است

Waiting to keep the appointment she made
منتظر است تا قرار ملاقاتی که گذاشته را انجام دهد

Meeting a man from the motor trade
با مردی که تجارت موتورسیکلت دارد، ملاقات می‌کند


در آخر، والدین احساس می‌کنند که نتوانسته‌اند به نیازهای درونی دخترشان پاسخ دهند و او مجبور شده است برای پیدا کردن خوشبختی، خانه را ترک کند.

She (What did we do that was wrong!)

او (کاری که ما کردیم اشتباه بود)

Is having (We didn't know it was wrong)
دارد (ما متوجه نشدیم که اشتباه کردیم)

Fun (Fun is the one thing that money can't buy)
خوش می‌گذراند (خوش گذرانی چیزی است که با پول نمی‌توان خرید)

Something inside that was always denied
چیزی درونش که همیشه نادیده گرفته شده

For so many years (Bye bye)
برای سال‌های بسیار (خداحافظ)

She's leaving home
او خانه را ترک می‌کند

Bye bye
خداحافظ
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نارنجی

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jun
5
12
مدال‌ها
2
"𝙴𝚊𝚐𝚕𝚎𝚜 "𝙾𝚗𝚎 𝚘𝚏 𝚃𝚑𝚎𝚜𝚎 𝙽𝚒𝚐𝚑𝚝𝚜

مشاهده فایل‌پیوست Eagles - One of These Nights.mp3
The Eagles.PNG
در بخش زیر راوی از یک شب خاص و متفاوت صحبت می‌کند که قرار است بفهمد چه چیزی باعث به وجد آمدن معشوقه‌اش می‌شود؛ بنابراین او از طبیعت کمک می‌گیرد و می‌گوید که ماه کامل، باد و ... در این فهم همراه او هستند.

One of these nights
یکی از این شب‌ها

One of these crazy old nights
یکی از این شب‌های دیوانه وار قدیمی

We're gonna find out
قراره بفهمیم

Pretty mama
مامان زیبا (زن زیبا، معشوق)

What turns on your lights
چی چراغاتو روشن می‌کنه (به وجد می‌آورد)

The full moon is calling
ماه کامل داره صدا می‌کنه

The fever is high
تب بالاست

And the wicked wind whispers
و باد شیطان‌وار زمزمه می‌کنه

And moans
و ناله می‌کنه



در بخش زیر، راوی به وجود جنبه‌های تاریک و روشن در شخصیت خود و معشوقش اشاره می‌کند و می‌گوید که به دنبال کسی است که بتواند در لحظات تاریکی و روشنایی زندگی به او پناه دهد.

You got your demons And you got desires
تو شیاطین درون و آرزوهای خودت را داری

Well, I got a few of my own
خب، منم چندتا از این‌ها برای خودم دارم

Oh, someone to be kind to in Between the dark and the light
آه، کسی که در تاریکی و روشنایی (شرایط سخت زندگی) نیاز به مهربانی دارد

Oh, coming right behind you
آه، دارم درست پشت سرت می‌آیم

Swear I'm gonna find you One of these nights
قسم می‌خورم که یکی از این شب‌ها پیدایت می‌کنم.



بخش زیر نشان می‌دهد که راوی در جستجوی یک زن ایده‌آل است که ترکیبی از ویژگی‌های متضاد، یعنی شیطنت و پاکی را داشته باشد که بتواند زندگی‌اش را تغییر دهد و او را از تنهایی درآورد. او احساس می‌کند که این زن وجود دارد اما هنوز پیدایش نکرده است.

One of these dreams
یکی از این رویاها

One of these lost and lonely dreams
یکی از این رویاهای گم‌شده و تنها

Now we're gonna find one
حالا قراره یکی رو پیدا کنیم

One that really screams
یکی که واقعا جیغ بکشه

I've been searching for the daughter
دارم دنبال دختر

Of the devil himself
خود شیطان می‌گردم

I've been searching for an angel in white
دارم دنبال فرشته‌ای با لباس سفید می‌گردم

I've been waiting for a woman who's a little
منتظر زنی بودم که کمی

Of both
از هر دو باشه

And I can feel her but she's nowhere
و می‌تونم حسش کنم اما هیچ‌جا

In sight
دیده نمی‌شه



راوی احساس می‌کند که تنهایی او را کور کرده و نمی‌تواند درست تصمیم بگیرد. اما مصمم است با یافتن معشوقش از این وضعیت خارج شود.

Oh, loneliness will blind you
آه، تنهایی کور می‌کنه تو را (وقتی تنها هستی، نمی‌توانی درست ببیني و قضاوت کنی)

In between the wrong and the right
"تنهایی، تو را" بین درست و غلط "قرار می‌دهد"

Oh, coming right behind you
آه، دارم میام پشت سرت (در حال نزدیک شدن به تو هستم)

Swear I'm gonna find you
قسم می‌خورم پیدات می‌کنم

One of these nights
یکی از این شب‌ها

One of these nights
یکی از این شب‌ها

In between the dark and the light
بین تاریکی و روشنایی

Coming right behind you
دارم میام پشت سرت

Swear I'm gonna find you
قسم می‌خورم پیدات می‌کنم

Get ya baby one of these nights
عزیزمو یکی از این شب‌ها گیر می‌آورم

One of these nights
یکی از این شب‌ها

One of these nights
یکی از این شب‌ها

I can feel it
می‌تونم حسش کنم

I can feel it
می‌تونم حسش کنم

One of these nights
یکی از این شب‌ها

Coming right behind you
دارم میام پشت سرت

Swear I'm gonna find you now
قسم می‌خورم الان پیدات می‌کنم

One of these nights
یکی از این شب‌ها


بخش زیر با توصیف فضای تاریک و سرد، حس تنهایی و اضطراب راوی را منتقل می‌کند که همچنان امیدوار است که در یکی از شب‌ها معشوقش را پیدا کند.

And it gets so dark, so dark In the cold and lonely
و تو سرما و تنهایی، تاریکی خیلی زیاد می‌شود، خیلی

One of these nights
یکی از این شب‌ها

One of these crazy, crazy, crazy nights
یکی از این شب‌های دیوانه وار، دیوانه وار، دیوانه وار

One of these nights
یکی از این شب‌ها

Swear I'm gonna find you
قسم می‌خورم که تو را پیدا خواهم کرد

Coming right behind you now
الان دارم درست پشت سرت میام

One of these nights
یکی از این شب‌ها

One of these nights
یکی از این شب‌ها

Ah and I wanna say ah!
آه و می‌خوام بگم آه!

One of these nights
یکی از این شب‌ها

Yes ah one of these one of these
بله آه یکی از این یکی از این

One of these nights
یکی از این شب‌ها

Ah coming right behind you
آه دارم میام پشت سرت

Swear I'm gonna find you
قسم می‌خورم پیدات می‌کنم

One of these nights
یکی از این شب‌ها

One of these nights
یکی از این شب‌ها

One of these crazy old nights
یکی از این شب‌های دیوانه وار قدیمی*
* کلمه "قدیمی" به این اشاره دارد که مدت طولانی است که این شب‌ها تکرار می‌شوند.

One of these nights
یکی از این شب‌ها
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین