جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {کورابِ آرزوها} اثر •دنیا کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط DOonYa با نام {کورابِ آرزوها} اثر •دنیا کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 657 بازدید, 21 پاسخ و 11 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {کورابِ آرزوها} اثر •دنیا کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع DOonYa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DLNZ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
Negar_۲۰۲۳۰۸۲۳_۱۷۲۳۴۶.png
دلنوشته: کورابِ آرزوها
نویسنده: دنیا احمدی
ژانر: درام، عاشقانه، تراژدی
ناظر: @ALVIN
مقدمه:
می‌نویسمت آرزو امّا تو محال بخوان... .
می‌نویسمت زندگی امّا تو سراب بخوان!
می‌نویسمت عشق امّا تو عشق نخوان تو خیانَت بخوان!
تو خود را خیانَت بخوان که آرزوهای بر دلم را یک‌تنه کشتی و بر سر مزارشان نشستی و قهقهه زدی؛ تو خود را خیانَت بخوان که عشق را هوس خواندی و رفتی... .
 
آخرین ویرایش:

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,937
53,261
مدال‌ها
12
1690404810105.png
عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[ قوانین تایپ دلنوشته کاربران]
پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[ تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]
بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[ درخواست تگ دلنوشته]
پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[درخواست جلد]
و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[تاپیک اعلام پایان دلنوشته ]
دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]
با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5

می‌گویند آرزو بر جوانان عیب نیست ولی هرچه بر من عیب نباشد؛ آرزو عیب محسوب می‌شود.
من در آستانه‌ی بیست و چهار سالگی در وجودم آرزوهایی پر‌پر می‌شود که جوانیم در کنارش خم‌خم راه می‌رود.
در تمام من دردی می‌لولد که سکوتم پر می‌شود از ناسزا و ناسزا چیست؟!
حرفی که تا می‌آید بر زبان جاری شود، درد می‌شود.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
اِی تو آشنای وجود خسته‌ام، تو در منی و من تنهاتر از تنها در دردی هر صباح دست و پا می‌زنم.
سِر شده‌ام از بابت درد و غم شده رفیق بابِ دلم... .
تو همان معجزه‌ای که غم شدی؛ همان عشقی که خاطره شدی و همان خونی که دیگر در رگ‌هایم جاری نمی‌شود.
تو شدی آرزو و آرزو بر منِ جوان عیب شد.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
باران می‌بارد و هوا هوای چیست؟
آری، هوای تو... .
من در این مانده‌ام که چه‌گونه رد دست‌هایم را از موهایت پاک کردی و منی در تو به سوی هیچ رفت و نگفتی پس این دختر تنها چه می‌شود!
مرا از من بگیر در وجود خود حَل کن؛ در موج موهایت که مرا در خود غرق کرده است.
مرا بکش و تنم را تا ابد در نزدیکی تنت به خاک بسپار که من راضیم به رضای خودت مهربانم... .
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
اسیرم، سال‌هاست که اسیرم و هر بار لبخندت مرا تا ابرها می‌کشاند و به فرش می‌رساند‌.
من در نبودنت جان دادم و سرما به پوستُ استخوان پوسیده‌ام رسید.
مرا در این آشفته‌ بازار رها کردی و در خم ابروهایت به بند کشیدی که به دنبال دریا باشی و دلت دیگر برای دنیای بی‌چاره‌ی این داستان عاشقی نسوزد.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5

که چه عزیز جانم؟
حتماً تنش با تن من فرق‌ها داشته و نمی‌دانستم.
دلم دلخور است و تنم خسته‌تر از خسته!
خوابی می‌خواهم به وسعت مرگ؛ به همان اندازه آرامش‌ بخش... .
کاش بودی و من همان جوانک سبز و شاداب می‌ماندم؛ حیف شد، حیف شد که تو نیستی و غم در من خو گرفته است.
حیف و هزاران حیف عشق دردانه‌ام!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
در من آرزوهایی به بند کشیده شده است که سال‌های سال با آن‌ها زندگی کرده‌ام... مرده‌ام و باز زنده شدم ولی آرزوهایم همان بود که هست.
حدسش سخت نیست!
تو آرزوی محالِ منی که دست یافتن به آن دیگر برایم سخت است و من سخت‌تر از واژه‌ی سخت تمام دخترانگی‌هایم در وجودم مرده است.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5

دختری در وجودم نیست که فریاد بزند فقط کودکی رها شده در کوچه‌های وجودم با گریه دنبال سرپناهی می‌گردد تا که شاید بعد این همه سال پیدا کند.
نمی‌دانم چه‌گونه زنده مانده ولی گویی دلش مرگ نمی‌خواهد و آن‌قدر می‌رود و می‌رود تا شاید دستان تو را پیدا کنید و امیدی با جوش و خروش بیاید.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5

کودک خسته‌تر از آن است که صدایت کند که بخواهد بیایی و لب به التماس باز کند تا برگردی... .
فقط راه می‌رود و کوچه به کوچه به دنبالت می‌گردد.
ناله‌اش به خدا هم رسیده در عجبم چه‌طور تو چیزی نشنیدی جانِ جانانِ دلم!
تویی که در دلم زندگانی می‌کنی بیا و دستان سرد و یخ‌ زده‌اش را بگیر تا که جان در تن کوچک و نحیفش مانده... که زود دیر می‌شود.

 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین