جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار یوسف محقق

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام یوسف محقق ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 43 بازدید, 3 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع یوسف محقق
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
اشعار یوسف محقق
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
پا بـہ پایت عاشقانہ این همہ راہ آمدم
غافل اما همچو یوسف بر لبِ چاہ آمدم

قالبِ احساسِ من را دیدے و بَہ بَہ زدی
مثلِ زاغے سادہ دل سمتِ تو روباہ آمدم

عاشقے بودم ڪہ با چشمانِ تو شاعر شده
چشمِ خودرا بستے و بیراہ و همراہ آمدم

آمدم شاید مرا باعشقِ خود تسڪین دهی
چون گدایۍبودم وپیشِ تو من شاہ آمدم

با من و عشقم همیشہ از جدایے دَم زدی
من بـہ یادِ عشقِ پاڪم با تـو ڪوتاہ آمدم

راهِ تو از مـن جـدا شد رفتے و تنها شدم
تا بہ خود من آمدم دیدم ڪہ گمراہ آمدم

نقطـهٔ ضعفِ مـرا فهمیدے از روزِ نخست
من ولے با چشمِ بازم در ڪمین گاہ آمدم
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
تا نگاهم می کنی ،حالم پریشان میشود

قطره های ِاشک من،از دیده غلتان میشود

زُل به رویم میزنی، کلی خجالت میکشم

دست و پاهایم مثال ِ بید ، لرزان میشود

شاخه ها از شوق دیدارت، زبان وا میکنند

غنچه هاکف میزنند،گلبرگ رقصان میشود

چون صدایم میکنی ،روحم هوا پر میزند

مردم چشمم ،به زیر پلک ، پنهان میشود

بَسکه آن لبهای ِتو، قندوشکر پاشیده است

حتم ِ این دارم شکر، اهدا به لبنان میشود

پا به هر جا می گذاری،صد گِرِه وا میکنی

بلبل ِ در لک فرو ، فورا غزلخوان میشود

شاعران در وصف ِموهایت،غزلها گفته اند

تاری از موهای ِتو، صدجلد دیوان میشود

در رکابت مانده ام ، باشی به همراهم اگر

دردِ بی درمان ِ من ،یکباره درمان می‌شود
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
بَه بَه بِه تو و چاله ی ِ درکنج ِ لبانت
آن خط ِ لب و قرمزیه ِ دور ِ دهانت

من عاشق ِچشمان ِتوهستم گل ِنازم
حیران ِ رخ ِ ماه و دو ابروی ِکمانت

ای ناب ترین برگ ِ گل ِ باغ ِ بهارم
جانم بِه فدای همه ی ِ نام ونشانت

من شکر ِخدا می کنم از بودن ِبا تو
قربان دوچشمان ِقشنگ ومژهِ گانت

گل ها همه ازدیدن ِتو غرق ِخجالت
ایکاش که هرگز نرسد فصل ِخزانت

برخیز وبچشمان ِمن ِخسته نظر کن
شاید شود آرام دو چشم ِ نگرانت

هرگز ندهم تاری از آن موی ِتورا من
بر سیم و زر و ملکیت ِ هردو جهانت

احساس دلم را به تو ابراز نمودم
اکنون تو بگو با دل ِمن راز ِ نهانت
 
بالا پایین